حمیدرضا محمّدی
قاطبه سلاطینِ سریرنشینی که تاریخ ایران بهخود دیده است، مجسمه قساوت و شقاوت بودند. مثل شاهرخ تیموری و کریمخان زند انگشتشمار میتوان سراغ گرفت که مردمدار بودند و وکیلالرعایا. و در این میان، «شاهعباس صفوی» سهل و ممتنع بود. اگر چه ارامنه را گرامی داشت و به شیعه پروبال بخشید اما به فرزندانش رحم نکرد و چشمان محمدمیرزا و امامقلیمیرزا را از حدقه بیرون آورد. شاهعباس که آخرینروز نخستینماه زمستان هفتمین سال سده یازدهم (30دی1007) درگذشت، مرشد کامل بود و فرا و ورای یک شاهِ صرف بود، جز این خونریزیها، با علمطلبی و ادبپروری و هنردوستیهایش به شخصیتی متضاد در تاریخ ایران بدل شده است. اگرچه ملاصدرا را نفی بلد کرد اما در دربارش، بزرگانی چون شیخ بهایی، میرداماد، میرفندرسکی، شیخ ابراهیم قَطفانی و علیرضا عباسی تبریزی در صدر مینشستند. اصفهان به زیور هنرهای گوناگون آراسته شد و او این شهر را نهتنها پایتخت سیاسی، که به مرکزیت شعر و هنر و علم و دین رساند. مرتبتِ پرعظمتِ میدان نقش جهان و بازی چوگانش، بخش جداییناپذیر سفرنامههای غربیان درباره ایران است. معماری حیرتانگیز این شهر را میتوان در آثاری چون سیوسه پل، پل خواجو، کاخ چهلستون، عمارت عالیقاپو، مسجد شیخ لطفالله، بازار قیصریه و مدرسه چهارباغ جست. او مذهب تشیع را قوت بخشید و نهادینه کرد، در ساخت گنبد و بارگاه برای ائمه کوشید و مساجد و مدارس علمیه را توسعه داد. آب زایندهرود در زمان او بود که ازسوی شیخ بهاءالدین عاملی به تساوی منقسم شد.
اما آنچه او را از دیگر امپراتوران ایرانی متمایز و متفاوت میکند، کاروانسراسازی اوست. در زمانه او بود که راهها امن شد و تجارت توسعه یافت و برای این مهم، کاروانسراهای زیادی در سرتاسر ایران ازجمله در کرج، عباسآبادِ بهشهر، خرانقِ اردکان، میبد، بیستونِ کرمانشاه، رفسنجان، مرودشت، ابوزیدآبادِ کاشان، صائینِ اردبیل، خواجهنظرِ جلفا، ینگهامامِ ساوجبلاغ، مورچهخورتِ اصفهان، کوهابِ نطنز، شهرضا، مرنجاب، ساوه، گدوک فیروزکوه، فرسفجِ تویسرکان، امامزاده هاشمِ رشت، میاندشتِ میامی، مهریز، مرند، پاسنگانِ قم، بلابادِ نایین، خرزانِ قزوین، سمنان و بسیاری دیگر ساخته شد که به کاروانسراهای 999گانه شاهعباسی مشهور شد. به نوشته ژان تاورنیه در سفرنامهاش؛ «در تمام خاک ایران خصوصاً از تبریز تا اصفهان و از آنجا تا هرمز در مسافتهای معین و متساوی کاروانسراهای عالی دیده میشود. عموما وضع کاروانسرا در ایران هم از حیث راحتی و هم از بابت عظمت بنا بهتر از عثمانی است و به فاصلههای معینی در همه جای مملکت کاروانسرایی بنا شده است.»
ساخت این کاروانسراها، پلها، آبانبارها، مادیها، خیابانها، تفرجگاهها، کاخها، مساجد، مدارس، بازارها و باغها و میدانها خدماتی بودند که شاهعباس به مردم ایران کرد، با وجود مظالم بسیاری که به آنان روا داشت که اگرچه بعضیشان متروک شدهاند یا از میان رفتهاند و یا اندکیشان تغییر کاربری یافتهاند اما برخیشان هنوز و همچنان پابرجا هست و به مردم امروز سود میرساند، همانگونه که به مردم دیروز.
خشن ِ هنردوست
در همینه زمینه :