اجرای متنی برای ایران امروز
محمدرضا خسروشاهی، کارگردان «پچپچههای پشت خط نبرد» از تئاتر شهرستان میگوید
سبا حیدرخانی- خبرنگار
«پچپچههای پشت خط نبرد» نمایشنامه شناختهشده و امتحان پسدادهای از علیرضا نادری است که در مدت ۲۶سالی که از نگارش آن میگذرد هم از سوی خودش و هم کارگردانهایی از سراسر کشور به صحنه رفته و جوایز و البته حاشیههایی را هم به همراه داشته است. با گذشت نزدیک به 3دهه از نخستین اجرای این متن که در زمان خود نگاهی متفاوت به جنگ داشت، «محمدرضا خسروشاهی» آن را از دلِ کاری کارگاهی در خانه نمایش قم، به مرحله اجرا رسانده و به فهرست آثار بخش صحنهای و رقابتی چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر راه یافته است.
جای جبهه خودی و دشمن را در طراحی صحنه «درست» کردیم
خسروشاهی درباره انتخاب این متن توضیح داد: من شاگرد دوره کارگردانی آقای سیدمحمدجواد طاهری هستم. سبک ایشان به این صورت است که یکسری کلاسها بهصورت تئوری و کلاسهایی هم بهصورت عملی و کارگاهی برگزار میشود. در دوره کارگاهی، داشتیم روی نمایشنامههای خارجی کار میکردیم اما بنا به نظر آقای طاهری، قرار شد تعدادی از هنرجویان سراغ نمایشنامههای ایرانی بروند. در واقع این متن پیشنهاد آقای طاهری به من بود. وقتی آن را خواندم، به آقای طاهری گفتم هم متن بسیار سنگینی است و هم قبلا هم اجرا رفته؛ ایشان در جواب گفت من هم میدانم که این متن را به چهکسی بدهم. تمام بازیگرهایی که الان در این نمایش حضور دارند و عوامل دیگر، هنرجویان دورههای مختلف کلاسهای آقای طاهری هستند؛ یعنی تمام گروه قبلا در خانه نمایش قم دوره دیدهاند و شاگرد آقای طاهری و دیگر استادان این مجموعه آموزشی که تئاتر مستقل قم است، بودهاند.
این کارگردان با اشاره به سختیهای اجرای این اثر توضیح داد: شرح دشواری مسیری که برای دریافت مجوز طی کردیم و ممیزیهای سنگینی که به متن وارد شد طولانی است؛ ولی در نهایت توانستیم کار را براساس متن اصلی اجرا کنیم.
خسروشاهی با اشاره به تفاوتهای اجرایش نسبت به نمونههای دیگری که در این سالها از متن علیرضا نادری به صحنه رفته است، گفت: در دکور تغییر مهمی نسبت به اجراهای پیشین و مطرح از این نمایشنامه داشتیم؛ بهطور مثال در اجرای آقای اشکان خیلنژاد، خاکریز و سنگر دیدبانی رو به سمت مخاطب است اما از نگاه من این کار اشتباه بود، چون مخاطب نباید در موضع دشمن باشد. در اجرای ما، مخاطب در جایگاهی قرار میگیرد که جبهه خودی محسوب میشود.
نمایشنامه ای که هنوز تازه است
او با اشاره به انتخاب متن نادری برای اجرا در جشنواره چهلم تئاتر فجر گفت: متنی که ایشان نوشتند، شاید به ظاهر مربوط به عملیات رمضان سال۱۳۶۱ باشد، ولی زیرمتنهای فراوانی دارد. خیلی حرف برای امروز ما دارد، دیالوگهایی در آن بهکار رفته که حتی برای امروزِ روز هم تازگی دارد. مثلا در بخشی از نمایشنامه، سربازی را میبینیم که در برجک دیدبانی مشغول پاس دادن است و شب سختی را در هوای گرم و آزاردهنده سپری میکند. بیسیم میزند عقب که با یکی از دوستانش صحبت کند و میگوید: «خوب حال میکنید آن عقبها؛ تشویقی آنجا، کمپوت آنجا، عدسی داغ مشهد آنجا.» مشابه همین تفاوت موقعیت را امروز هم داریم؛ از نیروهای ارتش و سپاه تا پلیس و نیروی انتظامی و از نیروهای میدانی در خیابان تا کارمندانش را بررسی کنید، میبینید که فشار کجای مجموعه است و تشویقی کجای آن.
خسروشاهی ادامه داد: «پچپچههای پشت خط نبرد» زیرمتن زیادی دارد که مخاطبان هنرفهم ما که اتفاقا بسیار بیشتر از قبل هم شدهاند، آن را میگیرند و دوست دارند. از آن طرف این نمایشنامه، یک متن رئال است. در دیالوگها و اتفاقاتی که دارد میافتد، یک واقعه تاریخی با نگاهی متفاوت به مقوله جنگ روایت میشود. این اثر یک نمایش تماما ضدجنگ است که میگوید همه این سربازان و همه این جوانها که در ابتدا شخصیتهایی لوطیمسلک و ترسو و تنبل بهنظر میآیند، اما رفتهرفته میفهمیم در عین حال متفکر و زرنگ و دانشمند هستند، خودشان را زدهاند به آن راه که صرفا این فضا بگذرد، اگر جنگ نبود میماندند و دانشگاه میرفتند، یا مشغول بهکار میشدند و میتوانستند آینده متفاوتی را رقم بزنند. این نمایش درباره جنگی است که باعث شد همه این جوانها با رویاها و آرزوهایشان دیگر نباشند. نمایشنامهای که اتفاقا پایانی تراژیک دارد و با شهادت و فقدان این جوانها به اتمام میرسد.
کمبود بودجه و نگاه سلیقهای مسئولان، تئاتر شهرستانها را عقب نگاه داشته است
کارگردان «پچپچههای پشت خط نبرد» همچنین در پاسخ به این سؤال که جشنواره تئاتر فجر چه دستاوردی برای هنرمندان بهخصوص در شهرستانها میتواند داشته باشد، گفت: هنر آمده تا برای تفسیر هر اتفاقی، یک بیان هنرمندانه داشته باشیم؛ وقایع را با نگاه هنرمندانه ببینیم و با زبان هنر با مخاطبان صحبت کنیم. جشنواره هم همواره جذابیتهای خودش را داشته و دارد و همانطور که از اسمش میآید، یک جشن است و مردم، این جشن و این دورهمی را دوست دارند. جشنواره هم فرصتی است تا مخاطبان بیشتری این بیان هنری را از سراسر کشور ببینند و بشنوند.
خسروشاهی با اشاره به تفاوت کیفیت آثاری که در تهران روی صحنه میروند با تئاتر سایر شهرستانها گفت: بخشی از این تفاوت، بهخاطر نگاه سلیقهای برخی مسئولان مخصوصا در برخی استانها و اعمال ممیزیهاست و بخش دیگر و البته اساسی به بودجه برمیگردد. در کنار اینکه دیدگاهی کلی نسبت به تئاتر وجود دارد که برخلاف سینما، به آن به چشم یک صنعت/هنر درآمدزا نگاه نمیشود، در شهرستانها این اوضاع بسیار بدتر است. گروههای هنری در مضیقه هستند، سختشان است که کارها را به اجرا برسانند و از تامین سالن برای تمرین گرفته تا تهیه وسایل و اکسسوار با سختی و کمبود مواجهاند.
او یادآور شد: خوشبختانه در قم، با وجود تئاتر مستقلی که آقای طاهری تاسیس کردهاند و البته هنوز هم سختگیری نسبت به ایشان و مجموعهشان از سمت مسئولانی که خود را داعیهدار هنر میدانند وجود دارد، ما سالن تمرین و فضایی برای رشد داشتهایم. شاید اگر گروه دیگری در جای دیگری بود، بعد از چندماه تمرین این نمایش را ول میکرد یا اصلا میترسید برود سمت این متن. خسروشاهی خاطرنشان کرد: در حالت کلی، جشنواره فجر باعث مطرحشدن یک هنرمند و یک گروه هنری میشود؛ از طرفی، هنرمندان زیادی را میشناسم که انتظار دارند وقتی نمایندهای از شهرشان در جشنواره حضور دارد، مشکلاتشان را بیواسطهتر به مسئولان هنری کشور منتقل کند و بگوید: «ما هم دوست داریم کار کنیم، اما شرایط و امکانات این اجازه را نمیدهد.»