مهناز اسماعیلی، روانشناس
اختلاف سنی در حقیقت به معنای تفاوت در تجربههای زندگی و نقاط وابسته به فرهنگ است و شاید نتوان آن را بهعنوان یک نسخه 100درصدی برای همگان تجویز کرد. ازدواج با همسن نیز دارای مزایا و معایبی است. البته اختلاف سنی در ازدواج یک امر قطعی نیست و تا حد زیادی به ویژگیهای شخصیتی افراد و سن عقلی آنان بستگی پیدا میکند. از بین رفتن حرمتها میتواند بهدلیل وجود صمیمیتی باشد که بین این افراد وجود دارد. در واقع صمیمیتهای زیادی، میتواند افراد را نسبت به هم بیحرمت کرده و مرزهای آنها را از بین ببرد. مردها بهدلیل ناپختگی و بیتجربگی در سنین پایین، توانایی اداره کردن زندگی را ندارند و در مدیریت کردن آن دچار مشکل میشوند. این موضوع میتواند باعث شود که زنها در زندگی با همان الگوواره مرسوم که باید دنبال پشتوانهای برای خود بود، احساس خلأ کنند. از آنجایی که زنها علاقه دارند مردشان قدرتمند باشد و بتواند پایه اصلی خانواده باشد و پناهی برای خود و خانوادهشان محسوب شود، این رابطه میتواند با هر کاستی شکننده شود. درنظر داشته باشیم که اختلاف سنی تا اندازهای برای ازدواج لازم است تا مردها بتوانند شایستگی کافی برای اداره کردن منزل و کارهایی که به آنها محول میشود را داشته باشند. زنان معمولا زودتر از مردان نسبت به روابط زناشویی بیمیل شده و از آن کنارهگیری میکنند. همین موضوع میتواند در آینده باعث بروز مشکلاتی در زندگی زوجها شود. کمرنگ شدن شادابی و نشاط زن معمولا بهدلیل زایمان، بارداری و شیردهی باعث میشود زودتر از مرد شکسته شود و چه بسا محبوبیت خود را نزد شوهر از دست بدهد و این شکستگی ظاهری موجب بروز مشکلات زناشویی باشد.
در ازدواج با همسن اطاعتپذیری زن از مرد کمتر خواهد بود، و مرد آن حس اقتدار و تکیهگاه بودن را نزد همسر خود ندارد. همین موضوع میتواند زمینه بروز مشکلات را فراهم کند. بهترین سن ازدواج از نظر محققان وجود ندارد و هر فردی در هر سنی که بخواهد میتواند ازدواج کند. اما برای ازدواج کردن و تشکیل یک خانواده فرد باید به بلوغ رسیده باشد، زیرا در غیر این صورت نمیتواند زندگی خوبی برای خودش بسازد. از نظر روانشناسی ازدواج با همسن مشکلی ندارد و موفقیت در این نوع ازدواجها به شرایطی دیگر نیز وابسته است. در ازدواج با همسن بهتر است ابتدا دختر و پسر به بلوغ فکری و عقلی رسیده باشند تا با درنظر گرفتن شرایط، مناسب بودن برای همدیگر را بررسی و ارزیابی کنند. بهترین روش برای دسترسی به آگاهی از این مسئله، مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است. افراد متخصص در امر مشاوره پیش از ازدواج با مصاحبه، گرفتن تستهای متفاوت و بررسی زن و مرد از لحاظ طرز فکر، فرهنگ، اخلاق، نداشتن اختلالهای شخصیتی و دیگر اختلالها میتوانند در این راستا کمککننده باشند. در اصل مشاوره پیش از ازدواج به بررسی مسائل اجتماعی، فرهنگی، جسمانی و روانی میپردازد و مشخص میکند هر دوطرف در چه سطحی از آگاهی و شعور زندگی مشترک قرار دارند. در جامعه نیز نمونههای بسیاری وجود دارد که زوجهای همسن نیز در تشکیل زندگی مشترک و تداوم آن موفق بودهاند. بنابراین شخصیت و تربیت افراد در موفقیت ازدواج تأثیر بسزایی دارد.
مثلث عشق استرنبرگ را نیز میتوان در اینجا بررسی کرد. این مثلث از 3ضلع تعهد، صمیمیت و هوس تشکیل شده است. به این ترتیب که وقتی که سن پایینتر است، مثلا مرد و زن هر دو 22ساله هستند، مشکلات زیادی ایجاد نمیشود، همسن بودن در این ازدواجها و در این رده سنی ملاک منفی محسوب نمیشود چون این افراد فرصت زیادی دارند و میتوانند پابهپای همدیگر پیش رفته و زندگی کنند. مشکلات همسنها زمانی است که زوج در سنین بالاتری قرار دارند، مثلا بالاتر از 30سال هستند. در واقع زنان با بالاتر رفتن سنشان از نظر جنسی و بدنی با افت مواجه شده و ممکن است این در زندگی مشکلساز شود و دیگر رابطه جنسی میان زوج در ایجاد صمیمیت بین آنها اثرگذار نباشد. حال اگر سن زوج به 40سال برسد که این مشکل نمود بیشتری نیز پیدا میکند. چنانچه در آمار مرکز آمار ایران نیز اعلام شده است، یک تا 5سال آغاز زندگی، در میان زوجها بیشترین آمار طلاق را بهخود اختصاص داده است. زمانیکه زندگی زوج بسیار وابسته به همین رابطه جنسی بوده و اگر دوام مییابد نیز بسیار وابسته به کیفیت روابطه میان زوجها است. بعد از این مدت زمان است که تقویت زندگی زوج از روی رابطه جنسی به سمت صمیمیت حرکت میکند. بنابراین در ابتدای زندگی رابطه جنسی بسیار مهم است، اما به این معنا نیست که ازدواج زودهنگام یا در سن کم خوب است. امری که بنابر آمار بهدست آمده این است که رابطه جنسی در 40سالگی به پختگی خواهد رسید و با کیفیت بهتری انجام خواهد شد. ممکن است میل در این سن میان زوج کم باشد، ولی باعث میشود که رابطه هم مثل فرد پخته باشد. افراد هم در این سنین به لحاظ مهارتی و هم روانشناختی به بلوغ و پختگی خواهند رسید. میان نوجوانها و جوانها رابطه جنسی حتی بیش از صمیمیت و در نوک این مثلث قرار میگیرد. با توجه به این 3مولفه در مثلث عشق استرنبرگ میتوان انواع مختلف عشق را بیان کرد. برای مثال با فقدان یک مولفه نوع عشق متفاوت از فقدان 2مولفه است. مثلث عشق یک مثلث شامل 3وجه است و اگر هرکدام این وجوه کم یا زیاد شود نوع عشق متفاوت میشود برای مثال اگر در یک رابطه تعهد وجود نداشته باشد آن رابطه یک عشق هوسی است.
شنبه 20 فروردین 1401
کد مطلب :
157518
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/ERzQN
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved