• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
سه شنبه 18 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 15321
+
-

آنچه گذشت!


وقتی فرهاد مجیدی آرام آرام به هم‌تیمی‌ها نزدیک می‌شد تا جام قهرمانی لیگ‌برتر را در یک نمای باشکوه بالای سر ببرد، هواداران استقلال تصور می‌کردند تیم‌شان «روئین‌تن» شده و برای چندین سال بدون رقیب موفقیت را در آغوش خواهد گرفت. همه روئین‌تن‌ها اما یک پاشنه آشیل هم دارند و پاشنه آشیل استقلال خیلی زود پیدا شد. تیم رویایی لیگ دوازدهم، به‌جای موفقیت و قهرمانی، حاشیه و ناکامی را در آغوش گرفت و در طول 5سال با 3مربی، هیچ جامی تصاحب نکرد تا وینفرد شفر بالاخره از راه برسد و در قامت یک ناجی با شال و شنل آبی، یک جام تازه را به کلکسیون افتخارات باشگاه اضافه کند. در این 5سال اما چه اتفاقی برای استقلال رخ داد؟ اجزای آن تیم شگفت‌انگیز و رویایی، چطور ذره ذره از هم پاشیدند؟
استقلال لیگ دوازدهم، تقریبا برای هر پست دو بازیکن آماده در اختیار داشت. بعد از فروپاشی این ترکیب، مدت بسیار زیادی طول کشید تا این باشگاه بتواند دوباره یک ترکیب ایده‌آل برای خودش بسازد. در تابستان بعد از قهرمانی لیگ، مجتبی جباری باشگاه را ترک کرد اما مشکل بزرگ در زمستان با کوچ ستاره‌ها از راه رسید. مشکلات مالی باشگاه، وعده‌های به سرانجام نرسیده و اختلاف نظرها، شرایطی را به‌وجود آوردند که جواد نکونام و پژمان منتظری تیم را به مقصد لیگ‌های عربی ترک کنند. فرهاد مجیدی نیز به ناگهانی‌ترین شکل ممکن از فوتبال خداحافظی کرد. تیمی که اسکلت اصلی ایران در جام‌جهانی2014 بود، به تدریج در مسیر نابودی قرار گرفت. استقلال لیگ سیزدهم را در رده پنجم تمام کرد. در لیگ چهاردهم اما اوضاع به مراتب بحرانی‌تر شد. تیمی که حالا دیگر سیدمهدی رحمتی و آندو را نیز از دست داده بود، در جدول لیگ رده ششم را اشغال کرد. اتفاق تلخ برای آبی‌ها در این فصل، دبل شدن در جدال با پرسپولیس بود. امیر قلعه‌نویی هرگز به پرسپولیس نباخته بود اما در این فصل یک‌بار نتیجه را به حمید درخشان واگذار کرد و بازی دوم را به برانکو ایوانکوویچ باخت تا همه از پایان دوران سلطنت او در باشگاه حرف بزنند.
همزمان با مسجل‌شدن جدایی ژنرال از باشگاه، بازار شایعه‌ها درمورد جانشینان احتمالی این مربی داغ شده بود. بعضی از هوادارها در جست‌وجوی یک مربی بزرگ خارجی بودند و بعضی‌های دیگر، علیمنصور را برای تیم می‌خواستند اما مدیران باشگاه در عالم دیگری سیر می‌کردند. آنها با انتخاب پرویز مظلومی، یک گام بلند رو به عقب برداشتند. بدترین خاطره آقای سوبله چوبله در این دوران کوتاه، شکست 4بردو در مقابل پرسپولیس بود. پرویز البته تیمش را به فینال جام‌حذفی رساند اما شکست در جدال با ذوب، آرزوهای این مربی را نابود کرد. او که محبوبیتی در بین بازیکنانش نداشت، نیمکت را ترک کرد و انتظارها برای ورود منصوریان جوان و پرانگیزه به‌پایان رسید. علیمنصور بالاخره آمد اما هرگز نتوانست انتظارات را برآورده کند. تیم او شروع نگران‌کننده‌ای داشت اما به تدریج با جوانگرایی اوج گرفت و نایب قهرمان لیگ شد. در پنجره بعدی نقل‌و‌انتقالات اما پیرمردها دوباره از راه رسیدند و تیم، دوباره از نفس افتاد. این بار منصوریان تنها بعد از 7هفته، 4گوشه آزادی را بوسید و به رستورانش برگشت. بین سرمربی بعدی استقلال و اولین جامش در باشگاه اما فقط 6ماه فاصله بود. وینفرد شفر ابدا زمان را از دست نداد. او برای موفقیت عجله داشت و البته قرعه مناسب جام‌حذفی نیز، به خوبی به این مربی کمک کرد. سرمربی آلمانی در لیگ، استقلال دیگری ساخت و در آسیا، دندان‌های تیز تیمش را به رقبای صاحب‌نام نشان داد. او همان گمشده استقلال بود که شاید اگر زودتر از راه می‌رسید، انتظار آبی‌ها برای بردن یک جام به این اندازه طولانی نمی‌شد. مردی که وریا غفوری می‌گفت لبخند را به تیم برگردانده و سیدمهدی رحمتی از صداقت‌اش تعریف می‌کرد. این 5سال برای استقلالی‌ها به سختی سپری شد؛ با تماشای تنزل قلعه‌نویی، سکون مظلومی و بن‌بست منصوریان. استقلال اما دوباره به مسیر موفقیت قدم گذاشته است. حالا هواداران باشگاه، جام بزرگ‌تری می‌خواهند. آنها در فصل آینده، تنها با قهرمانی لیگ راضی خواهند شد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید