بهروز رسایلی
شیرینیهای حضور مصطفی آجورلو روی صندلی مدیریت باشگاه استقلال، زودتر از حد انتظار به پایان رسید. او کار را با قدرت، در کمال اطمینان و اعتماد هواداران آغاز کرد. استقلالیها که از مدیریت احمد مددی به ستوه آمده بودند، جانانه به استقبال جانشین او شتافتند. از قضا آجورلو اسم و رسم مهمی هم داشت؛ کسی که چند ماه بعد از شکست در انتخابات ریاستجمهوری، با شعارهای بزرگ آمده بود تا استقلال را رستگار کند. از قضا آجورلو در شروع کارش دست به اقداماتی زد که برای هواداران جذاب بود. او قرارداد فرهاد مجیدی، سرمربی این تیم را بهمدت 3 فصل تمدید کرد. به هر حال مجیدی چهرهای محبوب بین هواداران به شمار میرود و طبیعی بود که سیاست آجورلو در این زمینه با اقبال بخش زیادی از استقلالیها مواجه شود. بعد هم موفقیت آجورلو در کسب امتیاز تبلیغات محیطی، محبوبیت او را به حداکثر رساند. به هر حال او از نظر اقتصادی کار مهمی کرده بود و این نوید را داد که مدیریت جدید استقلال، باشگاهداری حرفهای را وارد فاز جدیدی کرده است. بهطور همزمان نتایج خوب استقلال و اینکه فرهاد مجیدی «استثنائاً» علیه مدیر باشگاه حرف نمیزد، باعث شد همه از آجورلو راضی باشند. این وضعیت اما آنقدرها بادوام نبود. این اواخر اتفاقاتی رخ داد که باعث شد نگاهها نسبت به آجورلو تغییر کند و خوشبینی مطلق اولیه از بین برود.
داستان بغرنج سربازها
بدون شک اصلیترین ضربه به اعتماد هواداران را داستان سربازها زد. بعد از هفتهها جنجال، حالا دیگر یک تصویر شفاف و روشن از موضوع ایجاد شده است؛ اینکه سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند باید به خدمت سربازی اعزام میشدند، اما مدیران استقلال تصور میکردند با توجه به روابطی که دارند، میتوانند اعزام آنها را تا پایان فصل به تعویق بیندازند. این، چیزی نیست که کسی بیرون از استقلال در موردش حرف زده باشد. خود سیاوش یزدانی در کمال شگفتی میگوید نهتنها باشگاه پرونده او را پیگیری نمیکرد، بلکه وقتی خودش دنبال کارش افتاده بود، آجورلو بر او خرده گرفت که چرا چنین کرده است! واضح است که مدیرعامل آبیها برداشتی ناقص و نادرست از موضوع داشته و همین اشتباه او باعث شد در حساسترین مقطع فصل، 2 مدافع میانی ثابت تیم جدا شوند، بدون اینکه کادرفنی آماده چنین اتفاقی بوده باشد. حتی یک سر سوزن شک نکنید که اگر امسال قهرمانی از کف آبیها برود، آجورلو بهخاطر داستان سربازها بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد گرفت. واقعگرایی او در این زمینه میتوانست استقلال را برای جدایی یزدانی و مرادمند آماده کند یا حداقل مانع از خروج عارف آقاسی شود.
وضعیت مالی، واقعاً خوب است؟
بزرگترین وعدههای آجورلو در آغاز حضورش در باشگاه استقلال، مضمون اقتصادی داشتند؛ از تولید فلان قدر ثروت تا آپارتمانسازی برای پیشکسوتان. با این حال بهنظر میرسد اوضاع مطابق انتظار پیش نرفته است. حرف و حدیثهای زیادی در مورد محقق نشدن کف درآمدی مورد انتظار از تبلیغات محیطی و نیز بدهی استقلال به سازمان لیگ در این مورد به گوش میرسد. به علاوه شکایت چند بازیکن قدیمی استقلال مثل فرشید باقری هم برای باشگاه دردسرساز شده؛ حال آنکه رقم طلب آنها اصلا چشمگیر نیست. بهتازگی هم بازیکنان و مربیان استقلال بار دیگر به مشکلات و کمبودها اشاره میکنند. بهطور مثال مجیدی اخیرا گفته بود: «حفظ روند رو به رشد تیم، بستگی به رفع مشکلات دارد. اینکه حرف نمیزنیم، بهمعنای آن نیست که مشکلی نداریم.»
پرسپولیسی بودن آقای مدیر
طرح شایعه پرسپولیسی بودن مدیران استقلال هیچچیز جدیدی نیست. زمانی در مورد رضا افتخاری این ادعا مطرح میشد و خیلی از معاونان و مدیران میانی باشگاه هم در ادوار مختلف با اتهام مشابه مواجه بودند. با این حال هیچکس انتظار نداشت چنین برچسبی روی آجورلو هم بخورد. اشتباه عجیب مدیرعامل آبیها در داستان کندن لوگوی قرمز آن خبرنگار اما این سرفصل را هم باز کرد. ابتدا رضا درویش، مدیرعامل سرخپوشان به صراحت اعلام کرد آجورلو یک پرسپولیسی قدیمی است و بعد هم چند پیشکسوت دیگر چنین مسئلهای را تکرار کردند. به هر حال این نکته، چیزی نیست که هواداران استقلال را خوشحال کند. شاید اگر آجورلو کلا مرتکب آن رفتار عجیب نمیشد، چنین فضایی هم بهوجود نمیآمد.
روزگار تردید
چطور در اعتماد استقلالیها نسبت به آجورلو رخنه افتاد؟
در همینه زمینه :