نکتههایی که کارآفرینان ایرانی برای موفقیت در کسبوکار با شما به اشتراک گذاشتهاند
دنبال یک تخصص باشید
عیسی محمدی
بسیار اتفاق میافتد که نیت میکنیم کسبوکاری را شروع کرده و به سرانجام برسانیم. خاصه در این دوره مشکلات ریز و درشت اقتصادی، غالباً سعی میکنیم کسبوکاری داشته باشیم یا منبع یا منابع درآمدزایی دیگری را ایجاد کنیم. این البته ایدهای بسیار جالب است اما نکته اصلی اینجاست که گاهی ممکن است تجربههای تلخی را که دیگران از سر گذراندهاند، تکرار کرده و با شکست مواجه شویم. چاره چیست؟ گاهی چاره در این است که از تجربیات افرادی که این مسیرها را پیش از ما رفتهاند، سود ببریم. گاهی نقل یک تجربه و روایت یک شکست یا پیروزی، میتواند ما را از یک شکست قطعی رهایی داده و به سمت یک پیروزی قطعی راهنمایی کند. در این بخش، هر از چندی قصد داریم تجربههایی از این دست را از کارآفرینان و اهالی کسبوکار و... در اختیارتان بگذاریم. این تجربیات توسط دکتر رضا یادگاری و از سوی پروژه تاریخنگاری کارآفرینان و باشگاه کسبوکار یونسکو و بهصورت اختصاصی در اختیار خوانندگان ما قرار داده شده است.
به تخصصتان اهمیت دهید/دکتر علی شاهحسینِی/کارآفرین ملی و مشاور کسبوکار
البته نکتههای زیادی وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد؛ اول اینکه من اعتقاد زیادی به مشاورههای تخصصی دارم. این را در جاهای مختلف عرض کردهام و به بیشتر مشاورهشوندگان و شاگردانم میگویم؛ مثلاً اگر با کسی که تخصص او برایم مسجل شده بخواهم کار کنم، او اگر بگوید هر هفته در فلان روز و فلان ساعت فلان عدد سنگ کوچک در آن رودخانه بینداز و برگرد، حتماً این کار را میکنم؛ یعنی اینقدر اعتقاد دارم به عمل کردن به مشاورههای تخصصی. شما هم بهنظرم چنین تعهدی داشته باشید که حتماً به نتایج جالبی خواهید رسید. نکته بعدی هم این است که اهمیت زیادی به تخصص بدهید. تخصص خیلی خوب است. تخصص باعث میشود تا درآمد شما افزایش پیدا کند. تخصص آرامش برای شما میآورد چون نگران امنیت شغلی نیستید؛ باعث محبوبیت شما در محل کار و زندگیتان میشود. تخصص داشتن و اینکه کاری را فقط شما بتوانید انجام بدهید اعتماد به نفس شما را رشد میدهد. تخصص داشتن باعث ایجاد شجاعت و اقتدار در شما میشود. پس سریع سعی کنید که تخصصی داشته باشید و از همه این مواهب استفاده کنید و همه روزه برای رشد تخصصتان وقت بگذارید. اینطوری همه دور شما جمع شده و جایگاه شما رشد خواهد کرد.
باید روحیه بخشندگی داشته باشید/سرهنگ علیاکبر رهبری/کارآفرین در رستورانداری
من سرهنگ نیروی انتظامی بودم و در حوزه راهنمایی و رانندگی کار میکردم. در 40سالگیام کارم را شروع کردم. در ابتدا هم نه چیزی از رستورانداری میدانستم و نه از پختوپز و آشپزی. فقط عادت به پافشاری داشتم و اینکه باید کاری انجام بدهم و اینکه ایدهای هم برای کارم داشتم که فکر میکردم باید ایده را اجرایی کنم؛ همان ایده پخت نان داغ در محل رستوران. همینها را دست گرفتم و شروع بهکار کردم تا در نهایت توانستم به جایگاه امروزی برسم. اجازه بدهید خاطرهای را بگویم. یکبار یکی از نیروهایمان که سالها برایمان کار کرده بود گفت: میخواهم بروم و برای خودم کار کنم. گفتیم: اشکالی ندارد. چندماه بعد برگشت، موفق نشده بود. گفت: علت را نمیدانم. گفتم: علت را به تو میگویم؛ تو سالها کارمند من بودهای و دست بگیر داشتهای؛ این در روحیهات اثر گذاشته است. برای کارآفرینی باید دست بده داشته باشی و چنین روحیهای داشته باشی. مادرم همیشه به ما، محصولات باغ و زمینی را که داشتیم میداد تا به همسایهها بدهیم. اینطوری میخواست ما «دست بده» داشته باشیم. بهنظرم این روحیه برای کارآفرینی خیلی نیاز است و کارآفرین کمی باید دست و دلباز و اهل بخشیدن باشد.
از عقدهها موفقیت بسازید /سیداحسان مصطفوینژاد / کارآفرین و فعال در حوزه زعفران
دقت داشته باشید که 2چیز باعث موفقیت شما میشود؛ هوش/مهارت یا عقده/مهارت. یکی از دلایل پیشرفت من در حوزه زعفران، این بود که در دوره جوانی به نمایشگاهی در آلمان رفتم. به غرفه یک اسپانیایی رفتیم و خیلی از ما استقبال کرد. وقتی فهمید ایرانی هستیم، گفت فرصت ندارم و لطفاً تشریف ببرید بیرون. هر کاری که کردیم متوجه بشویم چرا این برخورد را با ما کرده، توضیحی نداد؛ یک جورهایی ما را بیرون انداخت. از شدت عصبانیت یک ساعتی با برادرم حرف نمیزدم. خیلی به ما بر خورده بود. به ایران که برگشتم، با خودم عهد کردم که جبران کنم. سرانجام کار به جایی رسید که ما از شرکتهای اسپانیایی دعوت میکردیم که بیایند مجموعه ما را ببینند و به آنها میگفتیم که ظرفیت ما خیلی بالاتر از شماست. الان هم در مسیری هستیم که قصد داریم امارات را در جریان صادرات زعفران جایگزین اسپانیا کنیم. لزومی ندارد که اسپانیا که این همه دورتر از ماست، محور این صادرات باشد. شاید اگر آن برخورد را با ما نمیکردند، الان رقیبی اینچنین سرسخت برایشان ایجاد نمیشد و شاید من یک صادرکننده و کارآفرین معمولی بودم. اگر در جایی از زندگیتان عقدهای وجود دارد، میتواند نیرویی عظیم برای پیشرفت شما ایجاد کند و آن را دستکم نگیرید.
تله مشغولیت بیش از حد/حسین سلطانی / کارآفرین عرصه سرگرمی و کودک
ما میدانیم که هر چیزی یکبار در ذهن و یکبار در دنیای واقعی خلق میشود. پس باید تصویر ذهنی مناسب چیزی که خواستارش هستیم را مدیریت کنیم. یک نکته مهم و حیاتی در این زمینه، نسبت معکوس «کار کردن» و «فکر کردن» است؛ یعنی شما هرقدر که بیشتر کار کنید، به همان نسبت کمتر موفق میشوید که فکر کنید؛ چرا که بدن و ذهن شما خسته شده و انرژیهای فیزیکی و روانی و روحی و خلاقه خودتان را به نوعی از دست میدهید اما هرقدر که بیشتر فکر کنید، به همان نسبت کمتر موفق میشوید که کار کنید. یکی از مشاورههایی که ما میدهیم دقیقاً همین امر است. به مدیران آموزش میدهیم که فریب این تله را نخورند؛ این تلهای است که نام آن را «توهم مشغولیت بیش از حد» میگذاریم. به مدیران حوزههای مختلف و حوزه کودک، آموزش میدهیم که شما اکیداً نباید کاری انجام بدهید؛ حتی در حد یک تلفن زدن. باید همه کارها را تفویض کرده یا سیستمسازی کنید تا بدون نیاز به حضور شما، این امور خودبهخود انجام شود. به آنها گوشزد میکنیم که شما باید درگیر کارهای اجرایی نشوید. حتی اگر شده 5ساعت بیکار هم بنشینید، باز هم بیکار بنشینید تا استراحت کرده و هوایی بخورید و ذهنتان آزاد باشد که هر وقت نیاز شد، بهشدت خوب کار کند.
کار، جوهر هر فرد است/هادی اکبریراد / کارآفرین و فعال در تولید اتوبوس
مهندس حبیب نفیسی که پایهگذار دانشگاه پلیتکنیک نیز بود و علاقه بسیار وافری به پیشرفت ایران داشت، در یک جلسه سخنرانی میگفت: «بنده از آن اشخاص نیستم که به شما بگویم هر کار خارجیها بخواهند میتوانند در ایران بکنند. نه! هر کاری ایرانی بخواهد برایش میکنند. یکیاش همین پلیتکنیک که در مقابل مقاومت خارجیها بنده یک جمله گفتم که هنوز خودم به آن افتخار میکنم و آن این بود که گفتم: مادامی که بیرق ایران در اینجا هست، من پلیتکنیک را بهوجود میآورم. اینجا مملکت من است، مملکت شما نیست.» من معتقدم کسی که صنعتکار باشد برای ساخت کالای خود دچار نگرانی و تشویش نخواهد شد و بالاخره راهی پیدا خواهد کرد و از این جهت کار برایش سختی ندارد. مهم نیست کار چقدر سخت است، حتی اگر کار فولاد هم باشد انسان از او سختتر است و اگر چنانچه انسان بخواهد تلاش کند سختی و دشواری کار او را از میدان به در نخواهد برد. معتقدم برای کار کردن باید احترام بیشتری قائل شد و در اینباره باید فرهنگسازی شده و نیروی کار خوب تربیت شود. همچنین به یاد داشته باشید که یکشبه کسی به ثروت نمیرسد، البته به ثروت حلال و پایدار نمیرسد. جوانان کار کنند و هنری بیاموزند؛ کار چشمه جوشان و جوهر هر فرد است و دست بیهنر کفچه گدایی است.