• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
سه شنبه 28 آذر 1396
کد مطلب : 1602
+
-

محاکمه مرد 3 زنه به اتهام ربودن پدرزن دومش

پدرزن ربایی
محاکمه مرد 3 زنه به اتهام ربودن پدرزن دومش

مرد 3زنه وقتی فهمیدم پدرزن دومش از ازدواج مجدد او ناراحت‌شده، نقشه هولناکی کشید. او با همدستی 2مرد افغان پدرزنش را ربود و شکنجه کرد اما سرانجام دستگیر و محاکمه شد.

به گزارش همشهری، روز ششم خرداد‌ماه امسال به مأموران انتظامی پایتخت خبر رسید 3مرد مسلح مرد میانسالی را از مقابل آژانسی در جنت‌آباد ربوده‌اند. آنطور که شاهدان می‌گفتند، در جریان این حادثه یکی از آدم‌ربایان اقدام به شلیک رگباری گلوله کرده بود. یکی از شاهدان عینی گفت: من در یک آژانس کرایه خودرو کار می‌کنم. مردی که ربوده شد همکارم بود.

او از مدت‌ها قبل با دامادش اختلاف داشت. من دامادش را می‌شناختم. او یک‌بار دیگر هم مقابل آژانس آمد و می‌خواست با ساطور به همکارم حمله کند اما ساطور شکست و مجبور شد فرار کند. اما این بار او یک کلاشینکف در دست داشت و رگباری شلیک می‌کرد. او و 2همدستش به زور همکارم را سوار خودرویشان که یک پژو 405بود کردند و با خود بردند.

در تعقیب آدم‌ربایان

با وجود اینکه هویت آدم‌ربایان برای پلیس روشن شده بود اما هنوز معلوم نبود آنها گروگان‌شان را به کجا منتقل کرده‌اند. جوان آدم‌ربا اهل یکی از شهرستان‌های مرکزی کشور بود و این امکان وجود داشت که گروگانش را به آنجا منتقل کرده باشد. به این ترتیب ماجرا از طریق پلیس این شهر دنبال شد. درحالی‌که یک روز از این ماجرا می‌گذشت، مأموران پی بردند حدس‌شان درست بوده و مرد گروگانگیر پدرزنش را به زادگاهش منتقل کرده است. به این ترتیب مأموران در عملیاتی ضربتی وی را بازداشت و گروگانش را آزاد کردند اما 2همدست او گریخته بودند.

در این شرایط داماد خشن تحت بازجویی قرار گرفت و اختلافات خانوادگی را به‌عنوان انگیزه اصلی‌اش از ربودن پدرزنش اعلام کرد. او گفت: درحالی‌که مسافرت بودم پدرزنم همسر و فرزندم را بدون اجازه من از خانه‌ام برد و هرچه تلاش کردم، آنها را به خانه برنگرداند. من هم عصبانی شدم و او را از محل کارش ربودم تا با او صحبت کنم.

مرد 3زنه 

تحقیقات پلیس نشان می‌داد همه‌‌چیز آنطور که متهم می‌گوید نیست و پای 3زن در میان است. شواهد نشان می‌داد که او تاکنون 3مرتبه ازدواج کرده و همزمان با هر 3آنها زندگی می‌کند. او 2همسر داشت اما وقتی پدرزن دومش فهمید او قصد دارد تجدید فراش کند دست دختر و نوه‌اش را گرفته و به خانه‌اش برده بود. او در این‌باره گفت: دامادم، دخترم را اذیت می‌کرد. او زن دیگری هم داشت و دختر من همسر دومش بود. اما وقتی فهمیدم او برای سومین مرتبه ازدواج کرده دختر و نوه‌ام را به خانه خودم بردم تا او زودتر تکلیف دخترم را روشن کند.

24ساعت در وحشت

مرد ربوده شده در جریان تحقیقات جزئیات بیشتری از 24ساعت اسارتش را بازگو کرد. او گفت: در محل کارم بودم که ناگهان دامادم درحالی‌که یک کلاشینکف به‌دست داشت سر رسید. او بی‌مقدمه شروع به تیراندازی هوایی کرد. همه همکارانم ترسیدند و فرار کردند. همان موقع بود که 2نفر دیگر که با دامادم همدست بودند من را به زور سوار ماشین‌شان کردند. آنها سرم را زیر صندلی گرفته بودند تا اینکه فهمیدم نزدیک بومهن هستیم. وارد جاده‌ای خاکی شدند و من را پیاده کردند و به باد کتک گرفتند. آنها 2عابربانکم را گرفتند و شکنجه‌ام کردند تا رمز کارتم را بگویم. اما من فقط رمز یکی از کارت‌ها را می‌دانستم. آنها باورشان نمی‌شد که من رمز کارت دیگر را نمی‌دانم و کتکم می‌زدند.

وی ادامه داد: دوباره سوار ماشین شدیم و این بار مسافت بیشتری طی کردیم و به شهر دیگری رفتیم. آنها در منطقه‌ای بیابانی پیاده‌ام کردند و باز هم من را شکنجه دادند. آنها سرم را زیر لاستیک ماشین گذاشتند و می‌خواستند از روی سرم رد شوند. می‌خواستند از این طریق رمز کارت عابربانکم را به آنها بگویم. می‌گفتند اگر 50میلیون تومان بدهم رهایم می‌کنند. باورشان نمی‌شد که رمز را نمی‌دانم و به شکنجه‌شان ادامه دادند اما فایده‌ای نداشت. متهم در ادامه گفت: حداقل 24ساعت در اختیار آنها بودم تا اینکه سرانجام مأموران نجاتم دادند. درحالی‌که متهم جرایمش را به گردن گرفته و تلاش مأموران برای دستگیری همدستانش به جایی نرسیده بود، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه فرستاده شد. در دادگاه

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده و با حضور قاضی توکلی برگزار شد شاکی شکایتش را مطرح کرد و گفت: دامادم من را ربود و ترس و وحشت به جان خانواده‌ام انداخت. در مدت زمانی که در اسارت دامادم و همدستانش بودم، آنها مدام اسلحه روی سرم می‌گذاشتند و تهدیدم می‌کردند.

در ادامه این جلسه متهم 41ساله در دفاع از خودش گفت: من حمل و نگهداری سلاح را قبول دارم اما سایر اتهاماتم را قبول ندارم. من زندگی‌ام را دوست داشتم اما پدرزن و مادرزنم همه‌‌چیز را خراب کردند. واقعیت این است که من قصد آدم‌ربایی نداشتم. آن روز با سلاح به محل کار پدرزنم رفتم تا خودم را بکشم. می‌خواستم خودزنی کنم تا خونم گردن پدرزنم بیفتد اما نتوانستم این کار را بکنم و او را با خودم بردم. وی ادامه داد: با اینکه من چندبار ازدواج کرده‌ام اما همسرانم را دوست دارم. من و همسرانم عاشق یکدیگر هستیم. پدرزن دومم با عقد من و دخترش مخالف بود و ما با حکم دادگاه با یکدیگر ازدواج کردیم. آنها زندگی‌مان را خراب کردند. وی ادامه داد: با اینکه هیچ کدام از اتهاماتم را قبول ندارم اما از پدرزنم می‌خواهم که من را ببخشد تا با همسران و فرزندانم زندگی کنم. در پایان این جلسه هیأت قضایی برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.

این خبر را به اشتراک بگذارید