نگاهی به کتاب «آمریکا و شاه؛ سیسال رابطه تسلیحاتی»
اسنادی از یک معامله
ایوب ربیعی، روزنامهنگار
از رابطه تسلیحاتی محمدرضا پهلوی با آمریکا همواره بهعنوان یکی از عواملی یاد میشود که در ایجاد توهم قدرت برای شاه تأثیر زیادی داشت. شاه به پشتوانه تسلیحاتی که از آمریکا میخرید، در ظاهر در منطقه قدرت نظامی زیادی پیدا کرده بود؛ اما همین موضوع به غفلت شاه از اوضاع داخلی دامن زده بود. کشور که در آن دوران از توسعه نامتوازن رنج میبرد، سالانه میلیاردها دلار را صرف تسلیحات نظامی میکرد، اما در داخل بسیاری از زیرساختهای اولیه و نیازهای اصلی مردم تامین نمیشد. به همین دلیل خرید تسلیحات نظامی از آمریکا همواره محل انتقاد به رژیم پهلوی بوده است. با وجود اهمیت این موضوع تاکنون کمتر پژوهشی بوده که به این مسئله بهطور کامل بپردازد و با ارائه سند و مدرک متقن درصدد بررسی این مسئله برآمده باشد. کتاب «آمریکا و شاه؛ سیسال رابطه تسلیحاتی» نوشته استفن مکگلینچی با ترجمه محمد شمسالدین عبدالهینژاد که بهتازگی در نشر ققنوس منتشر شده، میتواند این خلأ را جبران کند. مکگلینچی استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل است و در زمینه مطالعات روابط خارجی آمریکا تخصص دارد.
آنطور که مکگلینچی در مقدمه کتاب نوشته، آمریکا از دهه1950 به ایران توسعهنیافته و فقیر کمکهای تسلیحاتی میکرد. شاه هم که از یکسو به برتری نظامی بر کشورهای همسایه اشتیاق داشت و از سوی دیگر از جانب روسها احساس خطر میکرد، مشتاق تهیه تسلیحات نظامی از آمریکا بود. با بهدستآوردن این تسلیحات، قدرت ایران در منطقه افزایش یافت و جایگاه رژیم شاه مستحکم شد. از سال1968 که اوضاع اقتصادی ایران بهتر شد، کمک بلاعوض آمریکا به ایران در زمینه تسلیحات به خرید اعتباری تغییر کرد. در این دوران، ایران بزرگترین خریدار سلاحهای آمریکا بود و تقریبا سالانه 150میلیون دلار از آمریکا سلاح میخرید. از ابتدای دهه1970 با افزایش قیمت نفت، رابطه تسلیحاتی ایران و آمریکا وارد فاز جدیدی شد. ریچارد نیکسون برای فروش سلاح به ایران هیچ محدودیتی قائل نبود و شاه هم تا سال1978 بهواسطه ثروت بیحسابوکتابی که نفت به ایران سرازیر کرده بود، بیمحابا به خرید تسلیحات نظامی از آمریکا ادامه داد.
مکگلینچی نوشته است: «واقعیت آن است که رابطه تسلیحاتی فراموششده یکی از وجوه تعیینکننده روابط ایران - آمریکا پیش از سال1979 بود. ضمن آنکه هیچ همتایی نداشت. کتاب حاضر، بهمنظور ارزیابی این ادعا، میزان قابلتوجهی از منابع آرشیوی آزادشده را افزون بر زندگینامهها و منابع دست دوم بررسی میکند تا رابطه تسلیحاتی ایالات متحده - ایران را به کلی بازسازی کند. تکیه اساسی این پژوهش بر منابع آرشیوی کتابخانهها / مجموعههای ریاستجمهوری کندی، جانسون، نیکسون، فورد و کارتر، و همچنین مجموعه وزارت خارجه آمریکا در آرشیو ملی ایالات متحده است. دیگر مجموعههای موجود در آرشیوهای ملی مانند وزارت دفاع و آژانس اطلاعات مرکزی نیز هر جا در دسترس بودند، نقش مهمی در این اثر ایفا کردند.» از این رو، اسناد و اطلاعات ارائهشده در این کتاب از اهمیت زیادی برخوردار است.
تمرکز اصلی کتاب بر دهههای 1960 و 1970 است؛ یعنی مقطعی که مهمترین تحولات سیاست تسلیحاتی آمریکا - ایران روی دادند. این کتاب نشان میدهد که صرفا مقامات بلندپایه واشنگتن در این معاملات تسلیحاتی نقش نداشتند، بلکه عوامل یا اشخاصی نیز بودهاند که در این معاملات نقش مهمی ایفا کردهاند. به ادعای نویسنده، مسلحساختن ایران هیچگاه موضوعی حزبی نبود و هم کنگره و هم دولتهای مختلفی که در آمریکا روی کار میآمدند، به این موضوع توجه داشتند. اما وقتی از دهه1960 فروش سلاح به ایران جای کمک بلاعوض را گرفت، نقش مشورتی کنگره آمریکا در این زمینه محدود شد. با ملغی شدن نظارت کنگره بر معاملات فروش سلاح به ایران در دولت نیکسون، آنچه از قدرت کنگره باقی مانده بود، کاملا از میان رفت. این موضوع از بابت درک نقش نهادهای تصمیمگیرنده در آمریکا و تأثیری که در روابط خارجی این کشور دارند، مهم است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم: «برای شاه اواخر ریاستجمهوری جانسون بهتر از آغاز آن بود. سفر او به ایالات متحده در سال۱۹۶۸ چرخه پیشرفتی فزاینده را تکمیل کرد؛ چرخهای که در سال۱۹۶۴ با نخستین توافق فروش اعتباری تسلیحات آغاز شد اما در اصل در تابستان۱۹۶۶ ریشه دواند، یعنی زمانی که دولت جانسون تصمیم گرفت به سیاست طفرهرفتن از درخواستهای تسلیحاتی شاه پایان دهد و بکوشد با واقعیت نیازهای نظامی او روبهرو شود. با اینکه گرمگرفتن شاه با روسها بر سر یک معامله تسلیحاتی بزرگ نقطه عطفی بود که توجه جدی آمریکا را در سال۱۹۶۶ بهخود جلب کرد، برای شاه پیشنهاد مصرانه شوروی برای فروش تسلیحات در سال۱۹۶۸ فراتر از یک نمایش کماهمیت بود. او پس از استفاده موفقیتآمیز از شبح شوروی برای جلب توجه آمریکا در سال۱۹۶۶، به پیشنهاد تسلیحاتی مسکو تنها بهعنوان نوعی بیمهنامه مینگریست.»
این کتاب با ۳۴۴صفحه، شمارگان ۷۷۰نسخه و قیمت ۸۸هزار تومان منتشر شده است.