• یکشنبه 16 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 26 شوال 1445
  • 2024 May 05
یکشنبه 12 دی 1400
کد مطلب : 149737
+
-

نگاهی به ماجرای جبران کمبود پزشک

افزایش پزشک به چه قیمت و با چه کیفیت

 زیبا صالحی- دانشجوی ارشد دانشگاه تهران

 مدتی است بحث بر سر افزایش سهمیه رشته پزشکی بین شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، وزارت بهداشت و مسئولان نظام‌پزشکی جریان دارد و ‌به‌دنبال آن موافقان و مخالفان و دلایل و شواهد بعضا موجز و در خور تامل مطرح می‌شود. البته تحقیقات واقع‌بینانه هم بر افزایش سهمیه پزشکی صحه می‌گذارد؛ از این‌رو انجام این مهم نیاز مبرمی به کارشناسی و برنامه‌ریزی دقیق دارد. چنین الزاماتی نظیر تامین استاد، تجهیزات پزشکی، کلاس‌های مجهز به سیستم اینترنتی، امکانات تشریح و دستگاه‌های پیشرفته و به‌روز و آزمایشگاه‌ها و... سازوکارهای لازم را می‌طلبد تا برسد به نحوه پذیرش دانشجو که مهم‌ترین رکن است. نکته اینجاست که در سال‌های اخیر شاهد فارغ‌التحصیلانی فاقد مهارت و کاردانی با عناوین گوناگون از دانشگاه‌های غیرانتفاعی و جدیدالتاسیس بوده‌ایم؛ تصدی مشاغل مغایر با نوع تخصص آنها هم مؤید همین مسئله است. بی‌شک، نبود هماهنگی و تناسب برنامه آموزشی دانشگاه‌ها با نیاز اشتغال جامعه معضل مهمی است که غفلت از آن انحطاط از مسیر توسعه و عقب‌ماندگی را به‌دنبال خواهد داشت. سؤال اینجاست که هدف از افزایش سهمیه پزشکی، ارتقای کیفیت است یا کمیت؟ ظاهرا هدف کمیت است. داشتن پزشک به تعداد ایده‌آل و مطلوب به چه قیمتی و با چه کیفیتی؟ آیا هیچ نظارت مستقیم و علمی بر میزان دانش و مهارت و تخصص اینگونه از فارغ‌التحصیلان وجود خواهد داشت یا صرفا، برون‌داد این مراکز تحت عنوان خانم و آقای دکتر هدف نهایی و مقصود غایی است؟
لازم به یادآوری است در کشورهای پیشرفته که فارغ‌التحصیلان پزشکی ایران به قصد ادامه تحصیل یا کار به آنجا می‌روند باز هم مورد آزمون‌های علمی قرار می‌گیرند و درصورت موفق شدن در این آزمون‌ها و داشتن سطح دانش موردنظر می‌توانند تحت قوانین و ضوابطی تخصص بگیرند یا در بیمارستان‌ها مشغول به‌کار شوند. بدیهی است در جوامع شرقی، علم و کارایی دانشجویان پزشکی از موضوعات مهم است.
جهت کنکاش درباره کمبود پزشک، اگر در شهرهای کلان، در ساعات پذیرش بیمار سری به ساختمان‌ها و مراکز پزشکی بزنید، متوجه و متعجب خواهید شد؛ چراکه نه‌تنها کمبود پزشکی وجود ندارد، بلکه با وفور تخصص‌های گوناگون مواجه می‌شوید؛ درحالی‌که اغلب کمتر از حد معمول بیمار دارند و حتی بعضی فاقد بیمارند و همچنین پزشکان حاذق و کاردانی نیز هستند که مطبشان به‌واسطه تجمع بیمار جای نشستن ندارد. مسلما نداشتن بیمار هم دلیل نداشتن مهارت پزشکان نیست و دلایل دیگری در این موضوع نقش دارد؛ ازجمله بالا بردن ویزیت متخصصان، نداشتن شناخت کافی نسبت به دانش و تجربه آنها، دور بودن مراکز پرجمعیت شهرها از مراکز پزشکی و... درصورتی‌که این گروه متخصصان اگر حداقل نصف ساعات خودشان را به مناطق کوچک یا محروم استان خود اختصاص دهند، بعضا با افزایش مراجعه‌کنندگان بیمار روبه‌رو می‌شوند و از اینکه می‌توانند مفیدتر باشند، احساس رضایتمندی بیشتری هم می‌کنند. به‌لحاظ اهمیت بحث پزشکی و ضرورت و حیاتی بودن مهارت در تشخیص نوع بیماری و معالجه بیماران ناگزیر از ذکر مواردی واقعی هستم. آقای میانسالی از بستگان چند سالی بود که ناراحتی دیسک کمر داشت، با این حال به زندگی عادی و کار خود ادامه می‌داد و با وجود بیماری گاه خوب و گاه ناراحت بود تا اینکه به پیشنهاد پزشک و به امید بهبودی، تن به تیغ جراحی داد، اما افسوس که پس از گذراندن دوره نقاهت دیگر نتوانست بلند شود و راه برود و فلج شد و پس از مدتی هم از این غصه دق کرد و به رحمت خدا رفت.
دختر دانشجویی از نزدیکانم که همزمان تحصیل و تدریس می‌کرد و همیشه فعال بود، جهت معالجه لاغری خود و گرفتن رژیم چاقی به مطب دکتر محله مراجعه می‌کند و پس از گرفتن دستورالعمل راهی داروخانه می‌شود. هنگام دریافت نسخه با دیدن مقادیر زیادی از قرص، شربت، سرم و سوزن، تعجب کرده و معترض می‌شود که اشتباه شده و این نسخه من نیست. مسئول داروخانه جواب می‌دهد اشتباهی نشده و این داروهای نسخه شماست. آنگاه آرزوی سلامت و ترک اعتیاد برای او می‌کند. دختر دانشجو «به‌گفته خودش» انگار آب سردی  ‌رویش ریخته باشند، دچار شوک می‌شود و خجالت‌زده و با استرس و ناراحتی بسیار سعی می‌کند بفهماند که معتاد نیست و سوءتفاهمی پیش آمده است و سرانجام پی ‌می‌برد که دکتر مربوطه چون مراجعان معتاد داشته لاغری و ضعیفی او را دلیل بر اعتیاد تشخیص داده؛ ازاین‌رو نسخه مخصوص افراد معتاد را برایش تجویز کرده است. موارد متعددی از اینگونه را دیده و شنیده‌ام. در همین جا ضروری است اشاره‌ای هم به دندانپزشکان داشته باشم؛ چنان‌که بارها خود شاهد بوده‌ام، هنگام معالجه دندان‌ها به‌علت تفاوت هزینه پر کردن دندان با عصب‌کشی و متعاقب آن گذاشتن روکش مرغوب، دندانپزشک تأکید بر کشیدن عصب و معالجات (واقعا گزاف و کمرشکن) بعدی می‌کند و دلایل خودش را برای استحکام دندان با عصب‌کشی می‌آورد.
مسئله مهم دیگر نسخه‌نویسی اغلب پزشکان است که عادت به نوشتن طوماری از قرص، آرامبخش، آمپول، تقویتی و احیانا گرافی‌های متعدد دارند. البته در راستای آسیب‌شناسی ناچار از اشاره به پاره‌ای از خطاها در حوزه پزشکی شدم و خدایی‌ناکرده منظور تخفیف جامعه شریف پزشکان نیست، بلکه به ضرورت نقادی و سنجش کیفیت درمان از سر دلسوزی و دغدغه خاطر این موضوع را مطرح کردم؛ آن هم با رویکردی پژوهشی در جهت شناخت نواقص و کمبودها که منتج به اتخاذ تصمیم بی‌جا و مقتضی در مورد افزایش سهمیه پزشکی خواهد شد.
همه ما شاهد بوده‌ایم که کادر پزشکی و پرستاران وظیفه‌شناس و زحمتکش با چه فداکاری‌ها و ازخودگذشتگی‌هایی در این دوران کرونایی انجام وظیفه و آسایش خود را فدای سلامت جامعه کرده و حتی عزیزانشان را در این راه از دست داده‌اند.
خوشبختانه در کشورمان پزشکان باایمان و مجرب کم نیستند که یک‌روز در هفته، نیازمندان را به‌رایگان معالجه می‌کنند؛ چنان‌که خود شاهد بودم دختر دانش‌آموزی که غده‌ای در سرش رشد کرده بود و جانش را تهدید می‌کرد و خانواده‌اش هم از نظر اقتصادی ضعیف بودند، توسط جراح کاردان و نیکوسیرتی بدون هیچ‌گونه هزینه و دستمزد عمل شد و از خطر مرگ حتمی نجات پیدا کرد و هم‌اکنون به سلامت زندگی می‌کند. در اینجا به چند راهکار با هدف بهبود روند پذیرش دانشجوی پزشکی و رفع کمبود پزشک در مناطق محروم اشاره می‌کنم:
الف- افزایش سهمیه پزشکی تا حد امکان باید از بین داوطلبان شهرها و مناطق محروم صورت گیرد. به‌دلیل بومی بودن و داشتن تعلق‌خاطر بیشتر نسبت به محل زندگی و علاقه به خدمت در زادگاه‌شان.
ب- علاوه بر شرط قبولی در رشته پزشکی، یکی از شرایط گرفتن ضمانت کار پس از فارغ‌التحصیلی در شهرستان‌های کوچک و محروم در حدود 2 تا 5 سال است که می‌تواند مشکل‌گشا باشد.
پ- ایجاد انگیزه بیشتر برای کار و خدمت فارغ‌التحصیلان پزشکی در مناطق محروم از طریق طرح‌های تشویقی مانند افزایش درصد حقوق و مزایا، تهیه مسکن، تسهیل در رفت‌وآمد به منطقه و ویزیت بیماران در روستاها.
ج- تقویت حس انسان‌دوستی و محبت به موضوع آموزش‌های اصولی و تأثیرگذار در دانشگاه‌ها.
د- اعزام پزشک داخلی و متخصص هر 15روز به‌مدت 3-2روز به مناطق محروم و تأمین آسایش آنها در محل از نظر مسکن مناسب و... از طریق طرح‌های تشویقی مدون و قانونی؛ به‌طوری‌که هر 2 یا 3 روز از هفته، به یک کادر درمانگر و متخصص اختصاص یابد تا مردم مناطق محروم بتوانند از این طریق به پزشکان با تخصص‌های موردنیازشان دسترسی داشته باشند و معالجه شوند.
ه‍- حضور پرسنل نظارت مستمر و غیرمحسوس نظام‌پزشکی کشور بر نحوه کار پزشکان و میزان دریافت ویزیت از بیماران طبق قانون مقرر و جلوگیری از سوءرفتارهایی نظیر زیرمیزی، سکه و... می‌تواند کارساز و مفید واقع شود.
به‌نظر نگارنده پذیرش دانشجوی پزشکی باید مطابق با نیاز واقعی جامعه طبق ضوابط حرفه مقدس طبابت و با درنظر گرفتن پارامترهای سنجش هوش بالا و برخورداری از استعداد لازم انجام گیرد و تنها صرف حفظ مطالب درسی معیار نباشد؛ زیرا داشتن ذکاوت و درصد هوش بالا از مهم‌ترین عوامل درک و فهم بهتر و کشف علم و خلاقیت است؛ از این‌رو اهمیت رشته پزشکی ایجاب می‌کند که حساسیت و دقت مضاعفی نسبت به سایر رشته‌ها در گزینش دانشجو لحاظ شود. دوران بورسیه و امتیازات جانبی بدون داشتن شرایط فوق خیانت به سلامت جامعه به‌شمار می‌رود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید