
داستان علمی-تخیلی نگاه جهانشمول دارد
گفتوگو با ضحی کاظمی، نویسنده داستانهای علمی- تخیلی، درباره موقعیت و چشمانداز این ژانر ادبی در ایران

آراسته سلیمی توپقراء- روزنامهنگار
ضحی کاظمی، از داستاننویسان فعال در سالهای اخیر است که این روزها رویکرد اصلی او در نویسندگی، داستانهای علمی-تخیلی است. داستاننویسی را بهصورت حرفهای از سال ۸۷ آغاز کرد. نخستین رمان او «آغاز فصل سرد» سال ۹۱ منتشر و نامزد نهایی جایزه واو (رمان متفاوت سال) شد. بعد از آن مجموعه داستانک «کفشهاتو جفت کن» را از سوی انتشارات همشهری منتشر کرد. رمان «سینشین» او سال ۹۳ منتشر شد. همان سال رمان دیگری از او با نام«سال درخت» منتشر و به زبان انگلیسی ترجمه شد. رمان بعدی کاظمی، «اینجا کسی مرده؟» بود که در سال 94منتشر شد. از آن به بعد کاظمی که بهعنوان نویسندهای فرمگرا و تجربهگرا شناخته شده بود به نوشتن آثار ژانر فانتزی و علمی- تخیلی روآورد. رمان علمی-تخیلی «کاجزدگی»، رمان فانتزی-تاریخی «خاک آدمپوش» و مجموعه علمی-تخیلی نوجوان «دنیای آدمنباتیها» (نشر هوپا) حاصل سالها مطالعه، تحقیق و تلاش این نویسنده در این ژانرهاست. رمان علمی- تخیلی «آدمنما» این نویسنده هم مورد توجه علاقهمندان این ژانر در ایران قرار گرفت. رمان دیگر او با عنوان «بارانزاد» برنده جایزه ادبی نوفه ۹۸ شد. کاظمی همچنین در سال ۹۹هم 2 رمان پادآرمانشهری با عناوین «سندروم ژولیت» و «رنسانس مرگ» را منتشر کرده است. با ضحی کاظمی درباره داستانهای علمی- تخیلی گفتوگو کردهایم.
شما بهعنوان یکی از نویسندگان فعال در زمینه ادبیات علمی-تخیلی در کشورمان، سابقه این ژانر ادبی در بین نویسندگان ایرانی را چقدر میدانید و نمونههای اولیه متعلق به کدامیک از نویسندگان است؟
داستاننویسی در کل، پدیدهای نو در ادبیات ایران است. قدمت داستاننویسی مدرن هنوز به صد سال در ایران نرسیده است. در آثار نویسندگان پیش از انقلاب، به نمونههای انگشتشماری میتوان اشاره کرد ازجمله کتاب «رستم در قرن بیستودوم» به قلم آقای صنعتیزاده. اما در دهه90، من و نویسندگان دیگر، بهصورت جدی شروع کردیم به نوشتن داستانهای گمانهزن(فرا طبیعی)، هم در ژانر علمی-تخیلی و هم فانتزی و وحشت.
سال 1395نخستین رمان علمی- تخیلی شما با عنوان کاجزدگی منتشر شد، چطور شد تصمیم گرفتید به سراغ این ژانر ادبی بروید؟
من از کودکی عاشق ژانر علمی-تخیلی بودم؛ چه در کتاب، چه در فیلم و سریال. برای پایاننامه کارشناسیارشد هم موضوع را مرتبط با گونه علمی-تخیلی انتخاب کردم و همین باعث شد مبانی نظری این ژانر را عمیقتر مطالعه کنم. اما در ایران نمونه رمان علمی-تخیلی نداشتیم و رفتن به سمت این ژانر مثل راهرفتن در تاریکی بود. با اینحال وقتی ایده کاجزدگی به ذهنم آمد، اول یک داستان کوتاه نوشتم و بعد آن را به طرح رمان تغییر دادم. طرح را برای چند نفر خواندم و نهایتاً تصمیم گرفتم داستان را بنویسم و قدم در این راه مبهم بگذارم.
انتشار رمان کاجزدگی بهعنوان نخستین اثر شما در ژانری متفاوت، چه واکنشهایی بین مخاطبان آثارتان و نویسندگان ایرانی داشت و رویکرد شما در مواجهه با این اظهارنظرها چه بود؟
کتاب کاجزدگی اسفند 95منتشر شد. در ابتدا، واکنش خاصی نداشت و حلقه ادبی نسبت به کتاب سکوت کردند. اما کمکم مخاطبان و علاقهمندان ژانر علمی-تخیلی، کتاب را خواندند و استقبال آنها خوب بود. سال 96بهعنوان رمان برتر در مجله دانستنیها انتخاب شد و سال بعد در نخستین دوره جایزه نوفه از کتاب تقدیر شد. به مرور خوانندگان علمی-تخیلی بیشتری به سمت کتاب آمدند و با اینکه بهعنوان نخستین کتاب ایرانی در این ژانر، انتقاداتی به کتاب داشتند، در کل نظرات مثبتی گرفتم و همین باعث شد با اطمینان خاطر بیشتری به سمت این ژانر حرکت کنم. موضوع کاجزدگی درباره ویروسی مشابه کروناست که پاندمی مرگباری در جهان بهوجود میآورد. بعد از شیوع کرونا، پیامهای زیادی از مخاطبان کاجزدگی گرفتم مبنی بر تشابه فضا و موضوع داستان با اتفاقی که در حال افتادن بود و در واقع کرونا باعث شد کاجزدگی دوباره مطرح شود و مخاطبان تازهای جلب کند. با اینکه بعد از کاجزدگی، 6کتاب دیگر در این ژانر منتشر کردم، هنوز مزه نخستین کتاب علمی-تخیلی ایرانی برای مخاطبان باقی مانده و بعضی از خوانندگان آثار من هستند که همچنان این کتاب را بیشتر از باقی کتابهایم دوست دارند.
در کشور ما ادبیات علمی-تخیلی سابقه چندانی ندارد و در سالهای اخیر است که برخی نویسندگان از جمله شما وارد این حوزه نوشتاری شدهاید. دلیل این پیشینه ضعیف را در چه مواردی میدانید؟
همانطور که گفتم داستاننویسی در ایران سابقه طولانی ندارد و طبیعی است که نسبت به کشورهای غربی، در این زمینه عقب باشیم، در واقع هنوز راه زیادی داریم تا این تأخیر را پر کنیم. از طرفی داستان، واکنشی به جامعه است و رمان مدرن برآمده از جامعه مدرن است. ما هنوز در جامعه مدرن به سر نمیبریم و هنوز کشمکش بین سنت و مدرنیته، مسئله اصلی ماست. بدیهی است که به جای پرداختن به موضوعاتی که در آینده میگذرند و جهانسازی برخاسته از علوم و تکنولوژیهای جدید دارند، داستان ایرانی بیشتر معطوف باشد به گذشته و مشکلات اجتماعی و اقتصادی زمان حال. برای اینکه ادبیات ژانری در جامعه پیشتاز شود، به نوعی دغدغه زندگی شهری مدرن نیازمندیم که هماکنون با توجه به مسائل اصلی جامعه بهخصوص فرهنگی، ایدئولوژیک و اقتصادی، هنوز سطح نیازهای روانی ما به آن نرسیده است.
موقعیت فعلی ژانر ادبیات علمی-تخیلی در کشورمان را، با توجه به غلبه ترجمه بر تألیف در این زمینه چطور ارزیابی میکنید؟
از نظر حجم آثار تولیدی خیلی عقبیم. تعداد نویسندگان این ژانر در ایران به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد و تعداد کتابهای تألیفی هنوز خیلی کم است. اما ما هر روز بهترین آثار علمی-تخیلی جهان را بدون پرداخت هیچ کپیرایتی، ترجمه و منتشر میکنیم. نویسندگان ژانر علمی-تخیلی در ایران، نهتنها مسیر مشخصی جلوی رویشان نیست و باید خودشان راه را بسازند و علمی-تخیلی را بومیسازی کنند، بلکه در کنار این کار سخت باید با بهترین آثار دنیا که از فیلتر جوایز و فروش و اقتباسهای موفق سینمایی و سریالی گذشتهاند، رقابت کنند. این قضیه، کار را سخت میکند. اما تا همینجا هم بهنظر من میانگین کیفیت آثار تألیفی منتشر شده قابلقبول و قابل دفاع است.
با توجه به نوپا بودن این ژانر در ایران و شناخت نسبتا کم مخاطبان از داستانهای علمی-تخیلی بهویژه در حوزه تألیف، چشمانداز این ژانر در سالهای آینده را چگونه میبینید؟
به دورهای رسیدهایم که متولدان دهههای 70و80 عمده مخاطبان آثار داستانی را تشکیل میدهند. این نسل، با توجه به حرکت جامعه به سمت مدرنشدن، تفاوتهای زیادی با نسلهای قبلی دارند. با وجود شبکههای اجتماعی، اینترنت و دسترسی به فیلمها و سریالها و کتابها در سطح جهانی، آشنایی بیشتری با داستان ژانری دارند و نسبت به آن نهتنها دافعه ندارند بلکه رغبت زیادی نشان میدهند. در واقع مخاطب بالقوهای وجود دارد که اتفاقا علاقه دارد داستان ژانری ایرانی بخواند که با مختصات زیستی خودش همخوانی داشته باشد و بتواند با آن همذاتپنداری کند. همین نیاز بازار و موفقیت نسبی آثار ژانری که تاکنون منتشر شدهاند، نویسندگان بیشتری را به قلمزدن در ادبیات ژانری تشویق کرده است. همینطور ناشران بیشتری هماکنون از داستان ژانری تألیفی حمایت میکنند و کمکم دارد مسیر مناسبی باز میشود. تنها حلقه مفقود هماکنون همچنان اقتباس سینمایی است که امیدواریم در سالهای آینده، فیلمسازان ایرانی هم با استقبال از آثار خوب ژانری تألیفی، تحولی در سینمای ایران بهوجود آورند.
پیشرفتهای علمی در دهههای اخیر چه کمکی به ادبیات علمی-تخیلی کرده و اصولا آیا ارتباط مستقیمی بین پیشرفتهای علمی با کیفیت آثار ادبی در این زمینه وجود دارد؟
در واقع پیشرفتهای علمی ممکن است کار را سختتر کرده باشد! به هرحال بخش مهمی از داستان علمی-تخیلی، جهانسازی است که بر پایه علم یا تکنولوژی محتمل صورت میگیرد. هر چه پیشرفت بیشتری داریم، گمانهزنی و خلاقیت بیشتری لازم داریم تا بتوانیم موضوع جدیدی برای جهانسازی بیابیم. اما در کل داستان علمی-تخیلی با اینکه به علم و تکنولوژی در دنیاسازی وابسته است، از نظر مضمونی، نگاهی جهانشمول دارد. برای مثال آثار نویسندگانی مثل آسیموف، اچجیولز یا حتی ژولورن، با اینکه از نظر علمی تاریخ مصرفشان گذشته است، از نظر داستانی و مضمونی همچنان خواندنی هستند و مخاطبان دورههای مختلف میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند و داستان و پیام آنها همچنان تازه است.
بهنظر شما یک اثر ادبی موفق در بخش علمی-تخیلی باید چه ویژگیهایی داشته باشد که بتواند در جذب مخاطب موفق باشد؟
علمی-تخیلی تعاریف مختلفی دارد اما در کل چند شاخصه مهم دارد ازجمله دنیاسازی، پلات و مضمونی که معمولاً به انسان و رابطه انسان با جهان پیرامونش میپردازد. با این نگاه، داستان علمی-تخیلی موفق، داستانی است که ایده جدید و خلاقانهای برای دنیاسازی داشته باشد، پلات داستانی آن جذاب و هیجانانگیز و داستان از نظر مضمونی، عمیق و تاحدی فلسفی باشد. برای علمی-تخیلی ایرانی، بومیسازی هم المان مهمی است. بومیسازی میتواند در دنیاسازی، داستان، مضمون و استفاده از نثر و زبان فارسی، اتفاق بیفتد و از همه مهمتر اینکه دغدغههای خواننده ایرانی را دستمایه اصلی موضوع و مضمون کند.
به کارنامه نویسندگان ایرانی در بخش داستانهای علمی- تخیلی چه نمرهای میدهید و آیا نمونههای موفق و ایدهآل در این سالها منتشر شده یا باید منتظر ماند تا نتیجه دلخواه در سالهای آینده حاصل شود؟
تا اینجا هنوز داریم سعی و خطا میکنیم و کمکم مسیر باز خواهد شد اما همانطور که گفتم متوسط کیفی آثار ایرانی نمره قابلقبولی میگیرد. باید صبر کرد تا تعداد نویسندگان و آثار علمی-تخیلی ایران بیشتر شود تا بتوانیم با متر و معیار مناسبی که زمان در اختیارمان قرار میدهد، آنها را محک بزنیم.
استقبال ناشران از آثار علمی-تخیلی چگونه است و آیا ناشر تخصصی در این زمینه در ایران داریم یا ناشران مختلف به شکل مقطعی و پراکنده کار میکنند؟
تا شش، هفت سال پیش اثر خاصی در ادبیات ژانری تولید نشده بود. خود من کتاب کاجزدگی را با نشر چشمه منتشر کردم که اتفاقاً بین مخاطبان ادبیات گمانهزن بازخورد خوبی نداشت، چون معمولا مخاطب نشر چشمه نیستند. بعد از آن تلاشی کردیم برای انتشار آثار ژانری در قالب مجموعهای تخصصیتر. سال 96انتشارات ققنوس مجموعه رمان ژانر هیلا را راهاندازی کرد و من هم 2رمان «آدمنما» و «خاک آدمپوش» را در این مجموعه منتشر کردم. اما ناشرهای تخصصی ادبیات گمانهزن مثل کتابسرای تندیس، نشر ویدا، نشر باژ، هوپا و... که پیش از این فقط ترجمه منتشر میکردند و مخاطبان وفادار برای آثار ژانری داشتند، شروع کردند به انتشار کتابهای تألیفی و این حرکت باعث شده تا حدی پراکندگی از بین برود و نویسنده و مخاطب بدانند برای انتشار و خرید کتاب، سراغ چه نشری بروند. بهنظر من این تمرکز نسبی، تأثیر خوبی داشته است. فروش کتابهایی که با ناشرهای تخصصی ژانری منتشر کردم، مثل «بارانزاد»، «رنسانس مرگ»، «سندروم ژولیت» و آخرین کتابم «زمانسوار» بهتر بوده و مخاطب هدف درستی به سمت این کتابها آمدند.
درباره آثار در دست ترجمه و همچنین آثار زیرچاپ بگویید.
هماکنون رمانی برای گروه سنی جوان (یانگ ادالت) نوشتهام در ژانر تریلر-فانتزی شهری. بهتازگی با ناشر قرارداد بستهام و فکر میکنم سال دیگر منتشر شود.
چشمانداز ادبیات علمی -تخیلی بین نویسندگان و مخاطبان ایرانی را چگونه میبینید؟
امیدوارم روزی برسد که ادبیات گمانهزن ایرانی، نهتنها مخاطب پرتعداد داخلی داشته باشد بلکه در سطح جهانی مطرح شود و اقتباسهای موفق سینمایی و سریالی از آثار خوب ادبیات ژانری ما صورت بگیرد. برای همه نویسندگانی که در این راه سخت وارد میشوند آرزوی موفقیت دارم و توصیه میکنم صبور باشند و زود دلسرد نشوند تا در آینده همه با هم شاهد میوه دادن درختی باشیم که امروز نهالش را میکاریم.
مکث
به تصویرکشیدن واقعیت محتمل
ژانر علمی- تخیلی در میان فارسیزبانها طرفداران زیادی در میان جوانان دارد و یکی از نویسندگان جوان، آرمینا سالمی است که سال قبل نخستین کتابش، «فراخوان رنگها» به چاپ رسید. جلد دوم مجموعه بهزودی و مجموعه جدید این نویسنده، مجدداً در ژانر علمی-تخیلی، سال آینده به چاپ خواهد رسید. داستان کتاب دوجلدی سالمی در جهان کنونی ما رخ میدهد که برخی انسانها با مدیریت میدان الکترومغناطیسی بدنشان به قدرتهای خاصی دست یافتهاند، هرچند همه از وجود این قدرتها خبر ندارند. داستان هم با دختری بهنام رها آغاز میشود که از قدرت خود بیخبر است و جنگ دو سازمان پرورشدهنده این قدرتها بر سر او. جلد اول این مجموعه به چاپ رسیده و جلد دوم هم بهزودی چاپ خواهد شد. آرمینا سالمی در تعریف خود از داستانهای علمی- تخیلی و اینکه کدامیک از جاذبههای آن باعث شد به طرف این ژانر ادبی برود، میگوید:« فارغ از تعریفهای رسمی و معمول این ژانر، شخصاً داستانی را علمی-تخیلی میدانم که نه هماکنون و نه با پیشرفتهای علمی کنونی، ولی نهایتاً امکانپذیر باشد. دقیقاً به همین دلیل هم به این ژانر علاقه دارم؛ داستانهای علمی-تخیلی چه نویدبخش و چه اخطاردهنده، به واقعیت نزدیک هستند. اصولاً وظیفه علمی-تخیلی همین است که واقعیتی محتمل را به تصویر بکشد». او درباره تأثیر جوایز ادبی بر گسترش و فراگیر شدن ژانر علمی -تخیلی بین کتابخوانها هم معتقد است:«متأسفانه جامعه ادبی ایران نسبت به ادبیات ژانری بهطور کلی کملطف هستند و در جوایز ادبی هم داستانهای علمی-تخیلی معمولاً با بیمهری مواجه میشوند. اصولاً این گروه داستانها را در دسته ادبیات کودک و نوجوان جای میدهند. اگر جوایز ادبی بیشتر به این ژانرها توجه کنند، مخاطب درمییابد این پیشفرض غلط است و امیدوارم باعث آشتی مخاطبین با ژانر و ژانرنویسی شود». این نویسنده جوان یادآوری میکند؛«پای ادبیات علمی-تخیلی در 3 دهه گذشته تازه به ایران باز شده و پیشرفت کند اما پیوسته و امیدبخشی دارد. بهترین اتفاق در حال وقوع، شروع چندصدایی در ادبیات علمی-تخیلی است که باعث میشود اشخاص با سلیقههای مختلف به این ژانر جذب شوند.» سالمی به برخورد ناشران با این ژانر ادبی هم اشاره میکند و میگوید:«بهنظر میرسد که ناشران تازه در این اواخر دارند با مفهوم ژانر و ژانرنویسی آشنا میشوند.