• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
پنج شنبه 18 فروردین 1401
کد مطلب : 157386
+
-

شکل دیگری از زندگی

گفت‌وگو با عباس موزون که با «زندگی پس از زندگی» بینندگان زیادی را پای تلویزیون نشانده

شکل دیگری از زندگی

عیسی محمدی

شاید بعد از عدم‌پخش «ماه عسل» و رفتن احسان علیخانی به «عصر جدید»، کمتر کسی فکر می‌کرد که به این زودی‌ها، برنامه‌ای معارفی در صداوسیما ظهور کند که به همان شدت مورد‌توجه قرار گیرد اما «زندگی پس از زندگی»، چراغ‌خاموش آمد و هم در فرم، هم در اجرا و هم در محتوا، ثابت کرد که حالا باید مهم‌ترین برنامه معارفی تلویزیون را این برنامه بدانیم اما حالا همه دارند از این برنامه صحبت می‌کنند و از مصاحبه‌شونده‌های آن و اثراتی که در زندگی‌شان گذاشته است. گروهی نیز معتقدند که این برنامه سطح برنامه‌های معارفی و حتی غیرمعارفی صداوسیما را یکی-دو پله به‌تنهایی بالا برده است. حالا شبکه4 با چنین برنامه‌ای، این روزها بیشتر دیده می‌شود. فصل سوم این برنامه نیز در حال پخش است؛ و البته انتقاداتی به آن نیز مطرح شده و مطرح می‌شود. با عباس موزون، تهیه‌کننده و مجری این برنامه که پژوهشگری حرفه‌ای در حوزه خودش محسوب می‌شود درباره زندگی پس از زندگی صحبت کرده‌ایم.

    مطالعات موردی که درباره تجربه‌های مرگ در ایران داشته‌اید و بخش‌هایی از آن را داریم در فصل‌های مختلف زندگی پس از زندگی می‌بینیم، آیا برای پژوهشگران خارجی جالب و محل استفاده بوده؟
واقعیت این است که به لطف خدا تا‌کنون در میان برنامه‌های تلویزیونی، این مجموعه بیشترین بازتاب خودبه‌خودی را در خارج از کشور داشته است.
    منظورتان از خودبه‌خودی چیست؟
خودبه‌خودی به این معنا که افراد متعدد و ناشناسی بدون اطلاع و ارتباط با ما شخصا صفحاتی در اینترنت ویژه بازنشر و ترجمه این برنامه به زبان‌های مختلف ایجاد کرده‌اند.
    اقبال غیرایرانیان چطور بوده؟
میزان اقبال غیرایرانیان خارج از کشور از این برنامه به حدی بوده است که هم‌اکنون برنامه به زبان‌های عربی و انگلیسی و دیگر زبان‌ها توسط علاقه‌مندان ترجمه شده و در یوتیوب و اینستاگرام منتشر شده و می‌شود.
    آیا شبکه‌های خارجی هم برای بازنشر برنامه درخواست داده‌اند؟
یکی از کانال‌های تلویزیونی کشور ترکیه و یکی از شبکه‌های هندی برای ترجمه و بازپخش آن در ترکیه و هند درخواست داده‌اند. از کشور عراق یک تیم برای دعوت به ساخت مشترک این مجموعه ارتباط گرفته و نماینده به ایران اعزام کرده‌اند. کارشناسان و محققانی از آمریکا و سوئیس ابراز علاقه کرده‌اند که به مجموعه مصاحبه‌ها و تحقیقات میدانی‌ای که در 7سال گذشته انجام داده‌ام برای مطالعه دسترسی داشته باشند.
    پس سابقه همکاری و ارتباط شما با کارشناسان بین‌الملل به قبل از این برنامه برمی‌گردد؟
در حوزه ارتباطات تخصصی با پژوهشگران خارجی هم باید عرض کنم به لطف خدا در سال‌های گذشته با مشهورترین و فعال‌ترین افراد این حوزه در اروپا و آمریکا مرتبط بوده‌ام و همیشه تجربیات ایرانی‌ها برای آنها بسیار جالب‌توجه بوده و هست. می‌توانم به برخی از مشاهیر این حوزه پژوهشی که با آنها در تعامل علمی هستم مانند آقای دکتر ریموند مودی «بنیانگذار تحقیقات نزدیک به مرگ»، دکتر نیکلای رئیس انجمن تحقیقات نزدیک به مرگ آلمان، دکتر ایبن الکساندر استاد دانشگاه هاروارد و جراح مغز و اعصاب که نویسنده و محقق تجربیات نزدیک به مرگ است و خود یکی از مشهورترین تجارب نزدیک به مرگ جهان را دارد  اشاره کنم. همچنین آقای دکتر ابرهارد راست، رئیس انجمن تحقیقات نزدیک به مرگ سوئیس و بسیاری دیگر...
    این کارشناس‌ها با برنامه شما هم ارتباط گرفته‌اند؟ یعنی می‌خواهم بدانم تولید یک برنامه تلویزیونی و عام برای این کارشناسان تخصصی جالب بوده یا نه؟
این افراد توجه خاصی به مطالعات انجام شده در سال‌های گذشته نشان داده‌اند تا جایی که تمام آنها حاضر شدند به‌عنوان محقق مدعو در برنامه زندگی پس از زندگی حاضر شوند. همین امر ناشی از توجه عمیق این عزیزان به مطالعات و پژوهش‌های انجام شده است. در یک مورد بنیاد تحقیقات تجارب نزدیک به مرگ آمریکا مطلبی را که در صفحه اینستاگرام شخصی بنده منتشر شده بود و در آن خطاب به روانشناسان جهان پرسشی را درباره‌ یک تجربه‌گر خوزستانی مطرح کرده بودم در صفحه خود بازنشر کرده و نوشته بودند، با این مضمون «پرسش جالبی از یک محقق ایرانی».
همچنین افراد مختلفی از کشورهای اسلامی و غیراسلامی پیام‌های فراوانی برای همکاری‌ها مشترک در زمینه‌های مختلف برای بنده ارسال کرده‌اند که رسیدگی به همه آنها نیازمند برنامه‌ریزی دقیق است.
    آیا امکان داشت که امسال این برنامه پخش نشود؟
سال۱۴۰۰ بنده و همسرم حدود یک‌ماه به‌علت کرونای شدید بستری بودیم؛ حدود 2هفته در منزل و سپس 2هفته در بیمارستان. درحالی‌که ماسک تنفس اکسیژن داشتم لپ‌تاپ را روی میز متحرک بیمارستان می‌گذاشتم و درازکش کارهای برنامه و تماس‌های تلفنی را برقرار می‌کردم و ناگزیر شدم نفراتی را به تیم اضافه و برخی امور را در آن ایام به‌طور نسبی محول و همزمان نظارت کنم تا کار عقب نماند. مشکلات دیگری هم از همین نوع پیش آمد که خیلی‌ها نصیحتم کردند که امسال به زمان‌بندی نخواهی رسید و از تولید فصل سوم در ماه‌رمضان انصراف بده اما با توکل به خدا با کمترین فرصت‌های باقی استفاده شد و با وجود یک ماه عقب‌افتادگی کرونایی کار به رمضان وصال داد، به لطف خدا و دعای مردم.
    چه مواردی به فصل جدید اضافه شده است؟
موارد افزوده شده مختلف و در 2حوزه فرم و محتواست؛ مثل مستند بازسازی‌های کوتاه - ژئولوکیشن (جانمایی جغرافیایی) در آغاز برنامه، تعدادی تجربه با محتوای بی‌سابقه که در خارج ایران هم نمونه و سابقه‌ای بر آن نیست و قطعا برای پژوهشگران این حوزه در تمام دنیا جالب خواهد بود، 2تجربه‌گر خارجی از 2کشور مختلف که به‌عنوان مهمان ویژه زندگی پس از زندگی در برنامه حضور یافتند، کارشناسان جدیدی از قاره اروپا و آمریکا و موارد دیگر...
    گروهی اعتقاد دارند که این توضیحات و توصیفات می‌تواند نوعی توهم ناشی از سوء‌کارکرد ذهن باشد. پاسخ شما به این نقدها چیست؟
این همان پرسشی است که بنده از روانشناسان جهان پرسیدم و بنیاد تحقیقات آمریکا آن را بازنشر داد و در پاسخ به پرسش قبلی شما عرض کردم. پاسخ بنده برای این افراد متعدد است اما یکی از مهم‌ترین این پاسخ‌ها چنین است: «تجربه‌گران مختلفی هستند که پس از خروج از کما گزارش‌هایی ارائه می‌کنند از آنچه حین کمای ایشان در زمان‌ها و مکان‌های دیگر رخ داده است و این گزارش‌ها توسط دیگران تأیید نیز می‌شود.» شکاکان باید پاسخ دهند که چگونه یک مغز متوهم می‌تواند رویدادها و وقایع رخ داده در زمان‌ها و مکان‌هایی را که در دسترس حواس پنجگانه او نیست، به‌صورت دقیق و با ذکر جزئیات ارائه کند و توسط دیگران هم تأیید شود.
    تفاوت‌های موجود در نوع ادراکات پس از مرگ در افراد مختلف چطور قابل‌توجیه است؟
در عالم فراماده و ملکوت این ملکات افراد هستند که او برای خود ساخته است و همانطور که 2خانه یک شکل توسط انسان‌ها در دنیا ساخته نمی‌شود و تفاوت‌ها به عدد آدمیان است لذا تفاوت عالم ملکوت افراد نیز به عدد ایشان متفاوت است. البته مثل همان خانه‌هایی که افراد برای خود می‌سازند ممکن است 2آپارتمان در یک مجموعه در کلیت شبیه باشند ما در جزئیات 2عمارت یا خانه توسط انسان‌ها ساخته شدنی است و همین منحصر‌به‌فرد بودن که در تمام مخلوقات خداوند و مصنوعات بشری در عالم ماده وجود دارد به طریق اولی در عالم ملکوت هم به همین شکل است.

    اساسا علم می‌تواند به این حوزه ورود کند؟
اساسا این حوزه چیزی جز علم به‌معنای آگاهی اصیل و اصلی‌اش نیست. البته اگر منظورتان علم دانشگاه یا همان علوم تجربی پوزیتیویستی هم باشد باز پاسخ بنده همین خواهد بود. زیرا تعریف علم رایج دانشگاه براساس انطباق نتایج به‌دست آمده درباره یک پدیده ثابت و مشخص است و این پدیده‌ها دقیقا از همین قاعده پیروی می‌کنند. وجود تشابهات فراوان در بیان هزاران تجربه نزدیک به مرگ در دنیا این حوزه را کاملا علمی می‌کند. حدود یک‌میلیون مقاله علمی در این حوزه در دنیا منتشر شده که قابلیت تجمیع، تدوین و تحقیق دارد.
    چه روش‌هایی دارید تا از صحت توضیحات تجربه‌کنندگان خود اطمینان حاصل کنید؟
2دسته سنجه‌ها و آزمون‌های تجربه‌شناسی و تجربه‌گر‌شناسی که دسته اول حدود 60مورد و دسته دوم حدود 10مورد است و این سنجه‌ها را در بستر زمان افزوده و از حیث کیفی و کمی به‌روزرسانی می‌کنم.
    پس از این همه برنامه‌سازی در این حوزه، نگاه خود شما به مرگ چگونه است؟
بسیاری از افراد مرگ را به نیستی و نابودی معنا می‌کنند اما بنده در مواجهه با این نوع تفکر باورم این است که «ابدا مرگی وجود ندارد.» ما نامیراییم و چیزی که وجود ندارد ترس هم ندارد و جمله همیشگی من این است: مرگ ترس ندارد، «من» ترس دارد.
    اقوام و آشنایان و... وقتی که شما را می‌بینند چه بازخوردهایی به شما می‌دهند؟
واکنش‌ها بسیار عالی است. والدینم بسیار دعایم می‌کنند این روزها و برخی دیگر از خاطرات گذشته می‌گویند که همیشه به موضوعات معاد و معناگرایانه علاقه داشته‌ام.
    خاطره جالبی هم از آنها دارید برایمان تعریف کنید؟
اما شاید جالب‌ترین آن خاطره‌ای باشد که خواهر کوچک‌ترم بیان می‌کند و آن اینکه حدود ۲۵سال پیش روزی در خانه از خواب بیدار شده‌ام و با چشمان خواب‌آلود در حالت نیمه‌خواب و نیمه‌بیدار به او نگاه کرده‌ام و گفته‌ام: «مرگ هم شکل دیگری از زندگی است.» و خواهرم با ترس و لرز به من نگاه می‌کرده. اما بنده که در دوران نوجوانی و جوانی به حرف زدن در خواب عادت داشتم، بدون اینکه بدانم چه گفته‌ام، سرم را روی بالش گذاشته و خوابیده‌ام. این روزها خواهرم این خاطره را که سال‌ها با خنده و شوخی بارها برای همه بیان کرده بود، حالا بیشتر و با آب و تاب بهتری بازتکرار و بیان می‌کند ولذا خانواده می‌گویند گویی سرنوشت‌ات این بود که روزی در سطح وسیع به این مقوله بپردازی.

این خبر را به اشتراک بگذارید