نویسندگان امروزی از ظرفیتهای رمان جنایی خبر دارند
سیروس کشتکار- نویسنده
سیروس کشتکار، با انتشار رمان «ابهام حامی» به جمع نسل جدید جنایینویسان ایرانی پیوسته و اثر تألیفی او در این حوزه مورد توجه خوانندگان و منتقدان ادبی قرار گرفته است. رمان ابهام حامی از آن دست آثار جنایی است که مردم عادی را نشانه میرود. فردی به مرگ برادرش مشکوک است و بهدنبال برخی جوابها میگردد و وارد موضوعی جنایی میشود. اما رمان بعدی این نویسنده که نگارش آن بهزودی به پایان میرسد نوعی تریلر روانشناسانه است با موضوع و شخصیتهایی متفاوت. کشتکار در این خصوص که آیا شناخت و مطالعه قبلی در زمینه ادبیات جنایی داشته یا بهصورت اتفاقی با این رویکرد داستان مینویسد، میگوید:«حقیقت ماجرا این است که با پیشآگاهی مناسبی از ادبیات جنایی به سراغ این ژانر رفتم. با مطالعه آثار جنایی متوجه نقاط قوت و جذابیت بسیار زیاد این ژانر شدم. دوست داشتم معماهایی خلق کنم که به مذاق خواننده ایرانی خوش بیاید. چالشی بود که دوست داشتم به استقبال آن بروم.»
وی به سابقه ادبیات جنایی در ایران اشاره میکند و میگوید:«ژانر جنایی به زمان نیاز داشت تا خودش را در فضایی که محدودیتهای زیادی داشت جا بیندازد. برای مثال نبود کارآگاه خصوصی در فضای بومی ایرانی. از طرفی در دهههای گذشته نویسندگان شناخت زیادی از رمان پلیسی و قابلیتهای آن نداشتند.
اگر به قبل از انقلاب نگاه کنیم آثار قابلقبول کمتر از انگشتان یک دست هستند. شاید تنها بتوان به نویسندگانی مثل اسماعیل فصیح و قاسم هاشمینژاد اشاره کرد و نکته جالب اینجاست که هر کدام یک رمان از چندلر را ترجمه کردهاند. مشخص است که بیشتر از هم نسلان خود به ارزشهای رمان جنایی واقف بودهاند.
با وجود این در سالهای اخیر به کمک ترجمههای مناسب از آثار مهم پلیسی و جنایی نویسندگان توانستهاند به خوبی خودشان را با قواعد ژانر جنایی وفق دهند و آثار قابل توجهی را پدید بیاورند. فکر میکنم نویسندگان کنونی به خوبی از قواعد و ظرفیتهای رمان جنایی خبر دارند و مهمتر از آن اینکه میدانند چطور رمانی جنایی ایرانی و بومی بنویسند؛ رمانی که برای خواننده قابل باور و ملموس باشد.
برای مثال امین حسینیون در رمان «شهر شرنگ» یک نوآر کاملا ایرانی و خواندنی را خلق میکند. با زبانی کوچه بازاری، ایرانی و قابل تحسین. و یا کارآگاه افشار به خوبی تصویری از یک کارآگاه بومی را ارائه کرده است. به تریلرهای محمدحسن شهسواری دقت کنید. شهریور شعلهور کاملا بومی و قابل احترام است. مثالها فراوانند. متین ایزدی، ساناز زمانی، مهرداد مراد.
حتی چند مترجم بنام آثار جنایی هم مانند عباس کریمی عباسی، کاوه میرعباسی و شهریار وقفیپور دستی به قلم بردهاند و رمان پلیسی مدنظر خودشان را نوشتهاند.» استفاده نویسندگان امروزی از تجارب ادبیات جنایی جهان، نکته دیگری است که کشتکار به آن اشاره میکند؛«حالا در رمانهای مطرح ایرانی میبینیم که نویسنده به خوبی فهمیده که در حال نوشتن تریلر است یا رمان کارآگاهی صرف مینویسد و یا حتی در حال خلق کردن نوآری ایرانی است و تمام اینها بهدلیل ترجمه آثار بزرگان در همین زمینه است. برای مثال مترجمان خوب زیادی به سراغ ژرژ سیمنون، دشیل همت یا نویسندگان مطرح امروزی مثل دنیس لیهان، یو نسبو، لی چایلد، هارلن کوبن و امثالهم رفتهاند و طبیعتا نویسنده ایرانی چیزهای زیادی از این آثار یاد گرفته است.» وی واکنش مخاطبان به آثار جنایی در کشورمان را خوب ارزیابی کرده و میگوید:« خوشبختانه وضعیت بسیار بهتری را نسبت به چند سال قبل شاهد هستیم.این تفکر غلط که رمان جنایی تنها برای سرگرمی نوشته شده رنگ باخته است. اکثر خوانندگان هنوز هم همان خوانندگان آثار جنایی خارجی هستند که کم کم متوجه آثار خوب ایرانی هم شدهاند. اما با خوانندگانی هم روبهرو هستیم که تنها رمان ایرانی میخواندهاند و در این میان روی خوشی به رمان جنایی هم نشان دادهاند». کشتکار به برخورد منتقدان ادبی با آثار جنایی تازه هم اشاره کرده و میگوید:
« هنوز راه زیادی مانده تا آثار جنایی بتوانند جایگاه اصلیشان را بین منتقدان و جوایز ادبی پیدا کنند اما نشانههای خوبی دیده میشود؛ از برگزاری جوایزی مانند نوفه گرفته تا نقدهایی که کم کم تعدادشان در حال زیاد شدن است».
وی به آینده ادبیات جنایی در کشور امیدوار است؛ « نشانههای خوبی را شاهدیم. در سالهای اخیر شاهد چاپ چند رمان جنایی خوب بودهایم. چیزی که در دهههای گذشته بیسابقه بوده و این نشان میدهد که نگرش بهتری نسبت به این ژانر در میان نویسندگان جوان ایرانی پدید آمده است.» نویسنده رمان ابهام حامی، ظرفیتهای ادبیات جنایی برای داشتن خوانندگان ثابت و حرفهای در بازار کتاب ایران را یادآوری میکند و میگوید:«گمان نمیکنم هیچ ژانری به اندازه ژانر جنایی پتانسیل جذب چنین خوانندگانی را داشته باشد. امروزه در جهان از هر چهار کتابی که به فروش میرود یکی رمان پلیسی است. نکته مهمی است. مطمئنا ما هم میتوانیم به چنین جایی برسیم. رمان جنایی قابلیتهای فراوانی دارد. هم میتواند مجموعههایی ادامهدار باشد و خوانندگان ثابت خود را پیدا کند و هم میتواند هیجان، معما و فضاهایی جدید را به تصویر بکشد و هم تبدیل به رمانی منتقد بشود. رمانی که پرسشگر است و برای رسیدن به جواب میتواند لایههای مختلف یک اجتماع را با تمام کم و کاستیها به تصویر بکشد. در پایان، امیدوارم که آثار جنایی ایرانی بیشتر از اینها مورد توجه سینماگران ایرانی قرار بگیرند. این قضیه میتواند به بیشتر دیده شدن رمان پلیسی ایرانی کمک شایانی بکند».