نقاشی که فلسفه میداند
لاهیجی: در کودکی از طراحی میترسیدم. فکر میکردم کاغذ من را به درون خودش خواهد کشید
زهرا حقیقی | رشت- خبرنگار:
«محمد رضا.ر.لاهیجی» طراح، نقاش، مجسمهساز، گرافیست، معلم، شاعر و مخترع ثبت قانون تناسبات فضا یکی از هنرمندان بنام و مطرح لاهیجانی است که اهالی هنر به خوبی با وی و هنر شاخص او آشنا هستند. لاهیجی 26 سال سابقه هنری و حرفهای و نزدیک به 24 سال تجربه تدریس در مراکز آموزشی و هنری و آتلیه استاد آیدین آغداشلو را دارد. وی در حال حاضر در حال مطالعه و تحقیقات نمایشگاههای هنر اتفاق و هنر رویداد، حجم با استفاده از پلکسی، نقاشی آبستره و مجسمه با متریال چوب و سنگ و همچنین شعر، تدوین، اجرای قواعد عملی برای آموزش طراحی و نقاشی به کودکان و نوجوانان، استفاده از بازیهای تجسمی برای آموزش هنر و اجرای هنر محیطی با استفاده از پلاستی فوم و تناسبات فضاست. در یک عصر بهاری با این هنرمند گیلانی گفتوگویی صمیمانه انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
چطور شد که پا به عرصه هنر گذاشتید؟
در آن زمان توقعات والدین از فرزندان خود خیلی خاص بود. همه پدر و مادرها دوست داشتند فرزندانشان یا مهندس شوند و یا دکتر. اما من خیلی زود تکلیف خودم را با دنیا مشخص کردم و نقاش شدم. من از سال 70 عضو کتابخانه موزه هنرهای معاصر بودم و سعی میکردم از کتابخانههای مختلف در تهران برای مطالعه استفاده کنم. وقتی سال 1369 از لاهیجان به تهران رفتم، با استاد شهریاری در ماهنامه چیستا آشنا شدم و از همان دوران فعالیتهای من در این عرصه شروع شد و از همین راه کسب درآمد میکردم. در این زمان مطالعه من عمیقتر و جدیتر شد و برای پدر و مادرم مدام نامه مینوشتم. به آنها میگفتم مشقی که من در این مدرسه مینویسم به شدت با عشق و علاقه است. البته من در یک دورهای که حدود 8 تا 9 ساله بودم از طراحی ترسیدم. از ترس به سمت کاغذ نمیرفتم. راستش را بخواهید کسی هم نبود که من را راهنمایی کند که چگونه با این ترسم کنار بیاییم. فکر میکردم کاغذ من را به درون خودش خواهد کشید. اما کمکم مطالعه بخش اساسی زندگی من شد و من بر این ترس غلبه کردم.
به نظر شما آیا فقط با مطالعه کردن میتوان در زمینههای هنری پیشرفت کرد؟
مسلما نه، مطالعه واقعا چیز بسیار خوبی است، اما اینکه فقط با مطالعه به نتیجه برسیم امکان ندارد.
پس شما معتقد هستید که هنر ذاتی است؟
ذاتی بودن هنر فلسفه خاص خودش را دارد. اما اگر این هنر ذاتی به روز نشود و به چالش کشیده نشود، هیچ اتفاق خوشایندی برای هنرمند در این عرصه رخ نخواهد داد. من شاگردانی دارم که در طراحی نابغه هستند، اما تا زمانی که هنر خود را به روز نکنند، نمیتوانند در یک تراز بالا حرکت کنند.
فکر میکنید برگزاری نمایشگاه برای هنرمندان چه فوایدی دارد؟
گذاشتن اثر در نمایشگاه راهی برای نشان دادن سطح کار هنرمند به مخاطبین است و اینکه با گذر زمان از کجا به کجا رسیده است. به عبارتی برگزاری نمایشگاه ویترین آثار هنرمندان است.
شما سابقه طولانی در تحقیقات و پروژههای مختلف هنری دارید. رویکرد مهمی که در این عرصه دنبال میکنید چیست؟
چیزی که بیش از همه به آن توجه دارم موضوع انسان و خلاقیت است. همه پروژههای من بدون استثنا در زمینه دور شدن انسان از خودش است. این که انسان چقدر از قدرت خلاقیتی که خداوند به او داده، فاصله گرفته است. به نظر من چیزی ورای این منطقها وجود دارد. چیزی که سرمنشاء حتی ادراک و تجسم است. شاید این پروسه چیزی باشد که ما به آن فلسفه میگوییم.
به نظر شما هنر چه رابطهای با فلسفه دارد؟
هنرمند در حین کار هر چقدر جلوتر میرود بیشتر با این مقوله آشنا میشود. من خودم هر چقدر جلوتر رفتم دیدم بیشتر وارد فلسفه میشوم. احساس میکردم در یک جایی دیگر منطق در این الگو و چهارچوب نمیتواند به من جواب بدهد. در این زمان است که هنرمند به چالش کشیده میشود. اگر بخواهم خیلی خلاصه بگویم به نظر من هنر به نوعی با فلسفه آمیخته است.
وضعیت هنر در گیلان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در زمینه آموزش واقعا مسأله داریم. ما آموزش را جدی نگرفتهایم. این مساله آسیب جدی به جامعه ما وارد میکند. اگر بخواهیم راه مناسب را پیدا کنیم نه تنها در گیلان، بلکه در همه جای ایران باید به مقوله آموزش توجه بیشتری شود. ارزشهای ما در جامعه دوباره باید بازنگری شود. آنطور که شنیدهام 27 درصد نقاشان ایران در گیلان هستند. افراد زبده، کارآمد، دلسوز و حرفهای بسیاری در گیلان در زمینههای مختلف هنری از موسیقی و سینما گرفته تا تئاتر و ادبیات فعالیت میکنند. هنرمندان جوان و بسیار خوبی هم در گیلان حضور دارند که نیاز به حمایت دارند.
با این وجود به نظر شما بستری برای رشد هنرمندان جوان در گیلان مهیا هست یا نه؟
البته که هست، اما بیشتر فعالیتها به صورت خودجوش است. به نظر من این وظیفه یک سیستم است که این نیروی جوان و مستعد را حمایت و ساماندهی کند.