حکمت روزهداری خالصانه از بیان علامه محمدتقی جعفری ره
روزه، فقط و فقط خالصاً لوجهه الکریم
مهسا رجبی، روزنامهنگار
شنیدن حکمت روزه و روزهداری از زبان آنان که شهد روزهداری خالصانه را چشیدهاند و به شیرینی روزه برای خدا رسیدهاند، قطعاً نه فقط ما را به درک معارف الهی نزدیک میسازد بلکه موجب خواهد شد شوق و شورمان به انجام وظایف خالصانه افزایش یابد. علامه محمدتقی جعفری(ره) عارف، فیلسوف، فقیه و مفسر بزرگ معاصر جهان اسلام است که آنچه در ادامه از نظر میگذرد، بخشی از تذکرات ایشان پیرامون روزهداری است که در ماه رمضان سال ۱۳۷۶ در مسجد بلال تهران ایراد و در تحریریه همشهری پیاده و تنظیم شده است. علامه جعفری(ره) با زبان شیرین خود فرمودهاند:
چند جمله درباره روزه که عظمت این عبادت در چیست، عرض بکنم. اگر کسی در این ایام روزهداری، فقط نخورد، نیاشامد و آنچه را که ممنوع شده، آنها را بهجا نیاورد یعنی بدون اینکه خود شخصیت وارد میدان شود و از آنجا که تکلیف است، انجام ندهد و بهعبارتی امتناع و کف النفس نداشته باشد، روزهداری نیست. بهعبارت دیگر مجرد ترک این ممنوعها، روزه نیست. روزه موقعی صدق میکند که با استناد به تکلیف «کف» بکند، کف یعنی خویشتنداری. این خویشتنداری که هدف و آرمان همه ادیان الهی و همه مکاتب انسانساز تاریخ بشری است، متأسفانه عظمتش و اینکه خودداری چه نتایجی دارد، مشخص نشده است. اینکه من دروغ نخواهم گفت چون انگیزه به دروغ گفتن ندارم، نه! بایستی امتناع کنم از دروغ گفتن. امتناع کنم از پایمال کردن حق انسانها. امتناع کنم از شکستن تعهدی که بستهام. امتناع! آنچه باعث پیشرفت اولاد آدم است، این است. وقتی آدم انگیزهای برای دروغ گفتن ندارد، پس علتی ندارد پس معلول بهوجود نمیآید؛ اینکه یک چیز جبری و طبیعی است. اینجا شخصیت برای انجام تکلیف وارد میدان نشده است به همین جهت است که ممکن است شما در اکثر اولاد آدم ببینید که زشتیها را تا بتوانند مرتکب نمیشوند، چون زشت است. علتی ندارد که طرف زشتی را مرتکب شود. این فرق دارد با اینکه علت وجود داشته باشد که زشتی را مرتکب نشود. بسیار تفاوت زیادی است که انسان بگویم من علتی نمیبینم که این زشتی را مرتکب بشوم یا بگوید علت وجود دارد که زشتی را مرتکب نشوم چون من انسانم. خیلی فرق است! در روزه خداوند فرموده: «الصوم لی» روزه خالص برای من است. [بر این اساس] حتی اگر شما یک میلیونیوم نیت کنید که روزه میگیرم تا ارادهام قوی بشود؛ اگر چه از فواید روزه قدرت اراده است اما روزه باطل است. ناب است اینجا. اینجا شخصیت است و خدا؛ والسلام! فلذا میفرماید: «الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا اُجْزَی بِه» این دیگر پاداشاش مستقیم از طرف من است. نه اینکه یک پدیدههایی بهوجود آمده، مثلاً فرض کنید دست نوازش به سر یتیم کشیده ولو اینکه برای خوشحالی درونی خودش، بعد چون این یک نتیجهای داشته و آن یتیم نشاط پیدا کرده و زندگی برایش خوش شده، از آنجا خدا خوشاش آمده. یعنی در وسط یک کاری شده و جریانی پیدا شده است. اما روزه فقط برای خداست و تمام شد. نمیخورم فقط برای تو. نمیآشامم فقط برای تو. تقریباً شبیه به احرام اما روزه «کف»اش (خودداریش) قویتر است.
حالا ملاحظه بفرمایید، وقتی زمان افطار فرا میرسد چه نشاطی دارید که در روایت هم هست، برای روزهدار دو نشاط است یکی موقع افطار و یکی هم نشاط در روز قیامت، در آغاز ابدیت. و این نشاط فوق لذتهاست. این نشاط، نشاط انجام تکلیف است که اشتیاق به این انجام تکلیف درون انسانهای پاک شعلهور است. عظمت این عبادت در این است که خویشتنداری میکنیم، شخصیت میگوید: ایست محکم! حتی نیت اینکه من میخواهم دستگاه گوارشم اصلاح یا تعمیر بشود، باطل میکند روزه را. فقط و فقط خالصاً لوجهه الکریم. هر کار بزرگی هم که در تاریخ انجام گرفته با این انگیزه بوده است.