روزی به نام «شهر بارانهای نقرهای»
رشت؛ شهر سیاست و تجارت
12دیماه سال936خورشیدی شهر رشت بهعنوان مرکز سیاسی گیلان انتخاب شد. این روز در تقویم رسمی کشور با نام روز رشت شناخته میشود
پرنیان سلطانی- خبرنگار
«شهر بارانهای نقرهای»، «شهر همیشه بیدار»، «شهر خانههای سفالی» و «شهر خلاق خوراکشناسی» نامهایی است که با آن از شهر رشت یاد میکنند؛ شهری که میگویند عمر هزارساله دارد و از زمان حکومت صفویه، مرکز گیلان شده است. واقعیت این است که نام رشت از گذشتههای دور تا امروز با تاریخ ما گره خورده است؛ از همان زمانی که رشت مرکز گیلان و به یکی از شهرهای تجاری کشور تبدیل شد تا بعدها که دروازه ورود به کشورهای همسایه بود. زمانی که در جریان انقلاب مشروطه در فتح تهران و سرنگونی استبداد محمدعلی شاهی نقش بسزایی داشت و کمی بعد نهضت جنگل در آن شکل گرفت تا همین امروز که بهعنوان شهر خلاق خوراکشناسی به شبکه شهرهای خلاق جهان یونسکو راه یافته است. شاید به افتخار همین حضور همیشگی رشت در تاریخ ایران است که یک روز از 365روز سال به نام این شهر تاریخی و اثرگذار نامگذاری شده؛ روزی که رشت در 464سال پیش بهعنوان مرکز سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گیلان انتخاب شد.
رشت؛ شهر هزار ساله
از گذشتههای دور رشت یک آبادی کوچک در خطه گیلان بود. این گذشته دور که از آن صحبت میکنیم، حوالی قرن سوم هجری قمری است؛ یعنی بیش از هزار سال پیش. اما رشت از روزی که بهعنوان مرکز خطه گیلان انتخاب شد، اهمیت دوچندانی پیدا کرد. تا پیش از انتخاب رشت بهعنوان مرکز سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی گیلان، این خطه به دوبخش دو سوی سفیدرود تقسیم شده بود که از آنها با نام «بیه پس» و «بیه پیش» نام میبردند. بیه پیش، سرزمینهای بخش شرقی گیلان یعنی محدوده لاهیجان بود و بیه پس محدوده غرب گیلان یعنی فومن. «بیه» هم یک واژه گیلکی بهمعنای آب است که از آن با عنوان مصب بین دورود هم نام برده میشود. این دو بخش که رودخانه سفیدرود آنها را از هم جدا کرده بود، حاکمان مخصوص خودشان را داشتند و به نوعی خودمختار اداره میشدند. واقعیت این است که کوههای بلند با گذرگاههای باریک پرپیچ و خم، جنگلهای غیرقابل تسخیر و بارش بارانهای فراوان در این خطه باعث شده بود تا حکومتهای مرکزی کشور کمتر سراغی از گیلان بگیرند و به گرفتن خراج از حاکمان این دو محدوده بسنده کنند تا اینکه نوبت به حکومت صفویه رسید. در زمان حکومت صفویه در تاریخ 12دی سال936خورشیدی حکومتهای محلی گیلان برچیده و رشت مرکز سیاسی گیلان شد.
رد پای تاجران در رشت
هوشنگ عباسی، پژوهشگر و گیلانشناس نامآشنای رشت میگوید از زمانی که رشت بهعنوان مرکز گیلان انتخاب شد، این شهر بهتدریج رشد کرد. به این ترتیب که تولیدات ویژه آن ازجمله تولید ابریشم و برنج موجب شد پای تاجران کشورهای مختلف به رشت باز شود. در واقع رشت تبدیل به یکی از شهرهای بزرگ تجاری زمان خودش شد و رفتهرفته دروازه بین ایران و دیگر کشورها نام گرفت تا جایی که شاهان قاجاری برای سفر به فرنگ، ابتدا خودشان را به رشت رسانده و بعد از طریق بندر انزلی راهی دیگر کشورها میشدند.
اولینها در شهر تاریخی
اما رشد شهر رشت به همین جا منتهی نشد. این شهر علاوه بر اینکه نام خودش را در زمره شهرهای تجاری آن دوره قرار داد و مرکز سیاسی گیلان بود، خیلی زود به یکی از قطبهای فرهنگی کشور هم تبدیل شد. هوشنگ عباسی میگوید: شهر رشت در حوزه فرهنگ و هنر یکی از شهرهای پیشروی کشور بود تا جایی که نخستین چاپخانهها در رشت شکل گرفت و تاسیس روزنامهها نیز از اینجا شروع شد. در فاصله سالهای 1290تا 1300، حدود 100انجمن فرهنگی و احزاب سیاسی در رشت فعالیت میکردند. ضمن اینکه رشت جزو نخستین شهرهایی بود که شهرداری داشت و قانون مصوب شهری تصویب کرد.
رشت، میزبان نهضت جنگل
با وجود اینکه رشت را میتوان با عنوانها و نمادهای مختلفی معرفی کرد، اما شکی نیست که نهضت جنگل، شناسنامه این شهر تاریخی بهحساب میآید. رشت که بهگفته هوشنگ عباسی در اواخر سده پیش یکیاز مراکز مهم جنبش آزادیخواهی در ایران بود، بزرگترین جنبشهای معاصر ایران را بهنام خود کرد؛ نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی که بیش از 16قومیت کشور را با خود همراه کرد.
شهر تالابها و رودخانهها
از اهمیت تاریخی رشت که بگذریم به موقعیت جغرافیایی این شهر و طبیعت زیبایش میرسیم. رشت را علاوه بر همه نامهایی که به آن اطلاق میکنند میتوان شهر تالابها هم نامید.
تالاب «عینک» در پیرامون این شهر یکی از بزرگترین تالابهای کشور بهحساب میآید. این شهر علاوه بر جنگلهای بسیار زیبایی که دارد، 2رودخانه معروف از شعبههای سفیدرود را در خود دارد که بهدلیل داشتن آبهای زلال و پاک نامشان را «گوهررود» و «زر جوب» نهادهاند. هر چند که این رودخانهها این روزها حال خوشی ندارند و دیگر مثل قبل پاک و زلال نیستند، اما به هر حال جزو جاذبههای طبیعی رشت بهحساب میآیند.
از خانههای سفالی تا بارانهای نقرهای
معروفترین نامی که به رشت دادهاند، شهر بارانهای نقرهای است. این شهر به همراه شهر انزلی پربارانترین شهرهای ایران هستند، اما درباره نقرهایبودنش چند روایت وجود دارد که یکی از معتبرترین آنها این است که ترکیب قطرات ریز باران با آفتاب یک فضای نقرهای در شهر بهوجود میآورد و به همین دلیل رشت به شهر بارانهای نقرهای معروف شده است. علاوه بر این، به چند شهر شمالی ازجمله آستارا، لاهیجان و رشت، شهر خانههای سفالی هم گفته میشود. دلیلش هم این است که بهدلیل بارانهای مداوم، مردمان این شهرها از گذشتههای دور بام خانهها و حتی خود خانههایشان را از سفال میساختند تا هم جلوی رطوبت را بگیرد و هم دمای داخل خانه را از سرما و گرمای بیرونی حفظ کند. بهگفته هوشنگ عباسی، تا همین 50سال پیش میشد رد این خانههای سفالی را در شهر رشت دید اما به مرور آپارتمانسازی و تغییرات ساختوساز باعث شد این هویت رشت از بین برود.
مکث
روایت جهانگردان و مسافران از رشت
از آنجا که رشت از دیرباز یکی از مراکز مهم تجارت با دنیا بهحساب میآمد همواره پای مسافران، تاجران و جهانگردان بسیاری به آن باز میشد تا جایی که نام آن را میتوان در بسیاری از سفرنامههای مهم دنیا مشاهده کرد. بهعنوان مثال در بخشی از سفرنامه ارنست اورسل، جهانگرد بلژیکی که حدود 140سال پیش نوشته شده، درباره رشت میخوانیم: «مثل همه گیلانیها، رشتیها به حاصلخیزی سرزمینشان سخت میبالند. گیلان درواقع جنگل پهناوری است که بعضی قسمتهای آن بهصورت محل سکونت مردم یا مزارع برنج درآمده است. هر نوع رستنی که در اروپا میروید- غیر از نوعی صنوبر- در این منطقه نیز میروید.