• سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
  • الثُّلاثَاء 23 شوال 1446
  • 2025 Apr 22
دو شنبه 11 بهمن 1400
کد مطلب : 152455
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/wpW3X
+
-

روح انقلاب؛ تغییر شیوه بودن و ارتباط با هستی


میشل فوکو (گفت‌وگو با روزنامه لیبراسیون چاپ شده در کتاب «ایران: انقلاب به نام خدا» در سال 1979): به‌طور قطع، در آنچه در ایران روی می‌دهد واقعیتی بسیار قابل‌ملاحظه وجود دارد. مردم با حکومتی سروکار داشتند که تا بن‌دندان مسلح بود... مردم در بافتی از بحران و مشکلات اقتصادی و غیره قیام کردند، اما مشکلات اقتصادی ایران در این دوران آن‌قدرها بزرگ نیست که مردم در دسته‌های صدهزارنفری و میلیونی به خیابان‌ها بریزند و در مقابل مسلسل‌ها سینه سپر کنند. در مورد این پدیده است که باید صحبت کرد... ایرانیان با قیامشان به‌خود گفتند، و این شاید روح قیامشان باشد: ما به‌طور قطع باید این رژیم را تغییر دهیم... اما به‌ویژه باید خودمان را تغییر دهیم. باید شیوه بودنمان و رابطه‌مان با دیگران، با چیزها، با ادبیات، با خدا و غیره کاملاً تغییر کند و تنها درصورت این تغییر ریشه‌ای در تجربه‌مان است که انقلابمان انقلابی واقعی خواهد بود... .
من فکر می‌کنم که در همین جاست که اسلام ایفای نقش می‌کند. آیا این نقش همان جاذبه‌ای است که تکالیف و دستورهای اسلام دارد؟ شاید؛ اما به‌ویژه در رابطه با شکل زندگی چنین نقشی برایشان دارد و مذهب برای آنان نوید و تضمین وسیله‌ای برای تغییر ریشه‌ای ذهنیت [سوبژکتیویته]شان است. تشیع دقیقاً شکلی از اسلام است که با تعالیم و محتوای باطنی خود میان اطاعت صرف بیرونی و زندگی عمیق معنوی تمایز قائل می‌شود؛ وقتی می‌گویم که آنان از طریق اسلام در جست‌وجوی تغییر در ذهنیت خویش‌اند، این گفته کاملاً سازگار است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید