عیسی محمدی
سوهان درون و آفت جان شدهای
سنگک که نه، سنگ ِ داخل نان شدهای
گفتند که حاضری، ولی وقت بلا
چون ایربگ ساخت ایران شدهای
من عاشق این طریقه دلبریام
جز فکر تو، از کل جهانها بریام
هر پیشنهادی بدهی، رد نکنم
در عشق تو مانند «علیعسگری»ام
درگیر شکست یا هبوطم کردی
وقتی به فراقها منوطم کردی...
من شاخص مثبت نگاهت بودم
ای آنکه چو بورس در سقوطم کردی
آن سنگک خاشخاش ما را بدهید
سوبسید و بُن لواش ما را بدهید
ما کاشته توی قلب یاری زدهایم
آن جایزه پوشکاش ما را بدهید
موشک بشوم، مگر به ماهت برسم
سهل است به انتهای ِ راهت برسم
یک روز که مانند لواندوفسکیها
من نیز به حقم از نگاهت برسم
ایربگ ایرانی
در همینه زمینه :