بهاره رهنما در گفتوگو با همشهری از دلایل نقشآفرینی اجتماعی خود میگوید
سلبریتی که الگو نیست
سلبریتیهای زیادی هستند که در فضای مجازی، حضور پررنگی دارند و نظرات خود را به نسبت موضوعات مختلف، ابراز و عمومی میکنند. بهاره رهنما- بازیگر و نویسنده- نیز جزو این سلبریتیهاست که هر از چندی حضور و نظرات او در فضای مجازی و حتی فضای واقعی، بحثهایی ایجاد میکند. حال که موضوع آسیبشناسی حضور اجتماعی سلبریتیها در فضای مجازی و واقعی را پیش رو دارید، بد نیست که موضوع را از دید یکی از این سلبریتیهای فعال نیز بررسی کنیم.
شما چهرهای هستید که حضور پررنگی در فضای مجازی دارید و اظهارنظرهای مختلفی از شما، درباره موضوعات مختلف میبینیم. چرا اینقدر حضور پررنگی در وقایع اجتماعی دارید؟
اصولا کسی که معروفیت و محبوبیتش را از جامعه گرفته، نمیتواند نسبت به دغدغههای جامعهای که در آن دارد زندگی میکند، بیتفاوت و بلاتکلیف و بینظر باشد؛ ضمن اینکه ما بخش بزرگی از بازخورد کاری و تأثیرگذاری کاریمان را از جامعهای که داریم در آن زندگی میکنیم دریافت میکنیم. بهشخصه متوجه اینکه چرا سلبریتی نباید اظهارنظر کند و نقشآفرینی اجتماعی داشته باشد، نمیشوم.
یعنی چنین نقل قولهایی را که سلبریتی نباید در حوزه غیرکاریاش دخالت کند شنیدهاید یا به شما گفتهاند؟
بله، چنین اظهارنظرهایی وجود دارد؛ اینکه مثلا سلبریتی باید در حوزه ورزشی و هنری و... باشد و وارد حوزههای دیگر نشود. ولی من آدمی را که معروفیت اجتماعی دارد اما حساسیت اجتماعی ندارد نمیتوانم بپذیرم. از طرف دیگر، معروفیت تاوان سنگینی هم دارد.
چطور؟
بالاخره تنهایی شما از دست میرود، آرامش خانوادگی آدمهای معمولی را ندارید و... . اما از سوی دیگر، این موقعیت به شما امکان فعالیت در حوزه تبلیغات خدمات و محصولاتی که قبول دارید و بیزینسی که میخواهید داشته باشید را میدهد. بالاخره وقتی شما دارید تاوان خیلی چیزها را پس میدهید، این امکان را هم باید داشته باشید که از این انتخابی که کردهاید، استفاده ببرید. با هر انتخابی، یکسری چیزها را از دست میدهید و یکسری چیزها را به دست میآورید؛ پس طبیعی است که هر آدم معروفی این حق را داشته باشد که در جامعه و به شیوهای که خودش میپسندد، حضور داشته و اظهارنظر کند. بالاخره آزادی بیان و عقیده، این اجازه را به او میدهد تا وقتیکه به ساختارهای اجتماعی آسیبی نرسانده، این حضور و اظهارنظر را داشته باشد. همیشه هم در لحظههای مهم اجتماعی که حضور داشتهام، سعی کردهام در نوع ادبیاتم، چیزی را به کسی تحمیل نکنم که مثلا بگویم این نگاه درست است و لاغیر. شاید در دوران انتخابات ریاستجمهوریای که آقای احمدینژاد انتخاب شد، من تنها بازیگری بودم که به میتینگهای طرفداران او رفتم و گفتوگو کردم؛ چون اعتقاد به گفتوگو دارم و فکر نمیکنم که اعتقادات من وحی منزل هستند و غیرقابل بحث. از سوی دیگر، چون من فارغالتحصیل حقوق هستم و 15 سالی است که در حوزه حقوق کودکان و زنان و... دارم کار میکنم، به این نسبت با انجمنها و نهادهای خیریه زیادی در ارتباط هستم. درنتیجه سعی میکردم حضورم در این اماکن را عمومی کنم و انعکاس بدهم.
چرا؟
بهتر است که این نوع حرکتهای مثبت را ترویج کنیم و واقعا هیچ اشکالی هم ندارد. با این کار توجهها به آن موضوعات برانگیخته میشود. 2 تا نتیجه دارد؛ عدهای که طرفدار من هستند، بهواسطه علاقه به من میروند و آنجا را پیدا و کمک میکنند. عدهای هم که از من متنفرند، برایشان سؤال است که این چطور جایی بوده که فلانی رفته؛ درنتیجه دوباره توجهها به آن جلب میشود. از سوی دیگر، یکسری آدمها هم هستند که از سلبریتیها تقلید میکنند؛ حالا یکسری خانمهای پولدار یا اشخاص دیگر، وقتی میبینند که ما جایی میرویم، میروند و پیدا میکنند و کمکهای قابلتوجهی میکنند؛ درنتیجه از این حضورم نتایج مثبتی به دست میآورم. این دلایل منطقی موجب میشود که حضورم را علنی کنم.
با نظرات منفی دیگران در این مورد چه کار میکنید؟
اصلا برایم مهم نیست که بگویند فلانی دارد ریا میکند. این، اتفاقی بین ما و خدای ماست. موافق حذف یا تحقیر کسی که مخالف فکری ماست هم نیستم. اهل گفتوگو هستم. این را هم بگویم که متأسفانه در ایران این واقعیت جا نیفتاده که در هیچ کجای دنیا، سلبریتی یک الگو نیست. سلبریتیها، آدمهایی هستند که طرفداران و منتقدانی دارند و بهواسطههای مختلف، محبوبیتشان بالا و پایین میشود. ای کاش بهجای سلبریتیها، سیاستمداران و قانونگذاران ما الگو باشند؛ فکر میکنم این خیلی بهتر باشد، ضمن اینکه، حالا من نگاه و علایقی دارم، وقتیکه این موارد به کسی ضرری نمیزند و مطرحشان میکنم، چه اشکالی دارد؟ دور و بر من هیاهوهای زیادی راه افتاده. من اهل برنامهریزی هستم و همه کارهایم با برنامهریزی پیش میرود. درسم، تئاتر و بازیگریام و زندگیام همه با برنامهریزی پیش میرود. شما حتی یک عکس مشکلدار از زندگی شخصی من مشاهده نمیکنید. من دهها فیلم سینمایی بازی کردهام که در بخشی از آنها لباس عروس پوشیدهام. اینکه مرا در لباس عروس ببینند، برایم چیز عجیبی نیست. همیشه هم سعی کردهام که حال خوبم را با مردم شریک شوم؛ فاز منفی برندارم. متأسفانه یکی از اشکالات فضاهای مجازی در ایران، مصادره به مطلوب است.
این هیاهوها شما را از پا نمیاندازد؟
البته همه این هیاهوهایی که اطراف من راه افتاده، حتما در طولانیمدت اثراتش را نشان خواهد داد؛ ازجمله اینکه من مقاومتم بیشتر شود و به زن ایرانی جرأت و اعتمادبهنفس بدهم که فکر نکند وقتی سنش بالاتر میرود، باید زندگی را هم کنار بگذارد و دنبال خیلی چیزها نرود. من یک فمنیست مردستیز نیستم، اما در فضای توانمندسازی زنان فعالیت میکنم و به همین نسبت ترجیح میدهم که مثلا به ورزشگاهها بروم و مسابقات دختران بسکتبالیست و زنان ورزشکار و رکوردشکنان خانم و... را تماشا کنم و به آنها انگیزه بدهم. یا حتی این اعتمادبهنفس را پیدا میکنم که بروم و از مادری که فرزندش توسط قتل عمد از دسترفته، طلب گذشت کنم تا فردی از چوبه دار نجات پیدا کند.
برای حضور اجتماعی سلبریتیها، بایدونبایدی وجود دارد یا اینکه این حضور آزاد است؟
خطقرمزش این است که نگوییم این درست است و لاغیر. ما بهعنوان یک انسان و سلبریتی، نباید نظرمان را درستترینها بدانیم. دنیا، دنیای گفتوگوهاست؛ نمیتوانیم با این نگاه که حرفمان صددرصد درست است، با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
دوست داشتید که اصلا سلبریتی نبودید؟
من از 10 سالگی همیشه بین 2شغل نویسندگی و بازیگری معلق بودهام. تئاتر همه زندگیام است، ولی بهواسطه سینماست که من سلبریتی شدهام.
به دردسرش میارزد؟
تئاتر که همه زندگی و رسالت من است؛ برای آن به دنیا آمدهام. اما شاید الآن در 43سالگی به این فکر کنم که ایکاش هیچوقت در سینما بازی نکرده بودم. بخشی از حضورم بهواسطه طرفداران من است؛ بخشی هم چون این شغل و کار من است.