خلیجفارس شورتر شد
سدسازی ترکیه و عراق و بستهشدن دجله و فرات آب ورودی به خلیج فارس را کاهش داد
زهرا رفیعی - خبرنگار
رودخانه اروند و بهمنشیر تا 4 دهه پیش بهتنهایی 100 تا 120میلیارد مترمکعب آب شیرین به خلیجفارس میرساندند تا تنوع زیستی این پهنه آبی تقریبا بسته، برقرار بماند. از آن زمان تاکنون سدهای بیشمار در ایران، عراق، ترکیه و سوریه احداث و میزان آب ورودی به خلیجفارس بسیار کمتر از قبل شده است.
تغییر اقلیم و بهرهبرداری بیرویه از خلیجفارس باعث بالا رفتن درجه سختی و شوری آب شده است. به همه این موارد، منابع آلودهکننده نفتی و تلخابههای باقیمانده از آبشیرینکنها را نیز باید اضافه کرد؛ آنچنان که احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیط دریایی سازمان حفاظت محیطزیست در پاسخ به سؤال همشهری تأکید میکند، کاهش ورودی آب شیرین از رودهای اصلی، تغییر اقلیم، افزایش دمای آب و افزایش شوری آب در خلیجفارس تنوعزیستی این دریا را تهدید میکند. او میگوید: بهدلیل سدسازیهای مکرر در ترکیه و عراق و مسدود کردن دجله و فرات در این کشورها آب بسیار حداقلی در حد چند میلیارد مترمکعب به خلیجفارس میرسد.
سرانجام آب شیرینکن در خلیجفارس
کمبود منابع آب تجدیدپذیر و افزایش جمعیت و توسعه صنعتی، کشورها را به سمت استفاده از تکنولوژیهای نوین برای استحصال آب کشانده است. یکی از فراگیرترین تکنولوژیها بهخصوص در خاورمیانه، استفاده از آبشیرینکنهاست. تعداد مراکز آبشیرینکن به مرور در حاشیه خلیجفارس افزوده میشود. برخی از این تاسیسات مانند راسالزور در عربستان روزانه یکمیلیون مترمکعب آب خلیجفارس را شیرین میکند.
احمدرضا لاهیجانزاده درباره نحوه استفاده ایران از این منبع تامین آب به همشهری میگوید: استفاده حداکثری از آبشیرینکنها از عوامل تخریب این اکوسیستم است. 55درصد آبشیرینکنهای دنیا در کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس مستقر است. آنچه ایران بهدنبال آن است، استفاده از آبشیرینکنها با تکیه بر مطالعات آمایش سرزمین است. براساس مطالعات انجامشده، محل استقرار آبشیرینکنها در پهنه استان بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان انجام شده است. این مطالعات، مکانی که کمترین آسیب را به زیستگاههای دریایی وارد کند، مشخص کرده است. بیشترین تمرکز ما به سمت دریای عمان است که حدود 50کیلومتر ساحل اقیانوسی داریم و در آنجا عمق مناسب برای تخلیه و برداشت آب وجود دارد. در آینده نیز اجازه نخواهیم داد شورابه آبشیرینکنهایی که در مقیاس ملی فعال هستند، بدون فیلتر شدن به دریا تخلیه شوند.
وزارت صمتالبته برای بهرهبرداری از پساب آبشیرینکنها در صنایع دیگر اعلام آمادگی کرده است و حالا معاون محیط دریایی سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: موضوع پسابهای آبشیرینکنهای کشورهای عرب را در راپمی (سازمان منطقهای کشورهای حاشیه خلیج فارس و دریای عمان) مطرح کردهایم. این نهاد بینالمللی چند سال است که دچار رکود شده بود، ولی با تغییر مدیریت آن در ماههای اخیر، فعالیتهایش مجددا آغاز شده است. بهگفته لاهیجانزاده به کمک فناوریهای روز میتوان از شورابههای باقیمانده محصولات گرانقیمت مانند لیتیوم و پتاسیم بهدست آورد، اما چنین الزامی برای بهرهبرداری از پساب در کشورهای عربی وجود ندارد. البته بهدلیل ارزش بالای اقتصادی، هماکنون کشور امارات به سمت استحصال آن حرکت کرده است. حتی کشور ترکمنستان هم بهدنبال استفاده از فلزات پساب آبشیرینکنها در دریای خزر است؛ چراکه درآمد حاصل از تولیدات این فرایند از فروش نفت بالاتر است.
آلایندههای خلیجفارس
از سال 95که شناور کاوشگر خلیجفارس، بهصورت رسمی آباندازی و به پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی تحویل داده شد، تاکنون گزارشی با محتوای زیستمحیطی منتشر نشده است. اصلیترین هدف این کشتی، پایش آلودگیها و منابع اصلی آنها در خلیجفارس است.
محمود رضایی، مدیرکل مقابله با آلودگی دریایی سازمان حفاظت محیطزیست در مورد آلودگیهای خلیجفارس میگوید: حضور چاههای نفت، آب توازن کشتیها، اسکلههای بارگیری نفت، پالایشگاهها، خطوط انتقال نفت و نفتکشها از عمده دلایل آلودگی نفتی در خلیجفارس است. با توجه به بسته بودن خلیجفارس این آلودگی میتواند تأثیر صدچندانی داشته باشد. پایشهای دورهای در حال انجام است و «انگشتنگاری مواد نفتی» برای تعیین محل نشت مواد نفتی و مشتقات انجام میشود. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون دریایی سازمان حفاظت محیطزیست، اما دقیقتر در مورد منشأ آلودگیهای نفتی صحبت میکند و میگوید: عوامل اصلی آلاینده در خلیجفارس شناورها و کشورهای همسایه هستند، ولی در بخش ایرانی، شرکت فلات قاره بیشترین آلودگی را ایجاد میکند. همه فعالیتهای این شرکت توسط سازمان رصد میشود. خط لوله ابوذر از اصلیترین منابع آلاینده این شرکت است. شرکت فلات قاره نیز یک میلیارد دلار برای اصلاح خط درنظر گرفته است که مناقصه پروژههای مربوط به آن یک ماه پیش برگزار شد.
ترال فقط سنتی
در سالهای اخیر، آسیبهای زیستمحیطی و اقتصادی که توسط کشتیهای صید ترال چینی به زیستگاههای خلیجفارس وارد شد، سروصدای زیادی ایجاد کرد؛ بهطوری که نمایندگان مجلس پا پیش گذاشته و قرارداد بخشی از آنها را ملغی کردند. این نحوه صید اما به مذاق برخی در داخل هم خوش آمد؛ بهطوری که با هدایت و راهنمایی سازمانهای متولی، جامعه محلی با فروش شناورهای خود، بخشی از سهم خرید یک کشتی ترال را پرداختند و عملا متضرر شدند. صید ترال صنعتی آنچنان که مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست میگویند متوقف شده است. داوود میرشکار، مدیرکل دفتر زیستبومها و سواحل دریایی در پاسخ به سؤال همشهری در مورد وضعیت صید ترال میگوید: با حضور تمامی ارگانهای دولتی و نظارتی و انتظامی کارگروه صید ترال زیرمجموعه کارگروه امنیت ملی تشکیل شد. دستورالعمل صید ترال تدوین و مورد نقد و بررسی ذینفعان قرار گرفت. قرار بود که برای هرکدام از انواع صید ترال (صید ترال کف، میانآبی، صنعتی و سنتی) دستورالعملی تدوین شود. موضع سازمان حفاظت محیطزیست در مورد صید ترال به هر روش ممکن بهدلیل تبعات جبرانناپذیری که باعث تخریب زیستگاههای دریایی میشود، منفی است. میرشکار میگوید: با توجه به مسائل اجتماعی با شروطی با صید ترال سنتی موافقت کردیم. این کار نیازمند نظارت دستگاه متولی، یعنی سازمان شیلات ایران است که متأسفانه شاهد همراهی آن سازمان نیستیم. براساس قوانین، صید و بهرهبرداری پایدار از دریا با شیلات است. هماکنون صید ترال صنعتی متوقف شده است. درصورت نظارت شیلات، تلاش میکنیم که صید سنتی با محدودیت مکانی و زمانی برقرار بماند.