آشنایی با مغولستان؛ کشوری که با چنگیزخان بر دنیا مسلط شد
سرزمین کشتیگیرهای بدبدن
حمیدرضا رسولی
همه ایرانیها برای یکبار هم که شده نام مغولستان به گوششان خورده است؛ چرا که نام این کشور با تاریخ سرزمین ما گره خورده و بلادرنگ نام چنگیزخان را در اذهان زنده میکند. چنگیزخان بزرگترین و نامآورترین سردار تاریخ قوم مغول است که امپراتوری مغول را تشکیل داد و بعد از حمله به ایران و فتح آسیای میانه، بر دنیا مسلط شد. از آن امپراتوری حالا کشوری باقی مانده که 3میلیون نفر جمعیت دارد و روزگار آرامی را سپری میکند. مغولستان برای بسیاری از گردشگران خارجی و تاریخنویسها هنوز هم یک کشور خاص به شمار میرود و مطالعات زیادی درباره قبیلههای مغول که بازماندههای عصر امپراتوری چنگیزخان به شمار میروند، انجام میشود. مغولستان با اینکه دومین کشور محصور در خشکی جهان به شمار میرود، یکی از مقاصد اصلی گردشگران هم بهحساب میآید و خیلی از مردم جهان برای تماشای زیست قبیلههای مغول در دل طبیعت و بازدید از مناطق بکری که قدمت آنها به صدها سال قبل برمیگردد به این کشور سفر میکنند. از اینرو آشنایی با کشوری که روزی روزگاری بر دنیا مسلط شد اما مردم آن با گذشت زمان سلاح را زمین گذاشتند و حالا با پرورش بز و گوسفند زندگیشان را سپری میکنند خالی از لطف نخواهد بود.
مصایب همسایگی با چین
کمتر کشوری را میتوان سراغ داشت که مثل مغولستان چنین تاریخ پرفرازونشیبی داشته باشد. این کشور تا سال1206میلادی با نظام پادشاهی اداره میشد تا اینکه چنگیزخان از راه رسید و امپراتوری مغول را بنا کرد. مغولستان کشوری است که فقط با 2کشور روسیه و چین مرز مشترک دارد و به همین دلیل زندگی مردم آن مدام تحتتأثیر این همسایگی بوده است. قبل از به قدرت رسیدن چنگیز، قوم یوآن که بهشدت تحتتأثیر فرهنگ چینیها بود بر این کشور غالب بود اما بعد از کشورگشایی چنگیز و درگیریهای قبیلهای به دامن چین پناه بردند. مغولستان تا یکقرن پیش، تحت سلطه دودمان چینگ بود و تا پایان سده هفدهم مغولستان به بخشی از قلمرو دودمان چینگ بدل شد. با فروپاشی سلسله چینگ در سال1911، مغولستان اعلام استقلال کرد اما تا سال1921 برای دستیابی به استقلال کامل با جمهوری چین در ستیز بود. این فصل آخر کتاب تاریخ پرفرازونشیب مغولستان نیست؛ چرا که بعد از دستیابی به استقلال، تحتنفوذ روسها قرار گرفتند و سیاستمداران این کشور دنبالهرو سیاستهای شوروی بودند. فروپاشی نظام کمونیستی شوروی در سال1989بهترین اتفاق ممکن برای مغول بود و یکسال بعد یک انقلاب دمکراتیک در این کشور به وقوع پیوست که در نهایت به تشکیل یک نظام چندحزبی و تنظیم قانون اساسی در سال۱۹۹۲ منجر شد که درهای اقتصاد دنیا را به روی این کشور گشود. بخش دیگری از تاریخ این کشور به جنگهای گاه و بیگاه مغولها با چین اختصاص دارد و آنطور که تاریخنویسها روایت میکنند، پادشاهان چین برای جلوگیری از حملات قوم مغول، دیوار چین را ساختند.
سردترین پایتخت جهان
مغولستان کشوری است که در محاصره خشکی قرار دارد. این کشور بهخاطر دوری از دریا، آب و هوای سرد و خشک دارد. مردم مغولستان تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای بسیار سرد و پربرفی را تجربه میکنند و جالب است بدانید که اولان باتور، پایتخت این کشور که بارها میزبان مهمترین مسابقات کشتی در جهان بوده به لحاظ میانگین سالانه دما، سردترین پایتخت جهان به شمار میرود. در چنین شرایطی کشاورزی در این کشور رونق چندانی ندارد و بیشتر مغولها با دامداری زندگی را میگذرانند. البته دامداری در یکی از سردترین نقاط جهان هم آسان نیست. چنانکه در سرمای وحشتناک سال2009تا 2010 این کشور چیزی حدود 10میلیون رأس دام در این کشور تلف شد، با این حال مغولستان بزرگترین صادرکننده گوشت قرمز در جهان به شمار میرود و صنعت این کشور به صنایع غذایی و پوست و پشم وابسته است. طبق آخرین برآوردها در سال2018حدود 31میلیون رأس گوسفند و بیش از 27میلیون رأس بز در این کشور پرورش یافته که عددها و رقمهای عجیبی است.
مهد کشتیگیرهای چغر
فرهنگ مردم این کشور تا حد بسیار زیادی تحتتأثیر فرهنگ روسها قرار گرفته و شاید به همین دلیل است که کشتی به ورزش اول این کشور بدل شده. کشتیگیرهای مغولی خیلی سخت مدالهای جهانی و المپیک را صید میکنند، اما هرگز حریف آسانی برای کشتیگیران ایرانی و روسی نیستند و جزو پرقدرتترین کشتیگیرهای دنیا به شمار میروند. دلیل آن هم علاقه مردم این کشور به نوعی کشتی سنتی است که در مراسم ملی آنها انجام میشود و چیزی شبیه کشتی پهلوانی ایرانیهاست. از طرفی فرهنگ عمومی و معماری بناهای تاریخی این کشور شباهت زیادی به فرهنگ اقوام چینی دارد. بهطوری که سبک معماری مغولستان تا حد قابلاعتنایی تحتتأثیر معماری چینی است و به سبک تبتی گرایش دارد. موسیقی بومی مغولستان نیز شباهت زیادی با اقوام آسیای میانه دارد. سازها عمدتاً سیمی هستند و موسیقی سنتی این کشور بهطور معمول دونفره اجرا میشود.
زندگی قبیلهای در طبیعت
از تاریخ پر از جنگ و خونریزی مغولها که بگذریم باید درباره جاذبههای گردشگری این کشور صحبت کنیم. یکی از جاذبههای این کشور طبیعت بکر و زیبایی است که هر سال میلیونها گردشگر را جذب میکند. بخش وسیعی از طبیعت مغولستان شامل مناطق حفاظت شده است و بهطور کلی 99منطقه حفاظت شده در این کشور ثبت شده که در آسیایمیانه یک رکورد است. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد مناطق حفاظت شده مغولستان با نمونههای خارجی، پیوند عمیق بومیان مغولستان با این مناطق است. بومیان زیادی در پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده زندگی میکنند که اهمیت زیادی به پایداری و حفاظت آن میدهند. آنها تنها بازماندههای قبایل کوچ نشین و نیمهکوچنشین این کشور به شمار میروند که هنوز سبک زندگی سنتیشان را حفظ کردهاند. شترسواری در صحرای «گبی» یکی دیگر از جاذبههای گردشگری مغولستان است که طرفداران بسیاری دارد.
بزرگترین مجسمه سواره دنیا
آیین یا سبک زندگی بودائیسم 2هزار سال پیش از هند وارد مغولستان شد و از آن موقع تاکنون به مذهب اصلی مردم این کشور بدل شده است. طبق آخرین آمار و ارقام، نیمی از مردم مغولستان بودایی هستند و جای تعجب ندارد که بیشترین و بزرگترین صومعهها و معابد و مجسمههای مرتبط با بودا در این کشور قابلمشاهده باشد؛ مثل معبد «خامرئین خیید» که مرکز انرژی معنوی بوداییان جهان به شمار میرود یا مجسمه غولپیکر و طلایی بودا در اولانباتور که برای بوداییها یک مکان مقدس بهحساب میآید. گردشگران حرفهای همیشه توصیه میکنند که در سفر به مغولستان حتماً به شهر اولانباتور، پایتخت این کشور هم سری بزنید؛ چرا که یکی از تاریخیترین شهرهای جهان به شمار میرود. خرابههای شهر قدیمی «قراقورم» پایتخت چنگیزخان مغول در نزدیکی همین شهر واقع شده است. فاصله این مکان تاریخی با مجسمه چنگیز خیلی زیاد نیست. به جرأت میتوان گفت هیچ شخصیتی به اندازه چنگیز در مغولستان احترام ندارد و به همین دلیل مغولها 4میلیون دلاری برای ساختن تندیس بزرگ چنگیز هزینه کردهاند. این مجسمه 40متری که بهعنوان بزرگترین مجسمه سواره دنیا شناخته میشود از فولاد ساخته شده و چنگیز را سوار بر اسب نشان میدهد. زیر پای اسب چنگیز هم موزهای ساخته شده که گردشگران زیادی را جذب میکند. هر گردشگری میتواند از این اسب برنزی بالا برود و بعد از رسیدن به سر اسب، نمای زیبایی از شهر اولانباتور را تماشا کند.