• شنبه 19 آبان 1403
  • السَّبْت 7 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 09
یکشنبه 18 اردیبهشت 1401
کد مطلب : 159946
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/kRYkr
+
-

مرهم زخم‌های جامعه

نیم‌نگاهی به گستره فعالیت‌های اجتماعی ایران در آستانه 100سالگی جمعیت هلال‌احمر

گزارش
مرهم زخم‌های جامعه

مرضیه موسوی، روزنامه‌نگار

هنگامه جنگ داخلی ایتالیا در دهه 1859میلادی بود که یک بانکدار سوئیسی سر از شمال این کشور در آورد و با مجروحان این جنگ داخلی روبه‌رو شد؛ زنان و مردانی متأثر از درگیری‌ها که زخمی و مجروح شده بودند و به‌دلیل نبود دسترسی به کمک‌های اولیه، جان خود را از دست می‌دادند. کمتر از یک دهه بعد سازمان جهانی صلیب‌سرخ، راه‌اندازی شد و کمک‌رسانی به مجروحان و متأثران از جنگ‌ها و حوادث ناگوار را برعهده گرفت. امروز جمعیت هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران یکی از 190جمعیت ملی صلیب ‌سرخ و هلال ‌احمر عضو نهضت صلیب ‌سرخ است که 100سال از آغاز فعالیت‌هایش می‌گذرد؛ فعالیت‌هایی که انجام آن به فراخور جغرافیای فرهنگی و اجتماعی و اقلیمی ایران تعریف شده است؛ از امدادرسانی در زلزله، سیل و حوادث طبیعی گرفته تا فعالیت‌های اجتماعی و قدم گذاشتن در حوزه‌هایی مثل اشتغال خرد و ...  فعالیت‌های هلال ‌احمر در حوزه‌های آسیب‌های اجتماعی گرچه از سال‌های نخست شکل‌گیری این جمعیت آغاز شده بود، اما در سال‌های گذشته پررنگ‌تر شده و ابعاد گسترده‌تری به‌خود گرفته است‎؛ رویکردی که با هدف کاهش آلام بشری و رفع مشکلات مردم در پیش گرفته شده است.

گستره مشارکت‌های اجتماعی
فدراسیون بین‌المللی صلیب ‌سرخ فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی بشردوستانه را برعهده اعضای جوانان جمعیت‌های ملی قرار داده است‎؛ تغییر نگرش مردم به زندگی و حرکت به سمت زندگی سالم، ارتباط‌های اجتماعی سازنده، بهبود ارتباط والدین و فرزندان، ترویج فرهنگ صلح و بشردوستی، کاهش آلام روحی و روانی در جامعه و... ازجمله این مسئولیت‌هاست که جوانان داوطلب جمعیت‌های هلال ‌احمر و صلیب ‌سرخ در هر کشوری برعهده دارند. «محمد گلفشان» رئیس سازمان جوانان جمعیت هلال‌ احمر ایران می‌گوید: «مسئولیت‌های کلی در فدراسیون بین‌المللی صلیب‌ سرخ برعهده اعضای جوان هر جمعیت گذاشته شده و طرح‌های مرتبط با این مسئولیت‌ها متناسب با نیازهای موجود در هر کشوری تعریف می‌شود؛ برای مثال کشورهای آفریقای جنوبی عمده فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی خود را در زمینه ایدز انجام می‌دهند. در ایران هم با توجه به نیازهای روز جامعه و مشکلات موجود، فعالیت‌های اجتماعی هلال ‌احمر روی کاهش آسیب‌هایی مثل اعتیاد، حمایت‌های روحی و روانی از مردم آسیب دیده، حمایت از زنان سرپرست خانوار، کارآفرینی در زمینه کسب ‌و کارهای خرد و... متمرکز شده است.»

بی‌تفاوت نباشیم
بیش از یک‌میلیون ‌و300هزار نفر عضو سازمان جوانان جمعیت هلال‌احمر هستند. طرح «پیمان» که در حوزه کاهش اعتیاد در محلات حاشیه‌ای اجرا می‌شود، طرح «پیشگامان پیشرفت» برای مدیریت محلات آسیب‌پذیر به ‌دست جوانان محله و طرح «ملی‌یاس» برای آموزش و توانمندسازی زنان تحت پوشش کمیته امداد و... ازجمله طرح‌هایی هستند که از سال‌های گذشته در سازمان جوانان جمعیت هلال ‌احمر کلید خورده و اجرا می‌شوند. از طرفی سازمان داوطلبان این جمعیت، به‌عنوان بزرگ‌ترین نهاد داوطلبی و غیردولتی کشور هم فعالیت‌های دیگری در حوزه‌های اجتماعی و بهداشت و درمان انجام می‌دهد‎؛ اقداماتی مثل تشکیل تیم‌های پزشکی داوطلب و حضور در مناطق محروم، فعالیت‌های جهادی و کمک‌رسانی در استان‌های درگیر تنش‌های آبی و ... . کافیست فعالیت‌های این نهادهای داوطلبی را در کنار فعالیت بیش از 14هزار سمن و انجمن مردم‌نهاد قرار دهیم تا به گستردگی فعالیت‌های اجتماعی و مشارکت‌های مردمی در حوزه‌های مختلف در کشور پی ببریم. «وحید سلیمی»، رئیس سازمان داوطلبان جمعیت هلال ‌احمر می‌گوید: «حل آسیب‌های اجتماعی یکی از مهم‌ترین نیازهای جامعه ماست و ما به‌عنوان جمعیتی ملی که در زمینه کارهای بشردوستانه فعالیت می‌کند نمی‌توانیم نسبت به این نیازها بی‌تفاوت باشیم؛ برای مثال اعتیاد سرمنشأ بسیاری از آسیب‌ها از جمله فقر، سرقت و... است و زندگی افراد جامعه را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد؛ بنابراین برطرف کردن این معضلات اجتماعی برای داشتن جامعه‌ای سالم‌تر، در دستور کار جمعیت‌های ملی قرار می‌گیرد.»

پلی بین نیازمندان و توانمندان
کمک به معیشت مردم در مناطق محروم، توزیع اقلام بهداشتی و مواد غذایی و ... از حمایت‌هایی است که در سال‌های گذشته توسط خیران و انجمن‌های مردم‌نهاد در شهرها و روستاهای مختلف کشور در حال انجام است. سلیمی درباره شناسایی این نیازها و تلاش برای رفع آن می‌گوید: «فعالیت‌های داوطلبانه در مناطق محروم مثل حلقه‌های یک زنجیر به هم مرتبط است؛ برای مثال در 4سال گذشته برای تأمین آب آشامیدنی سالم روستاهای محروم سیستان و بلوچستان، طرح نذر آب را اجرا کردیم و در هر کاروان نذر آب، علاوه بر مشکلات خشکسالی با موارد دیگری روبه‌رو شدیم که حضور ما را در این مناطق تداوم بیشتری بخشید؛ روستاهایی که فاقد مدرسه بودند یا خانواده‌هایی را که از امکانات اولیه زندگی مثل سرویس بهداشتی و حمام محروم بودند، ملاقات کردیم. در این بین پزشکان داوطلب با ما همراه شدند تا حتی شده برای مقطع کوتاهی از زمان، جای خالی خدمات بهداشتی و درمانی در این مناطق محروم را پر کنند.»
سلیمی از «یوسف» می‌گوید که 9سال از عمر 10ساله‌اش را با مشکل بینایی و بیماری مزمن چشم دست و پنجه نرم می‌کرد و در یکی از طرح‌های کاروان سلامت در روستایی صعب‌العبور در چهارمحال و بختیاری شناسایی و بعد از یک سال پیگیری، توسط همین پزشکان درمان شد و بینایی‌اش را به‌دست آورد: «شناسایی مشکلات معیشتی، بهداشتی، درمانی و... با همین حضور مویرگی داوطلبان در دورافتاده‌ترین روستاهای کشور رخ می‌دهد. خانواده‌های زیادی هستند که حتی امکان خارج شدن از روستا و رفتن به مرکز درمانی در مرکز شهرستان را هم ندارند و چه بسا افرادی که به همین دلیل سلامتی‌شان به‌خطر می‌افتد.»

گردهمایی انجمن‌های مردمی
فعالیت‌های داوطلبانه در ایران گستردگی و تنوع بسیار زیادی پیدا کرده است. کمک به تأمین آب پایدار، ساخت مدرسه، کمک به ساخت خانه و سرپناه، اشتغالزایی، رفع آسیب‌های اجتماعی، تحصیل کودکان در مناطق محروم، تأمین هزینه‌های درمانی، تأمین جهیزیه، کمک به آزادی زندانیان، فعالیت در حوزه مهاجران و اتباع، کودکان کار، انجمن‌های فعال در حوزه بیماری‌های خاص و ... ازجمله این فعالیت‌هاست. وصل کردن «نیاز نیازمندان» به «توان توانمندان» شعاری است که این سال‌ها از بزرگ‌ترین نهاد داوطلبی غیردولتی در ایران می‌شنویم‎؛ اتفاقی که با گرد هم آوردن فعالیت‌های سمن‌ها و انجمن‌های مردم‌نهاد در کنار هم توسط هلال‌احمر در حال رقم خوردن است. راه‌اندازی شبکه یکپارچه‌ای از فعالیت‌های داوطلبانه، جلوگیری از اتلاف منابع و هدفمندتر شدن فعالیت‌های داوطلبی از دلایلی است که جمعیت هلال‌احمر را به سمت و سوی تشکیل این سیستم یکپارچه سوق داده است. 
سلیمی می‌گوید: «بسیاری از خیریه‌ها و انجمن‌ها ارتباط مؤثری با هم نداشتند ولی در عین حال هدف مشترکی داشتند. با گرد هم آوردن خیریه‌ها، بسیاری از فعالیت‌های داوطلبانه این نهادهای مردمی هدفمندتر از گذشته دنبال شد. هلال ‌احمر هم به‌عنوان حلقه واصل این انجمن‌ها و همچنین تامین‌کننده لجستیک و فعالیت‌هایی مثل شناسایی و ارزیابی و... در کنار این فعالیت‌های هدفمند قرار گرفت.» تأمین آب پایدار در روستاهایی که با تنش‌های آبی روبه‌رو هستند، تأمین اقلام معیشتی و ... ازجمله اقداماتی است که توسط این خیریه‌ها و انجمن‌ها دنبال می‌شود.

نکته
تقاطع مسئولیت‌پذیری اجتماعی با  بی ‌مسئولیتی مدیریتی کجاست؟

کار داوطلبانه و مشارکت مردم در حل مشکلات اجتماعی یکی از معیارهای نظام اجتماعی سالم است‎ که البته چرایی شکل‌گیری این فعالیت‌های داوطلبانه هم در این ارزشگذاری بی‌تأثیر نیست‎؛ «اردشیر گراوند» جامعه‌شناس و پژوهشگر، درباره دلایل شکل‌گیری فعالیت‌های داوطلبانه در جوامع مختلف می‌گوید: «در یکی از مدل‌های تشکیل گروه‌های داوطلبانه و گسترش کار داوطلبی، با دولت‌هایی پیشرفته روبه‌رو هستیم. در این مدل دولت‌ها به فکر کوچک کردن بدنه خود هستند تا هزینه‌های دولت را پایین بیاورند. در عوض نظام اجتماعی را مشغول بهبود خود کرده و بخشی از کارها را به تشکل‌های مردمی و انجمن‌های غیردولتی واگذار می‌کند. در این مدل با دولتی روبه‌رو هستیم که معنای مسئولیت‌پذیری را درک کرده و حمایت از تشکل‌های داوطلبی را وظیفه خود می‌داند و به آن پروبال می‌دهد.» معنا دادن به زندگی و هدفمند کردن آن، ازجمله دستاوردهای این نوع نگاه بین دولت‌هاست. مدل دیگر، درست نقطه مقابل این وضعیت قرار دارد؛ گروه‌های داوطلبی و فعالیت‌هایی که برای رفع نواقص و کاستی‌های موجود شکل می‌گیرند. گراوند می‌گوید: «وقتی مردم حس کنند دولت‌ها در انجام مسئولیت خود ناتوان شده‌اند، خودشان دست به‌کار می‌شوند تا حداقل محیط اطراف خود را بهبود بخشند. مدل دوم برخلاف مدل اول از برنامه‌ریزی کلان خارج است و هر گروهی برای خود به‌صورت مستقل فعالیت می‌کند. اینجاست که ممکن است فعالیت‌های اجتماعی و داوطلبانه حتی آسیب‌زا هم باشند و هزینه‌های زیادی را به جامعه تحمیل کنند. برای جلوگیری از ایجاد این هزینه‌ها، لازم است که فعالیت‌ها برنامه‌ریزی شده و کارشناسی شده باشند.»
گراوند بی‌اعتبار شدن سلبریتی‌ها و برخی گروه‌ها در جریان زلزله کرمانشاه را مثال می‌زند که با بی‌اعتمادی مردم به فعالیت‌های آنها به‌وجود آمد و البته آسیب‌های دیگری که با کارشناسی نبودن فعالیت‌های مددکاری و داوطلبی گریبان جامعه را می‌گیرد: «منظورم از برنامه‌ریزی شدن کارهای داوطلبانه، متولی‌گری آن توسط دولت نیست، بلکه به این معناست که فعالیت‌های داوطلبی و مددکاری باید روند مشخصی داشته باشند. افراد در نقطه‌ای وارد چرخه حمایتی شوند، در مرحله بعد به تثبیت وضعیت برسند و در آخر از این چرخه خارج شوند. زمان این چرخه را وضعیت هر فرد و نیازهای اوست که تعیین می‌کند. حتی ممکن است گروه‌هایی برای همیشه در وضعیت دریافت حمایت باقی بمانند و هرگز از چرخه خارج نشوند، اما مهم این است که روند ما برای این فعالیت‌ها مشخص باشد. اینجاست که می‌توانیم هدفمند فعالیت کنیم و علاوه بر حمایت، مهارت‌آموزی و توانمندسازی را هم به گروه هدف یاد بدهیم. آسیبی که نبودن این روند مشخص به همراه دارد، این است که کمک‌ها و حمایت‌ها توزیع عادلانه‌ای نخواهند داشت. از طرفی باعث ایجاد انفعال در برخی از گروه‌های هدف می‌شود و شانس تغییر را از آنها می‌گیرد. در چنین حالتی ما افراد نیازمندی داریم که همیشه نیازمند باقی می‌مانند و بدون اینکه خودشان هم در تغییر وضعیت دخیل باشند، تنها منتظر دریافت حمایت هستند.»
این جامعه‌شناس و پژوهشگر معتقد است کار داوطلبانه و مشارکت اجتماعی برای زنده نگه داشتن حیات اجتماعی ضروری است و نباید تنها در زمان بحران‌ها و حوادث انجام شود: «انجام فعالیت‌های داوطلبانه در شرایط عادی و غیر از بحران، یک ضرورت است. درست مثل مانور آمادگی نهادهای امدادی. این فعالیت‌ها علاوه بر اینکه به ترمیم زخم‌های جامعه کمک می‌کند، نیروهای داوطلب و نهادهای مردمی را برای کمک‌رسانی در بحران‌ها هم آماده نگه می‌دارد و شبکه ارتباطی آنها را مدام به روز می‌کند.»

این خبر را به اشتراک بگذارید