• شنبه 27 مرداد 1403
  • السَّبْت 11 صفر 1446
  • 2024 Aug 17
دو شنبه 11 بهمن 1400
کد مطلب : 152488
+
-

نتایج یک پژوهش انجام شده از 136زندانی متهم به قتل عمد نشان می‌دهد

شیوع اختلالات روان در مجرمان قتل عمد

یکی از مسائل پیچیده و ناراحت‌کننده زندگی اجتماعی که توجه بسیاری از محققان، جامعه‌شناسان، جرم‌شناسان و روانشناسان را به‌ خود جلب کرده، پاسخ به این سؤالات است که چرا افراد مرتکب جرم می‌شوند؟ چگونه می‌توان از وقوع جرم پیشگیری کرد؟ چگونه می‌توان سطح ارتکاب به جرائم را در جامعه کاهش داد؟ و.... این سؤالات در حالی مطرح می‌شود که نتایج یک پژوهش منتشر شده در فصلنامه علمی- پژوهشی رفاه اجتماعی (سال79) به قلم محمدعلی امام هادی، مریم جلیلوند و منصور صالحی، روی 136زندانی متهم به قتل عمد (در محدوده سنی 22 تا 77سال در شهر تهران) حاکی از آن است که 13.24درصد از این زندانیان نشانه‌های مرضی و 86.76درصد دچار نوعی مشکل روان‌شناختی بودند. همچنین پرخاشگری، اضطراب و مشکلات جسمی، شایع‌ترین اختلالات و وسواس و ترس مرضی هم کمترین میزان شیوع را در بین نمونه‌ها داشته است. برخی مجرمان هم دارای 2 یا چند مشکل روان شناختی بودند. در خلاصه این پژوهش، به قوانین مجازات اسلامی اشاره شده که بیان می‌کند؛ تنها در برخی مصادیق، حالت قتل عمد به حالت غیرعمد یا خطای محض تبدیل می‌شود. در این قانون از جنون به ‌عنوان رافع‌ مسئولیت جزایی (کیفری) نام برده شده است. از مصادیق جنون می‌توان به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی اشاره کرد که در صورت اثبات این شرایط، حالت کیفری از عمل مجرم سلب می‌شود اما تحقیقات نشان می‌دهد که مجرمان جز اختلالات عنوان شده، از انواع دیگری از مشکلات روان‌شناختی هم رنج می‌برند؛ از جمله رفتارهای تکانه‌ای، حساسیت و آسیب‌پذیری نسبت به استرس، اختلال در کنترل هیجانات و به‌خصوص خشم، اختلال در روابط بین فردی، سادیسم جنسی، پدوفیلی و نیز پارافیلی. از سوی دیگر برخی محققان به انواع اختلالات شخصیتی از جمله شخصیت ضداجتماعی، پارانوئید، شخصیت مرزی، نارتسیستیک، اسکیزویید، دوری‌گزینی در قاتلان اشاره کرده‌اند که از جمعیت عادی جامعه بیشتر بود. همچنین تحقیقات متعدد نشان داده که اختلالاتی  از جمله افسردگی و اختلال دوقطبی هم در میان مرتکبان به قتل شایع‌تر است.
شناخت منش فرد تبهکار، تشخیص گرایش‌های رفتار ضد اجتماعی در آدمی و ارزیابی عوامل نهادی و اکتسابی چنین گرایشی و سیر تکوینی آن از قوه به فعل، ارزیابی میزان مسئولیت و خودآگاهی در ارتکاب جرم و نقش ناخودآگاهی در فقدان یا زوال مسئولیت جزایی (کیفری) و... از مهم‌ترین دغدغه‌های ذهنی متخصصان این رشته است. قتل عمد از سنگین‌ترین جرائمی است که در قانون مجازات اسلامی، شدیدترین مجازات برای آن پیش‌بینی شده است. هرچند که برخی حالات، رافع مسئولیت جزایی (کیفری) است. 
بنابر مفاد قانون مجازات اسلامی، در برخی شرایط می‌توان فرد را مبرا از مسئولیت جزایی (کیفری) دانست که از این شرایط می‌توان به جنون، حجر و نداشتن بلوغ اشاره داشت. اما تحقیقات دیگر ثابت کرده که در برخی از مجرمان، انواع دیگری از اختلالات روان از جمله اختلالات شخصیتی، افسردگی، اختلال دوقطبی، رفتارهای تکانه‌ای، اختلال در کنترل خشم و هیجان، سادیسم جنسی و... دیده می‌شود. 
پژوهش‌های انجام شده در کشور نشان می‌دهد که اختلالات روانی در جمعیت بالای 15سال، حدود 21درصد شیوع داشته که در این میان، اختلالات افسردگی و اضطراب بیشترین شیوع را داشته است. همچنین نشان داده شده که این میزان شیوع با بالا رفتن سن، افزایش پیدا می‌کند. واژه سلامت روان، مفهوم بسیار وسیعی دارد که شامل رفاه ذهنی، احساس خودتوانمندی، کفایت، درک همبستگی بین‌نسلی و توانایی تشخیص استعدادهای بالقوه هوشی و عاطفی در فرد است؛ به‌گونه‌ای که فرد بتواند توانایی‌هایش را شناخته و با استرس‌های معمول زندگی تطابق حاصل کند و از نظر شغلی، سازنده و مفید باشد. 
به‌نظر می‌رسد در بسیاری از مجرمان، نبود سلامت روان عامل بسیار مهمی در بروز جرم و جنایت باشد. این در حالی است که مطابق نتایج این پژوهش و دیگر تحقیقات، فراوانی اختلالات روانی جدی با اینکه مطابق قانون رافع مسئولیت کیفری نیست، به‌طور چشمگیری در گروه مجرمان با قتل عمد بالاست. بحث درخصوص مسئولیت و یا نبود مسئولیت مجرمانی که دارای چنین اختلالات روانی هستند، در بسیاری از کشورها وجود دارد اما همانطور که قبلا به آن اشاره شد؛ مطابق قانون مجازات اسلامی ایران، تنها جنون، رافع مسئولیت کیفری است، اما به‌نظر می‌رسد توجه جدی به این قبیل اختلالات الزامی است تا شاید بتوان با درمان درست و اصولی بیماران، از بروز فجایعی همچون قتل عمد کاست.

این خبر را به اشتراک بگذارید