استارت استارتآپ در ۱۴۰۱
در سال ۱۴۰۱ مفهوم دانشبنیان و اقتصاد دیجیتال به سر زبانها افتاده است.اما اگر ایدهای خلاقانه دارید چطور میتوانید آن را به سرانجام برسانید؟
عمادالدین قاسمیپناه - روزنامهنگار
«استارتآپ» اصطلاحی است که اکنون دیگر برای بیشتر مردم واژهای آشناست. بارها این واژه در رسانهها و شبکههای اجتماعی تکرار شده، اما شاید کسانی که ایدههای نوآورانه دارند و میخواهند یک استارتآپ را راهاندازی کنند، از شروع کار، مسیر و نقطه انتهایی آن اطلاع چندانی نداشته باشند. فرایند شکلگیری یک استارتآپ با جرقهای در مغز آغاز میشود؛ یک «ایده نو». بدیهی است که مهمترین ویژگی یک ایده نو با نیاز بازار در ارتباط است. به این معنی که ایدههای نو میتوانند زندگی روزمره مردم را آسانتر کنند، در وقت و هزینه آنها صرفهجویی کنند و امنیت و آرامش بیشتری برای شهروندان به ارمغان بیاورند. تاکنون بسیاری از استارتآپها در این مسیر به مرحله رشد رسیدهاند و علاوه براینکه نیاز مردم را برآورده کردهاند، باعث اشتغالآفرینی هم برای بسیاری از فعالان این اکوسیستم شدهاند. نمونه ملموس آن، تاکسیهای اینترنتی است که اکنون چند سالی از شروع بهکار آنها میگذرد. یکی دیگر از ویژگیهای استارتآپها را شاید بتوان «مقاومت» در برابر آنها دانست. این مقاومت میتواند طیفی از نهادهای اجتماعی و ذینفعان کسبوکارهای سنتی تا نهادهای قانونی را شامل شود. این در حالی است که پس از مدتی، ایدههای نوآورانه که در قالب استارتآپ نیاز بخش قابل توجهی از مردم را تامین میکند، تبدیل به امری عادی در زندگی روزمره مردم میشود، بهطوری که نبود آنها میتواند باعث اختلال در زندگی روزمره شود. شما هم اگر میخواهید کسبوکاری از نوع استارتآپ راهاندازی کنید، این گزارش میتواند مفید باشد.
ایدهپردازی
تردیدی نیست تا زمانی که یک ایده در ذهن شما شکل نگیرد، مرحلههای بعدی شکلگیری استارتآپ هم منتفی خواهد بود. به زبان ساده ایده نو و پردازش آن، به این معنی است که متوجه نیاز بازار شوید. درک نیاز بازار از طریق «تحقیق و پژوهش» میسر میشود که اصطلاحا به آن «نیازسنجی» میگویند. شاید تصور کنید که این کار خیلی پیچیده است، اما این کار از گپ و گفتهای دوستانه و خانوادگی شروع میشود. گفتوگوهای معمولی داخل تاکسی، مترو و اتوبوس هم نقطه شروع خوبی است. اما برای اینکه «ایده نو» پخته شود و به بلوغ کامل برسد، در مرحله بعد شاید به مشورت با متخصصان، کارشناسان و کسانی که تجربههای مشابه داشتهاند، نیاز داشته باشید. این تحقیق میتواند تخصصیتر هم بشود. طراحی و تدوین یک پرسشنامه درباره ایده و محصول نهایی و تحلیل دادههای آن، بخش دیگری از تحقیق درباره آن ایده است. مطالعه تجربههای مشابه در سراسر دنیا و تطبیق آن با شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور، مرحله ایدهپردازی و نیازسنجی را قوت میبخشد.
مرحله بذری(seed)
پس از آنکه ایده شما به مرحله بلوغ رسید، نوبت کاشت بذر استارتآپ است. بهعبارت دیگر، باید بهدنبال یک منبع مالی باشید. حتی شاید پیش از آن لازم باشد که از یک دوست، اعضای خانواده یا هر فرد دیگری که به شما اعتماد دارد، مبلغی مختصر برای یک محصول حداقلی قابلقبول (minimum viable product) قرض بگیرید. با ارائه این محصول حداقلی، میتوانید نسبت به جذب سرمایه اولیه از یک شتابدهنده(accelerator) که عموما یک سازمان منسجم است، اقدام کنید. بدیهی است که احتمال قانع شدن شتابدهندهها برای سرمایهگذاری، با مشاهده این محصول حداقلی افزایش مییابد. شتاب دهندهها عموما خدماتی چون آموزش و مربیگری(mentoring)، اختصاص فضای کار اشتراکی و ارائه پیشنهادهایی برای اصلاح محصول استارتآپی را به صاحب ایده ارائه میدهند. آنها همچنین به ازای در اختیار گذاشتن سرمایه اولیه برای استارتآپها سهمی از مالکیت استارتآپ را درخواست میکنند که معمولا سهمی بین 5تا 45درصد است.
فرشتههای ما
دوستان، اعضای خانواده، بستگان و همچنین کسانی که شما را فردی قابل اعتماد میدانند، همان فرشتههای یاریگر هستند. درواقع آنچه با عنوان «سرمایه اجتماعی» در بعضی از متون میخوانید، در این مرحله به کمک استارتآپ شما میآید. سرمایه اجتماعی همان احساس اعتماد، اطمینان و امنیتی است که شما طی سالهای متمادی برای اطرافیان خود ایجاد کردهاید. فرشتههای سرمایهگذار(angels) عموما مقدار کمی پول در اختیار شما قرار میدهند؛ بهصورت قرض یا بلاعوض. با این حال، آنها انتظار برگشت سرمایه ندارند و عموما سهمی هم از شرکت نوپای شما نمیخواهند. باوجود فرشتهها، به MVP یا همان محصول حداقلی و طی مراحل پیچیده برای قانع کردن شتابدهندهها نیاز ندارید. حتی ممکن است آنها نتوانند به شما مشاورههایی که یک شتابدهنده میدهد، بدهند. نوع دیگری از جذب سرمایه در ابتدای کار، روشی با عنوان تامین سرمایه جمعی(Crowd Funding) است. نمونه آن، چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی به نام «کارویا» پخش شد. در این روش صاحبان ایده، با ارائه طرح خود در معرض داوری چند متخصص قرار میگیرند. پس از بررسی و تأیید طرح از سوی داوران، همه مردم میتوانند در این کسبوکار نوپا سرمایهگذاری کنند. بدیهی است که مردم سود سرمایهگذاری خود را طی یک مدت مشخص به همراه اصل پول طلب میکنند.
نمونه اولیه
شما برای اینکه بتوانید یک شتابدهنده را برای سرمایهگذاری قانع کنید، نیاز به یک نمونه اولیه(Prototype) از محصول دارید. اگرچه این نمونه اولیه کامل نیست اما مشخصات کلی محصول یا خدمت نهایی را در خود دارد؛ مانند نام، لوگو و شیوه کار. عموما «نمونه اولیه» به همراه طرح پیشنهادی(proposal) که شامل جزئیات پروژه و بهعبارتی نقشه راه پروژه است، به شتابدهنده ارائه میشود. به این ترتیب شتابدهنده میتواند درباره اصل سرمایهگذاری و میزان سرمایهگذاری تصمیم بگیرد.
مراحل قانونی و اداری
زمانی که به میزانی از موفقیت رسیدید، حالا لازم است که مراحل قانونی و اداری مربوطه را طی کنید. ثبت شرکت و عضویت در اتحادیه کسبوکار مربوطه بخشی از این امور است. بدیهی است برای طی این مراحل نیاز به تعیین مدیرعامل و اعضای هیأت مدیره هم دارید.
سرمایهگذارهای بزرگ
زمانی که کسبوکار نوپای شما به مرحلهای رسید که اعتماد مردم و بازار را بهخود جلب کرد، بهتدریج پای سرمایهگذاران بزرگ(VC) و پیشنهادهای جذاب به استارتآپ شما باز میشود. VCها سرمایههای کلانی دارند که آن را در اختیار استارتآپها قرار میدهند و البته بهعنوان شریک سهم خود را دریافت میکنند.