احمد شاکری؛ منتقد ادبی:
فرایند کارگاه داستان، چندینساحتی است
احمد شاکری از منتقدان سرآمد ادبیات داستانی در 2دهه اخیر است. درباره اهمیت کارگاه داستاننویسی در امر آموزش ادبیات داستانی و تفاوتش با کلاسهای داستاننویسی، با او صحبت کردیم. شاکری علاوه بر اینکه داستاننویس است نگاهی متعهدانه به هنر و ادبیات دارد و با این وصف، بدون پیشداوری درباره آثار تولیدشده قضاوت میکند.
تفاوتهای کلاس داستاننویسی با کارگاه داستاننویسی از نگاه و منظر شما چیست؟
در تاریخچه ادبیات داستانی معاصر هر چه به زمان کنونی نزدیکتر میشویم، رکن «آموزش» هنر، خاصه در حوزه ادبیات داستانی رونق چشمگیری یافته و جایگاه تعیینکنندهای را از آن خود ساخته است. با وجود توجهات میدانی به مقوله آموزش و اهتمام مؤسسات، نهادها، انجمنها و محافل ادبی به این مقوله، تاملات نظری درباره فلسفه آموزش داستان و موضوعاتی ازجمله روشهای آموزشی، مفاد آموزشی، منابع آموزشی، سطوح و مراتب آموزشی چشمگیر نبوده است؛ بلکه تحقیقات نسبشناسانه و تاریخپژوهانه نیز درباره چگونگی، تعداد، کیفیت، مخاطبان، مدرسان و پراکندگی و ترکیب دورههای آموزش داستان و جلسات نقد و کارگاههای داستاننویسی مورد غفلت قرار گرفته است. آنچه فضای ادبیات داستانی در حوزه آموزش در حال تجربه آن است، از دو ساحت منابع آموزشی و روشهای وارداتی و ترجمهای و در سوی دیگر، تجربههای نوعاً نظامنایافته و غیرمکتوب اشراب میشود.
ادبیات داستانی امروز ایران بیش از پیش در مسیر آموزش، به چه الزامهایی نیازمند است؟
آنچه ادبیات داستانی معاصر ایران اسلامی به آن نیازمند است هاضمهای برای درک تجربه آموزش داستاننویسی در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اسلوببندی و ساختاربندی آن بهعنوان ضلع ضروری ادبیات داستانی مطلوب است.
در مجموع از نگاه هنرمندانهتان، کارگاه داستاننویسی از چه درجه اهمیتی برخوردار است؟
در ذیل مقسَم کلی آموزش داستاننویسی دو قسم «آموزش نظری داستان» و «کارگاه داستاننویسی» قابل احصاء است. این دو قسم مهمترین اقسامی است که خود، مقسَم اقسامی دیگر ازجمله «نقد داستان» بوده است. میتوان دو رویکرد نظری عقلی و تطبیقی تاریخی به این اقسام داشت. در رویکرد نخست، چیستی این دو روش در آموزش داستاننویسی ارزیابی میشود و در رویکرد دوم، تجربه محقق این دو شیوه در تاریخچه ادبیات داستانی قابل احصاء و تحلیل است. گردآوری خصوصیات هر یک از دو کلانقسم پیشگفته و تاملات نظری درباره آن، ادبیات داستانی را قادر میسازد تا جایگاه هر یک را در ساختار آموزشی داستاننویسی تعیین کرده، مراتب و درجات و کارکردهای متفاوتی برای هر یک در نظر آورد و با شیوههای تلفیقی، روشهای نوینی را در این حوزه معرفی کند.
اهم تفاوت آموزش نظری و کارگاه داستاننویسی در چیست؟
برخی از مهمترین تفاوتهای «آموزش نظری داستان» و «کارگاه داستاننویسی» بدین قرار است:
موضوع آموزش نظری «مفاهیم» داستان هستند؛ درحالیکه موضوع دورههای آموزشی، ملکات و مهارتها هستند.
این دو شیوه، رابطه طولی با یکدیگر دارند؛ زیرا هر فرایند کارگاهی نیازمند شناختی - ولو اجمالی- از مفاهیم مطرح در حوزه ادبیات داستانی است.
میان این دو شیوه، رابطه مستمر برقرار است؛ بدین نحو که تثبیت هر مفهومی نیازمند تبدیل آن به مهارت در دورهای کارگاهی و توسعه مهارت، نیازمند انتقال مفاهیم جدید و دورههای کارگاهی متناظر و متناسب با آن است.
مدرسان در دورههای نظری ضرورتاً خود واجد مهارت (داستاننویس) نیستند؛ درحالیکه در دورههای کارگاهی مهارتآموز، خود باید واجد مراتب قابلقبولی از مهارت باشد.
آموزش نظری داستان، امری زودیاب است درحالیکه ایجاد ملکه داستاننویسی در کارگاهها امری زمانبر و دیریاب است.
آموزش نظری بر «حفظ مفاهیم» تأکید دارد اما کارگاههای داستاننویسی بر «آزمون و خطا» و «تمرین مستمر» بنا شده است.
در روش کارگاهی تقریب بیشتر ذهنی و روحی میان مهارتآموز و مهارتجو نیاز است؛ درحالیکه تلاش دورههای آموزش نظری صرفاً بر همافقی ذهنی است.
آموزش نظری بر امر اکتسابی بنا شده است؛ درحالیکه حداقل در مراتبی از فرایند کارگاهی، استعدادها و ظرفیتهای موروثی مهارتآموز مورد تأکید قرار میگیرد.