آشنایی با شخصیت دراگان اسکوچیچ سرمربی تیمملی فوتبال ایران
مردی که خودش را باور دارد
چه اهل فوتبال باشید و چه نه، حتماً این روزها یکی از مهمترین خبرهایی که دنبال کردهاید مربوط به مسابقات جامجهانی فوتبال و قرعهکشی این بازیها در قطر است. بحثهای فوتبالی این روزها دوباره داغ شده تا کمکم به استقبال شور و هیجان بازیهای جامجهانی برویم. هدایت تیمملی فوتبال ایران را در مسابقات جامجهانی، دراگان اسکوچیچ برعهده دارد؛ مربی اهل کرواسی که حالا همه چشمها به او و تیمش دوخته شده است. او معتقد است سخت کار کردن حتماً به نتیجه میرسد و وقتی خودت را باور داشته باشی، نگرانی معنا ندارد.
فوتبال؛ میراث پدر
اسکوچیچ در سوم سپتامبر 1968در کرواسی به دنیا آمده است. او از همان کودکی به فوتبال علاقه داشت و بهنظرش این علاقه را از پدرش به ارث برده است. دراگان 10ساله بود که مادرش را از دست داد؛ «وقتی 10ساله بودم و برادرم 3ساله بود، مادرم در اثر بیماری از دنیا رفت. آن هم دقیقاً در روز تولد 10سالگی من. به همینخاطر، همیشه در روز تولدم، به جای اینکه بیشتر بهخودم فکر کنم، به یاد مادرم میافتم. پدرم بعد از این واقعه هرگز ازدواج نکرد و بهمعنای واقعی برای 2فرزند کوچک خود جنگید. بعد از آن باقی زندگیام مثل سایر کودکان خیلی نرمال بود. با رفتن به مدرسه و تمرین ورزش و فکر میکنم فوتبال این شانس را به من داد که در مسیر درستی قدم بردارم.» دراگان اسکوچیچ تا 35سالگی فوتبالیست بوده، از تیم شهرشان «ریجکا» در یوگسلاوی شروع کرده و حتی در دورانی همراه لاسپالماس در لالیگا بازی کرده است.
آتشفشان خاموش
«من آنقدر که فکر میکنید، انسان آرامی نیستم. البته یک مربی هم نباید خیلی آرام باشد یا اینکه برعکس، مثل یک آتشفشان همیشه خروشان و عصبانی باشد. اگر همیشه آرام باشید، همه شما را با این صفت میشناسند و نمیتوانید تأثیر زیادی داشته باشید. اگر هم هر روز داد و فریاد کنید و جنجال راه بیندازید، همین اتفاق میافتد. درست است که اکثر مواقع آرام هستم ولی اگر لازم باشد که عصبانی شوم، حتماً میشوم. من ترجیح میدهم اخلاقم به شکلی باشد که اطرافیانم خودشان تشخیص دهند که چه چیزی نرمال است و چه چیزی غیرنرمال. اگر احساس کنم که در مسئلهای محق هستم، حتماً پای حرفم میایستم و از حقم دفاع میکنم. وقتی بدانم حرفم صحیح است، سعی میکنم تا قبل از رسیدن به نقطه جوش خودم، همهچیز را با استدلال و بحث حل کنم. خیلی وقتها شده که از شغلم بیشتر از شخصیت خودم دفاع کردهام. همیشه آرام آرام نیستم و معمولاً ترکیبی از 2خصوصیتی که گفتم، هستم. با این حال تلاش میکنم که همواره ارتباط خوبی با آدمها برقرار کنم. فکر میکنم این خصوصیت ذاتیام است و نیازی ندارم که تلاش کنم به این شکل باشم. البته اگر نگران هستید، میتوانم به موقع عصبانیتم را هم به شما نشان دهم.» این حرفهای اسکوچیچ نشان از شخصیت جالب او دارد؛ شخصیتی که شبیه به یک آتشفشان خاموش است، آرام اما گاهی عصبانی.
جدی اما انعطافپذیر
اسکوچیچ عادت به بداخلاقی و تندخویی ندارد اما در کار خود بسیار جدی است. او تلاش میکند این جدیت را با چاشنی شوخطبعی همراه کند تا شخصیتی عصبانی و بداخلاق بهنظر نرسد؛ «من شخصاً زیاد شوخی میکنم. البته نه درون میدان. به بازیکنانم میگویم شما در تمرین حق دارید شوخی کنید ولی حتماً شوخیتان باید آنقدر بامزه باشد که مرا به خنده بیندازد. اگر شوخیتان باعث خنده من نشود، کارتان تمام است.» او بارها گفته که هرچند نظر مردم و هواداران برایش اهمیت زیاد دارد اما تصمیماتش را قربانی نظرات دیگران نمیکند؛ چون در آن صورت نمیتواند نام خودش را مربی بگذارد. او معتقد است مدام باید روش کار خود را بازبینی و اصلاح کند تا درجا نزند.
شبیه یک معلم
اسکوچیچ شخصیتی شبیه یک معلم دارد. این را بیشتر افرادی که از نزدیک با او در ارتباط بودهاند تشخیص میدهند. خودش میگوید: «2نوع مربی داریم؛ یکسری بیشتر نقش مدیر را دارند و سری دوم معلم هستند. خود من ترجیح میدهم که یک معلم باشم. البته فکر میکنم خصوصیات رهبری را هم دارم ولی سعی میکنم که همیشه در حال آموزش به بازیکنان باشم. نقش مربی همین است که کاری کند که بازیکنانش در داخل و خاج زمین بهتر باشند. همیشه دوست داشتم وقتی از مجموعهای خارج میشوم، بازیکنان آن مجموعه بگویند دراگان فلان چیز را به ما یاد داده و به ما کمک کرده است. بازیکنان مهرههای اصلی فوتبال هستند و ما اینجا هستیم که به بازیکنان کمک کنیم تا عملکردشان بهتر شود».