در سایهسار پدر امت
خانه حضرت علی ع و زهرا س یک خانه معمولی نبود اتفاقات این خانه اثری مستقیم در سرنوشت جامعه داشته است
مهناز جعفری، روزنامهنگار
حضرت علی(ع) در کنار حضرت صدیقه طاهره(س) چنان زیستهاند که زندگیشان الگویی برای بهترین سبک زندگی باشد و هیچگاه تافته جدا بافته نبودند. والدگری و تربیت از ابتداییترین و اساسیترین نیازهای زندگی بشری است که جزء جداییناپذیر از زندگی بوده و نقش آن از گهواره تا گور در زندگی هر فردی نمایان میشود. در پرتو تربیت صحیح است که انسان میتواند بهعنوان موجودی هدفمند به آرمانهای زندگی خود دست پیدا کند و در راه تعالی جامعه قدم بردارد. انسان مسلمان با پیشرو قرار دادن تربیت صحیح اسلامی بر گرفته از سیره ائمه اطهار(ع) میتواند به راه سعادت قدم بردارد و بهترین و مطمئنترین الگوی تربیتی در این راه امامان معصوم هستند. سخنان کاظم رجبعلی، عضو علمی مدرسه دانشجویی قرآن و عترت را درخصوص نقش تربیتی والدین بخوانید.
آنچه درخصوص اهلبیت و حضرت علی(ع) بهعنوان پدر امت باید بدانیم این است که اتصال این افراد به خدا بوده و کارهایی که انجام دادهاند بهگونهای بوده که قابلیت الگوبرداری توسط جامعه اسلامی را داشته و با نگاه به زندگی این افراد میتوانیم درست و غلط زندگی را انتخاب و درباره آن برنامهریزی کنیم. اما اگر اهلبیت را تافته جدا بافته از زندگی خود بدانیم به این بهانه خودمان را از وجودشان محروم کردهایم. خانه مشترک حضرت علی(ع) و زهرا(س) یک خانه معمولی نبود، چرا که تغییراتی که در این خانه اتفاق میافتاده اثر مستقیم و ویژه در سرنوشت جامعه داشته است و این خانه که محل نزول وحی و آمد و شد جبراییل بوده، خانه حکومت بوده و تصمیمات بزرگ مربوط به جامعه در آنجا گرفته میشد. حضرت علی(ع)نیز بهعنوان شخص دوم شهر مدینه بعد از پیامبر(ص) شناخته میشدند و حضرت زهرا(س) با ورود به خانه ایشان بهصورت خاصتری مورد توجه جامعه قرار گرفتند. در این خانه اتفاقات بزرگی که در قرآن بیان شده است رقم خورد و این خانه محلی برای نشان دادن سبک زندگی درست در جامعه بود. این وضعیت خانه حضرت علی(ع)و حضرت زهرا(س)در ذهن افرادی که از سالهای قبل و حین مبارزات پیامبر(ص) برای شناختهشدن دین اسلام حضور داشتند، آشنا بود چرا که همانند این نقش را حضرت محمد(ص)و حضرت خدیجه(س) در مکه داشتند.خانه حضرت علی (ع) و حضرت زهرا(س)بهدنبال خود چند اصطلاح را وارد جامعه کرد؛ عترت، اهلبیت و آلپیامبر اصطلاحاتی بودند که با تولد و بنای این خانه عمومیت بیشتری پیدا کردند و برخی از این واژهها نیز برای نخستین بار بود که به گوش مردم میرسید. منظور از عترت بنا بر فرمایشات امامصادق(ع)پنج تن هستند که نقش ویژهای در جامعه دارند که عبارت «انی تارک فیکم الثقلین کتابالله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً، کتابالله فیهالهدی و النور حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهلبیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض و انظروا کیف تخلفونی فیهما؛من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترتم اهلبیت را. تا وقتی که از این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند. تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.»که پیامبر عظیمالشأن اسلام آن را بیان فرمودهاند و در جلد 23بحارالانوار علامه مجلسی به آن اشاره شده است، حکایت از این نقش ویژه دارد.
آشنایی با علما و دانشمندان
از دیگر عوامل تأثیرگذار در تربیت فرزندان، قشر عالم و دانشمندان هستند، علما و دانشمندان غالبا به خاطر برخورداری از فضایل علمی و عملی تأثیر شگرفی در دیگران بهخصوص شاگردان خود دارند و بهخصوص اگر عالم دینی و وارسته باشند همنشینی و ارتباط با آنان در تهذیب نفس و الگوپذیری اخلاقی تأثیر فراوانی خواهد داشت. فرزندان در پرتو ارتباط با چنین قشری از جامعه کسب بزرگی و شرافت خواهند کرد. امیر مومنان(ع)در وصیت به فرزندش امام حسین(ع) فرمودهاند: «...من خالط العلماء وقر و من خالط الانذال حقر...؛ فرزندم! کسی که با علما و دانشمندان رفتوآمد داشته باشد از آنان کسب بزرگی نماید و کسی که با افراد پست ارتباط داشته باشد پست و حقیر گردد...».
خانهای برای همافزایی اجتماعی
در این خانه بسته به نقشهایی که هر کدام از اعضا دارند، برنامهریزی برای آینده وجود دارد که بخشی از این برنامهریزی بهعهده پدر و بخشی بهعهده مادر خانواده است اما پدر و مادر هر دو با هم، همافزایی دارند. یکی از آموزشهای مهم در این خانه آموزش خط و نوشتن در جامعهای است که کمتر فردی سواد خواندن و نوشتن داشته است اما این مسئله بهصورت ویژهای در خانواده اهلبیت برجسته و مهم بوده است. بر این اساس اهل خانه از همان ابتدا روایات و احادیث قدسی و قرآن را مکتوب میکردند و اینها ذخایری است که بهعنوان میراث بشریت نزد امام مهدی (عج)محفوظ مانده است. فرزندان این خانواده غیر از آموزش خط که از پدر و مادر آن را فراگرفتهاند، از همان کودکی باید بدنی ورزیده و جسمی آماده برای ماموریتهای آینده خود داشته باشند. در روایات هم به کشتیگرفتن حسنین و تعریف و تشویقهایی که نسبت به آنها انجام میشده، اشاره شده است، این تمرینها زیرنظر حضرت علی(ع) برای حسنین انجام میشده است.
آثار تربیتی نبود پدر در خانه
در کتاب الامالی شیخصدوق به ماجرای دقالباب کردن مسکین و یتیم و اسیر و شأن سوره هل اتی اشاره شده است. در این سوره که یکی از سورههای مهم قرآن مجید است ماهیت و نرمافزار خانه حضرت علی و زهرا به ما نشان داده شده است. در این خانه صحبت از حضور جبراییل و سایر فرشتگان و قیامت و شفاعت و بهشت و...است، ضمن اینکه این خانه جزو خانههای محقر جامعه است و اسباب و وسایل این خانه نیز بسیار اندک بوده است. براساس روایاتی که در کتاب الامالی شیخصدوق آمده است در این خانه گاهی اوقات حضرت علی بهعلت حضور در جنگ و...در خانه حضور نداشته اما همین نبودن ایشان آثار تربیتی خاصی را روی فرزندانشان داشته است و به جامعه اسلامی گفته میشود که اگر پدری به صحنه جهاد پای میگذارد اولا باید با اطلاع مادر خانواده باشد تا خلأ عاطفی و تربیتی برای فرزند بهوجود نیاید. در ثانی مادر باید از پدر تصویر ویژه و برجستهای را برای فرزندان خود بسازد تا ابهت و جلال پدر در چشم بچهها بیشتر شود. همین فقدان موردی پدر در خانه و همراهی حضرت زهرا با ایشان نشان میدهد که مادر خانواده میتواند تلاشهای مؤثری را در تربیت فرزندان داشته باشد و پدر را در چشم فرزندان بزرگ و برجسته کند.
ارتباط با همسایگان
همسایگان نیز یکی از عوامل تأثیرگذار محیطی بهحساب میآیند، آنها بهدلیل ارتباط زیاد که بهطور طبیعی وجود دارد در یکدیگر تأثیر میگذارند و در این میان تأثیر فرزندان بر یکدیگر و ارتباط آنها با هم بهخصوص اگر همسال و هم جنس باشند چشمگیرتر است. در سیره تربیتی امام علی(ع)بهدلیل تأثیر زیاد تربیتی همسایگان بر یکدیگر، این عامل مورد توجه واقع گردید و سفارش شده انسان قبل از انتخاب محل زندگی از همسایگان و وضعیت اخلاقی آنان تحقیق کند. آن حضرت خطاب به فرزندش امامحسن(ع)فرمودند: «...سل عن الرفیق قبل الطریق و عن الجار قبل الدار؛ فرزندم...! قبل از طی طریق سفر از وضعیت رفیق و همسفرت سؤال کن و قبل از انتخاب خانه درباره همسایه(وضعیت اخلاقی آنان) پرسش نما.»
آموزش نماز از کودکی
حضرت علی(ع)در بخش تربیت دینی مسئله مراحل تربیت را به خوبی مورد توجه قرار دادهاند و بهویژه در دوره کودکی تواناییها و ظرفیت کودک را کاملا رعایت کردهاند و از اینرو در مسئله نماز که از بارزترین نمودهای تربیت دینی است تا قبل از سن ده سالگی فقط سفارش به تعلیم و آموزش نماز و زمینهسازی برای اقامه آن در سنین بعد کردهاند اما از دهسالگی به بعد بر اقامه نماز فرزندان تأکید داشتهاند، همچنین در آشنا کردن کودکان به علوم اهلبیت(ع)و عقاید حقه در روایت تعبیربه «ما ینفعهم » شده که دلالت دارد در دوره کودکی، فرزندان، استعداد فراگیری و تعلیم همه آنها را ندارند؛ علاوه بر اینها آن حضرت، در سخنی کوتاه و عمیق به شیوه رفتار با کودکان در این دوره اشاره کرده و فرمودهاند: «من کان له ولد صبا؛ هرکه فرزند کودک دارد باید کودکانه با او رفتار کند.»
مکث
نقش دوستان و همسالان
دوستان و همسالان از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر تربیت فرزندان بهحساب میآیند، فرزندان بهخصوص در دوران جوانی گرایش زیادی به دوستان دارند و فرصت زیادی را به همنشینی با آنان اختصاص میدهند و همین همنشینی و رفاقت زمینه تأثیرپذیری آنان از یکدیگر را فراهم میسازد.حضرت علی(ع)علاوه براینکه فرزندان خود را به دوستی با نیکوکاران سفارش و از دوستی باناصالحان برحذر میداشته، مصادیق و نمونههایی از دوستان ناصالح را نیز معرفی میکردند تا اینکه فرزندان با آگاهی بیشتر و بینشی وسیعتر به انتخاب دوستان بپردازند. آن حضرت در موعظهای به امام حسن(ع) او را از همنشینی با افراد نادان و کودن، بخیل، تبهکار و دروغگو برحذر داشتهاند: «...فرزندم! از دوستی نادان بپرهیز زیرا او آنچه را سخت بدان نیازمندی از تو دریغ دارد و از دوستی تبهکار بپرهیز که به اندک بهایی تو را بفروشد و از دوستی دروغگو بپرهیز که او سرابی ماند که دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور میکند.» آن حضرت همچنین در توصیه به محمدبن حنفیه فرموده است: «فرزندم!...از بهترین بهره انسان دوست و همنشین صالح است، با نیکوکاران همنشین شو تا از آنان باشی و از بدکاران و اهل شر و کسانی که بهواسطه کارهای باطل و سخنان مهیج و ساختگی تو را از یاد خدا و مرگ بازمیدارند دوری کن، تا از آنان نباشی...». والدین بهویژه پدر، نقش مهمی در دوستیابی شایسته برای فرزندانشان دارند. امامعلی(ع)در دیدگاهی بلند و ظریف غیرمستقیم راهکاری جالب توجه دراین زمینه ارائه دادهاند و آن اینکه والدین با افراد صالح وشایسته که فرزندان صالح و شایسته دارند، رابطه دوستی و همنشینی پیدا کنند تا در پرتو ارتباط والدین، فرزندان نیز با هم دوست و همنشین شوند، آن حضرت فرمودهاند: «موده الاباء قرابه بین الابناء...؛ دوستی پدران سبب نزدیکی فرزندان به هم میشود...». و از حدیث دیگری از آن حضرت معلوم میشود دوستی والدین چنان در ارتباط فرزندان مؤثر است که به منزله رابطه نسبی و خویشاوندی بین آنان بهحساب میآید.