• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
سه شنبه 27 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 160914
+
-

احوالات استخاره

سیدمحمدرضا واحدی-کارشناس فرهنگی

دخترخانمی زنگ زده بود و از من استخاره می‌خواست. استخاره کردم و جواب دادم که خوب است. کلی خوشحال شد و با ذوق‌زدگی گفت: پس قبول می‌شوم؟ پرسیدم: یعنی چی؟ گفت: فردا آزمون رانندگی دارم؛ استخاره کردم ببینم آیا قبول می‌شوم یا نه؟
برایش توضیح دادم که استخاره برای تعیین «می‌شود یا نمی‌شود» نیست، بلکه برای تعیین «خوب یا بد» یک کار مشخص است؛ یعنی استخاره با فال و پیش‌بینی تفاوت دارد و اصولا اسلام کهانت، پیشگویی و فال‌گیری را به رسمیت نمی‌شناسد، اما استخاره یک موضوع اسلامی و مورد تأیید روایات دینی برای وقتی است که انسان در کاری، دچار تردید و دودلی می‌شود به استخاره پناه ببرد و با درخواست خیر از خدای متعال از حیرت و دودلی بیرون آمده و به تصمیم قطعی برسد.
پس استخاره در مواردی صورت می‌گیرد که انسان سر دوراهی گیر کرده است و دقیقاً بین انجام دادن یا انجام ندادن کاری در نقطه 50ـ50 قرار دارد. حتما برای شما هم پیش آمده که در یک موضوعی، حتی پس از مشورت‌ها و بررسی‌های لازم، به یک تصمیم قطعی درباره انجام یا عدم‌انجام آن نمی‌رسید. فرض کنید می‌خواهید خانه بخرید. خانه‌ای را دیده و به حسب ظاهر پسندیده‌اید. اگر توانستید به نتیجه قطعی برسید که خوب است و تصمیم می‌گیرید و خانه را می‌خرید، اما اگر پس از بررسی همه ابعاد ماجرا و انجام مشورت‌های لازم، باز هم به نتیجه نرسیدید و در تردید ماندید و ندانستید که آیا خرید این خانه به صلاحتان هست یا نه، می‌توانید با استخاره به تصمیم برسید؛ یعنی از خدا طلب خیر می‌کنید و با استمداد از او و واگذار کردن تصمیم به نتیجه استخاره، چنانچه جواب استخاره خوب آمد، آن را می‌خرید و درصورتی که بد آمد منصرف ‌می‌شوید و سراغ مورد دیگری می‌روید.
این امر در همه زمینه‌ها مثل ازدواج، مسافرت، انتخاب شغل و هر چیز دیگری که درباره انجام یا عدم‌انجامش دچار تردید هستیم، ساری و جاری است. اما نکته مهمی که مطرح است اینکه اگر انسان بتواند با عقل و درایت و مشورت و هر چیزی که او را به نتیجه می‌رساند، به تصمیم _ حالا چه تصمیم بر انجام و چه تصمیم بر عدم‌انجام _ برسد، دیگر جای استخاره نیست و باید عقل و تدبیرش را به‌کار ببندد و تصمیم بگیرد؛ یعنی استخاره تنها در مواردی انجام می‌شود که انسان نتواند هیچ‌کدام از 2جنبه‌ انجام یا عدم‌انجام کار مورد نظرش را ترجیح بدهد و قاطعانه تصمیم نهایی را بگیرد.
به خاطر همین است که خیلی‌ها در طول عمر خود اصلا استخاره نمی‌کنند؛ زیرا معمولاً با بررسی‌ موضوع و تکیه بر مشورت با افراد ذیصلاح به نتیجه می‌رسند و هیچ وقت در تردید نمی‌مانند که لازم‌الاستخاره شوند، اما برعکس، عده‌ای هم هستند که در جزئی‌ترین و پیش پاافتاده‌ترین کارها هم به استخاره متوسل می‌شوند. اینان که به شوخی به آنها لقب «ملا استخاره‌ای» داده‌اند، معمولا سعی می‌کنند زحمت تلاش، بررسی، تعقل و تدبیر را بر‌عهده استخاره بیندازند و از خودشان رفع تکلیف کنند. درحالی‌که استخاره بعد از انجام همه بررسی‌ها و ناکام ماندن در تصمیم‌گیری است و در دستورات دینی هم گفته شده است: اول استشاره و سپس استخاره؛ یعنی اول باید مشورت کرد و چنانچه نتیجه نداد و آدم را به تصمیم نرساند، سراغ استخاره رفت؛ نه اینکه از همان اول و بدون هیچ تحقیق و تلاشی رو به استخاره آورد و تنبلی خود را اینگونه پوشش داد. بی‌تردید اینجا جای استخاره نیست.
جای استخاره کجاست؟ استخاره تنها برای کارهای مباح صورت می‌پذیرد و نمی‌توان برای کارهای واجب یا حرام استخاره کرد؛ مثلا نمی‌توان برای نماز خواندن استخاره کرد که بخوانیم یا نخوانیم یا استخاره کنیم که فلان دروغ را بگوییم یا نگوییم. برای انجام کارهای خلاف عقل و عرف نیز نمی‌توان استخاره کرد. می‌گویند طرف بالای بام خانه بود و موقع پایین آمدن، استخاره کرد که از پله‌ها پایین بیاید، بد آمد. به ناچار استخاره کرد از بالای بام بپرد، خوب آمد و چون پرید پایش شکست. البته بعید است چنین چیزی واقعیت داشته باشد و ظاهرا تمثیلی است برای همین که بدانیم جای استخاره کجاست.
گاهی شما استخاره می‌کنید، اما دوست دارید خوب یا بد بیاید. همین یعنی اینکه نتیجه مطلوب برای شما مشخص شده و یک جورهایی تصمیم خود را گرفته‌اید و فقط برای اطمینان خاطر دارید استخاره می‌کنید؛ به‌خاطر همین اگر نتیجه استخاره برخلاف میل و انتخاب باطنی‌تان بود، دنبال راه دیگری می‌گردید و آن‌قدر نیتتان را عوض می‌کنید تا بالاخره جواب استخاره مطابق میلتان باشد و به خواسته‌تان برسید. خب معلوم است که اینجا هم جای استخاره نیست. می‌گویند فردی می‌خواست دوغ بخورد و چون ملااستخاره‌ای بود، استخاره کرد که آیا دوغ بخورد یا نه. استخاره بد آمد. او که نمی‌توانست از دوغ صرف‌نظر کند، استخاره کرد آن را ایستاده بخورد باز هم بد آمد. او باز با این نیت استخاره کرد که دوغش را به جای لیوان در کاسه بریزد و بخورد باز هم بد آمد. طرف دست برنداشت، اما هرجور هم استخاره می‌کرد بد می‌آمد. با لیوان، با کاسه، با پارچ، با شیشه، نشسته، ایستاده و... همه بد آمد. دست آخر تنها شکلی که استخاره‌اش خوب آمد این بود که روی یک پا بایستد و قیفی در دهان بگذارد و با پارچ از ارتفاع یک وجبی دوغ را در قیف بریزد و این‌چنین دوغ را بخورد. همین روش را رفت و تمام دوغ روی سر و صورتش ریخت.
در نهایت مراقب باشیم بدون توجه به مفهوم استخاره و بدون اینکه کاربرد و جایگاه استخاره را بدانیم، استخاره نکنیم و خود را به دردسر نیندازیم؛ چه آنکه اگر موضوع مورد نظرمان جایی برای استخاره نداشته باشد، جواب استخاره الزاما مفید‌فایده نخواهد بود و چه بسا مثل همان بابایی که از پشت‌بام پرید، پایمان بشکند.

این خبر را به اشتراک بگذارید