پشت صحنه یک الکلاسیکو
سیدجواد رسولی - کارشناس رسانه
این روزها در عربستان سعودی مسابقات سوپرجام اسپانیا بین 4تیم در حال برگزاری است. تعداد تناقضهایی که در این جمله میبینیم واقعا قابل توجه است. یک جام اسپانیایی در کشوری کیلومترها دورتر برگزار میشود. هواداران این تیمها هیچ دسترسیای برای تشویق تیمشان ندارند. سوپرجام که بهصورت سنتی و در همه جا مسابقهای (معمولا رفت و برگشت) میان قهرمانهای 2جام اصلی یعنی لیگ و حذفی است، تبدیل به تورنمنتی 4تیمه شده است و سرانجام اینکه برخلاف باقی کشورها که در آنها سوپرجام پیش از آغاز فصل جدید برگزار میشود، سوپرجام اسپانیا به ژانویه و درست در وسط فصل و در میانه رقابت سنگینی که در لالیگا سراغ داریم منتقل شده است.
این موضوع در رسانههای اسپانیایی با انتقادهای زیادی مواجه شده است. اگرچه در نهایت وجه اقتصادی این تصمیم بر وجوه دیگر غلبه دارد اما موضوع حالا دیگر به سطح سیاسی وارد شده است. در میان طیف گرایشهای سیاسی در اسپانیا مهمترین منتقد این تصمیم حزب سوسیالیست اسپانیاست که دولت این کشور را نیز در دست دارد. احزاب چپ رادیکال هم که بهصورت ماهوی با چنین تصمیمهایی که براساس پول و بین پولدارها گرفته میشود مخالفند. اما جالب است که طیف دیگر سیاسی یعنی میان احزاب راست افراطی هم این تصمیم محکوم شده است. تنها گرایش سیاسی حامی این تصمیم، گرایش راست میانه و احزاب لیبرال هستند. طبیعی هم هست چون ارزش اصلی در این نگرش سیاسی بر محور سرمایه است. رئیس فدراسیون فوتبال اسپانیا آقای روبیالس از همین طیف است و مهمترین حامی چنین تصمیمی است. استدلال او برای این کار «صدور ارزشهای اسپانیایی و برند این کشور به دیگر نقاط جهان به واسطه فوتبال» بوده است. اما این فقط رویه ماجراست. وقتی بدانیم تصمیم اولیه برگزاری سوپرجام اسپانیا که قرار بود فقط تا سال 2024برقرار باشد، حالا براساس گزارش روزنامه آس تا سال 2030تمدید شده است و اینکه عربستان سعودی سالی 30میلیون یورو بابت این قضیه به فدراسیون فوتبال اسپانیا پرداخت میکند، شاید دیگر نشود به بحث «صدور ارزشها» زیاد اعتماد کرد. از طرف دیگر محور اصلی انتقادهای احزاب و چهرههای سیاسی دیگر این است که اتفاقا این برخلاف ارزشهای اسپانیاست که باشگاههای فوتبال اسپانیا در کشوری با رژیم دیکتاتوری و پروندههای شرمآور حقوق بشری با همدیگر مسابقه بدهند. به همین دلیل هم این روند تا زمانی که به ارزشهای اسپانیایی احترام گذاشته شود باید متوقف شود. از طرفی خاویر تباس، رئیس سازمان لالیگا که از منتقدان جدی این تصمیم بوده، خودش مسئول قراردادی است که در آن بازیکنان تیم ملی عربستان سعودی برای تمرین و بازی در سطح حرفهای فوتبال اسپانیا به باشگاههای لالیگای 1و 2فرستاده شدند تا مستقل از اینکه اساسا نیازی به آنها هست یا نه مورد استفاده قرار بگیرند. خاویر تباس همین هفته پیش در مصاحبه با رسانهها حمایت جدی خودش را از برگزاری سوپرجام در عربستان اعلام کرد. همه اینها یعنی پشت یک الکلاسیکوی ناگهانی و بیموقع رخدادهای بسیاری در جریان است. بحثهایی در سطح سیاسی، اقتصادی و البته اخلاقی. برای همین هم این الکلاسیکو بیرونقترین بازی از نظر پوشش و شور و هیجان در داخل اسپانیا بود و عده قابل توجهی آن را عملا تحریم کردند. بعضیها میگویند فوتبال فقط یک ورزش است و آن را با سیاست آلوده نکنید. اما واقعیت دنیای امروز چیز دیگری است. فوتبال حالا یک ورزش تماما سیاسی است. چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم. راستی گذشته از این بحثها، کسی یادش میآید آخرین باری که بارسلونا موفق شد، با مسی یا بدون مسی، با ژاوی یا بدون ژاوی، رئالمادرید را شکست دهد کی بوده؟