فارغالتحصیل زن بیشتر زنان تحصیلکرده بیکار بیشتر
افسر افشار نادری| جامعهشناس و فعال حقوق زنان:
میزان بیکاری جوانان از حد متوسط بالاتر رفته و در این میان زنان نسبت به مردان بیکارتر هستند. میزان بیکاری در مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی نیز بالاتر است. همچنین نرخ بیکاری بین جوانان تحصیلکرده، بالاتر از متوسط بیکاری جامعه است؛ بههمین جهت میبینیم که شرایط بیکاری که در حال حاضر با آن روبهرو هستیم هم بین مردان و هم بین زنان (البته در زنان، بیشتر) مشاهده میشود. سال گذشته بود که فهیمه فرهمندپور ـ مشاور وزیر کشور در امور زنان و خانواده ـ از افزایش رشد نرخ بیکاری زنان در ١٠سال گذشته خبر داده و گفته بود که این رقم در سال٩٢ تا 8/19درصد رسیده و شاخص نرخ بیکاری زنان با تحصیلات عالیه 2برابر مردان شده است. این آمارها یک هشدار است؛ هشداری که فعلا کسی به آنها توجهی نشان نمیدهد.
این موضوع از یک طرف بهدلیل شرایط اقتصادی کشور است و از سوی دیگر به این دلیل که در سالهای اخیر، میزان پذیرش دانشجویان زن، بیشتر از پذیرش دانشجویان مرد بوده و طبیعتا خروجی هم بیشتر، زنان را در بر میگیرد. معضل بیکاری که روزبهروز با آن بیشتر روبهرو میشویم به این علت است که در این سالها بسیاری از سازمانها در حال تعدیل نیرو بودهاند؛ موضوعی که به ناتوانی آنها در پرداخت حقوق برمیگردد. در این شرایط خواهناخواه از میزان استخدام هم کاسته میشود. تحت این شرایط، فشار، بیشتر روی زنان است و آنها با توجه به شرایط فرهنگی کشور که بر این اعتقاد استوار است که مردها باید نانآور باشند بیشتر اولویتشان استخدام (اگر استخدامی وجود داشته باشد) مردان است.
متأسفانه شرایط کشور ما به گونهای نیست که در برنامههای سازمانیاش دارای نظم ساختاری باشد؛ یعنی اینطور تعریف نمیشود که چه میزان پست خالی در سازمانها و ارگانها وجود دارد تا دانشگاهها به همان میزان دانشجو بپذیرند. بهصورت بیقاعده درهای دانشگاه به روی داوطلبان باز است؛ بدون اینکه به این موضوع توجه شود که آنها بعد از اتمام تحصیلشان، نیاز به شغل دارند. به همین دلیل است که هماکنون میبینیم پستهای سازمانی با مدرکهای تحصیلی، همخوانی ندارد. هماکنون در هیچ کشور پیشرفتهای، استخدام بر اساس تحصیلات نیست بلکه بر اساس تواناییهای فرد است اما در ایران هنوز مدرکگرایی در اولویت قرار دارد؛ به همین دلیل مدرکها با پستهای خالی برابری نمیکنند. خواهناخواه بهدلیل بیشتربودن فارغالتحصیلان زن دانشگاهها، تعداد بیکاران تحصیلکرده زن هم افزایش پیدا میکند.
بر همین اساس همه عوامل اجتماعی مانند زنجیر به هم متصل هستند. هم اکنون شرایط اجتماعی کشور به گونهای است که زنان به فکر تحصیلات عالیه و استقلال مالی هستند. شرایط اقتصادی کشور هم آنها را به این سمت میکشاند که فکر ازدواج نباشند. تمام این عوامل دست به دست هم میدهد تا با آماری نگرانکننده از کاهش ازدواج و افزایش بیکاری مواجه باشیم. امروز شرایط جامعه به سمتی حرکت میکند که به جمعیت 50درصدی زنان جهت رشد نیاز است. حتی باید در برخی مشاغل مدیریتی سهمی برای زنان قائل شویم. فعلا با یک عقبماندگی مزمن تاریخی در این زمینه مواجهیم که باید جبران شود. البته بهنظر میرسد که گامهای آهستهای برای ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر برای زنان برداشته شده اما هنوز راه درازی در پیش است تا زنان بهعنوان بازوهایی قدرتمند برای اشتغال در بخشهای مختلف و مناصب مدیریتی به حساب بیایند.
باید به این نکته نیز اشاره کنم که بهطورکلی تحصیلات، باعث بالارفتن سطح آگاهی عمومی در جامعه نمیشود؛ بهویژه تحصیلاتی که در ایران صورت میگیرد و به شکل تئوری است؛ به همین جهت آنقدرها روی درک فرهنگی و اجتماعی اثر نمیگذارد. شاید فضاهای مجازی به بالارفتن آگاهی مردم کمک کرده باشد اما تحصیل در این بخش، سهم کمی دارد و بسیار کم در این زمینه اثرگذار بوده؛ چون تحصیلات دانشگاهی ما تحصیلات کاربردی نیست؛ کاملا نظریاست و فقط مدرک گرفته میشود. تا زمانی که تحصیلات، کاربردی نباشد نمیتواند تأثیرات خوبی در اجتماع داشته باشد؛ در حالی که توقعات کاذب را چه به صورت زنانه و چه مردانه بالا میبرد. هماکنون درسخواندن بهتر از بیکارماندن بهنظرمیرسد؛ برای همین روزبهروز آمار افزایش سطح تحصیلات بالا میرود اما درک اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... بالا نمیرود. باید در این زمینه بیشتر تامل کرد و به فکر راه چاره بود.