از یک تا پنج: جبران مافات
احسان زیورعالم- روزنامهنگار
با نگاهی به فهرست اجراهای سالنهای محدود شهر تهران، مشخص است حدفاصل ســـالهای 1358تا 1360شرایط تولید و اجرای تئاتر مستمر و انبوه بوده است. آزادیهای ابتدای انقلاب بهنحوی است که حتی نیروهای چپگرا یا اعضای کانون نویسندگان و برخی از انقلابیون اداره تئاتر اقدام به برگزاری جشنوارهای با عنوان «جشنواره تئاتر انقلاب» در خیابان لالهزار میکنند. جشنوارهای که تحت لوای سندیکای هنرمندان تئاتر در ایام دهه فجر برگزار شد و البته ادامه پیدا نکرد.
اما با آمدن طاها عبدخدایی، از نیروهای نزدیک به حسینیه ارشاد و حزب مؤتلفه اسلامی، تغییرات عمدهای در تئاتر ایران رخ میدهد. عبدخدایی در گفتوگو با تسنیم گفته است:«آقای کمال حاجسیدجوادی به من پیشنهاد کرد به وزارت ارشاد بروم؛ چراکه ما یک اداره تئاتر داشتیم در فرهنگ و هنر قبل از انقلاب و یک اداره رقص و باله و اُپرا و... همه اینها حالت ادغامی پیدا کرده بود و مرکز هنرهای نمایشی شده بود و دنبال رئیس برای این مرکز بودند که به من پیشنهاد کردند. سال اولی که من مسئول هنرهای نمایشی شدم، آقای خاتمی هم آمده بود... وقتی من وارد هنرهای نمایشی شدم، آن سال فکر کردیم کاری برای فجر کنیم که ما تئاترفجر را با شهرستانیها شروع کردیم. منجمله افرادی که کمک کرد داریوش ارجمند بود، یعنی داریوش ارجمند از آنجا پایش به تهران باز شد و آمد تهران و یکسری از مشهد و گرگان و تبریز آمدند و کنارش هم بعداً تئاتر دفاعمقدس برنامهریزی شد، بعد از آن فیلم فجر و بعد از آن موسیقی فجر. یعنی ابتدا جشنواره تئاتر فجر پایهریزی شد و بعد جشنواره فیلم فجر بهوجود آمد».
اما براساس مستندات مشخص است در سال1361تئاتر ایران با افت شدید در تولید مواجه میشود. با حذف بازیگران سینما، بخش مهمی از بدنه تئاتر که ارتباطی با جریان فیلمفارسی نداشتند، جایگزین بازیگران سابق میشوند و مکانی چون اداره تئاتر، نیروی کافی برای تولید تئاتر ندارد. از همین رو جشنواره تئاترفجر جایی میشود برای حضور تئاتریهای شهرستانی که در گذشته فرصت چندانی برای عرضاندام نداشتند. رضا صابری و نعمتالله لاریان، از برندگان دورههای نخستین جشنواره فجر، هر دو پیش از انقلاب نیز فعالیت هنری داشتند.
از نخستین دوره جشنواره تئاتر فجر مستندات خاصی وجود ندارد؛ اما اخیراً اداره کل هنرهای نمایشی در آرشیو خود را گشوده و برخی از مستندات در اختیار عموم قرار گرفته است. بولتن دوره دوم نیز در این آرشیو قرار دارد. در این بولتن گفتار عبدخدایی نیز درج شده است. او درباره علت برگزاری فجر میگوید:«هدف از برگزاری جشنواره این بود خطمشی نمایش را و هنر را در اسلام و جمهوری اسلامی معرفی کنیم». حرف های عبدخدایی در این گفتوگو درباره برگزاری دومین دوره نیز حاوی نکات قابلتوجهی است؛ برای مثال عبدخدایی تأکید میکند که ابتذال بهمعنای تفریح نیست و تأکید میکند:«ما وقتی میگوییم منهای ابتذال، فکر میکنند تفریح و نمایشهای کمیک را نفی میکنیم؛ درصورتیکه اینطور نیست... از طرفی قصدمان بر این است که به سالنهای تئاتر قداست مسجد را بدهیم و به صحنههای تئاتر و سکوهای تئاتر قداست منبر را».
یکی از جالبترین مطالب موجود در این بولتن، پیام محمدعلی رجایی، رئیسجمهور فقید به مناسب روز جهانی تئاتر است؛ مطلبی که پس از 2سال از شهادت او منتشر میشود. در بخشی از پیام رجایی آمده:«به هنرمندان تئاتر واجب است که ارتباط خود را با توده محروم برقرار و مستحکم کنند و در مبارزه بیامان آنان با ظلم و زور و فساد شرکت نمایند». برنده اصلی جشنواره دوم، رضا صابری با «مظلوم پنجم» نیز گفتوگویی با بولتن جشنواره داشته که در آن از نمایش ایرانی و تعزیه دفاع میکند و آن را فرصتی برای رسیدن به «تئاتری که جوشیده از متن مذهب و فرهنگ این مرز و بوم است» میداند.