فروپاشی شوروی؛ 30 سال بعد
30سال پیش، اتحاد جماهیر شوروی، با وجود تلاشهای اصلاحگرایانه میخاییل گورباچف رهبر آن، در نتیجه سیاستهای غلط داخلی و بحرانهای اقتصادی و نژادی از هم پاشید.
به گزارش یورونیوز، پیشبینی سقوط، از مدتها پیش شروع شده بود و گورباچف رهبر کشور به همینخاطر جنبش اصلاحگرایانه اقتصادی خود به نام «پرسترویکا» و اصلاحات سیاسیاش به نام «گلاسنوست» را راهاندازی کرده بود. هدف او، اصلاحات داخلی در حزب کمونیست با هدف پیشرفت اقتصادی بود. این طرحها، در میانه دهه 80 موفقیتآمیز بود و شوروی رو به زوال را احیا کرد اما این ابرقدرت، همچنان درگیر رقابت تسلیحاتی سنگین و سالها سوءمدیریت بود.
گورباچف اکنون 90 ساله است
اتحاد 15جمهوری شوروی، چیزی که قدرت حزب کمونیست را تامین میکرد، به سرعت در حال از دست رفتن بود و در ابتدا منطقه قفقاز علیه مسکو موضع گرفت و بلافاصله نارضایتیها به منطقه بالتیک رسید. در سال 1988، استونی نخستین جمهوری شوروی بود که خودمختاری خود را از مسکو اعلام کرد. مداخلات مسکو در سالهای بعد بیاثر ماند و بعد از استونی، لیتوانی در بهار1990 اعلام استقلال کرد.
در 19آگوست 1991، اعلام شد که گورباچف، هشتمین و آخرین رهبر شوروی، بهخاطر مشکلات سلامتی نمیتواند به کارش ادامه دهد. در پی اعلام این خبر، تانکها در مسکو وارد خیابانها شدند، و روزنامههای طرفدار اصلاحات تعطیل شدند. حزب تلاش کرد «ناآرامیها و آشوبها» را کنترل کند اما همهچیز علیه آن جلو رفت و بوریس یلتسین، رئیس فدراسیون روسیه، از درگیریها و آشوبها فاتحانه بیرون آمد.
گورباچف ناتوانتر از قبل بهکار برگشت و مسکو هرگز نتوانست نفوذ خود را بازیابد. در ادامه، اوکراین و جمهوریهای بیشتری در منطقه بالتیک اعلام استقلال کردند.
8دسامبر، 3 جمهوری بنیانگذار شوروی -روسیه، اوکراین و بلاروس- که بزرگترین جمهوریهای شوروی هم بودند اعلام کردند که اتحاد جماهیر دیگر وجود خارجی ندارد و توافقنامه کشورهای مستقل همسود را با هم امضا کردند. خیلی زود 11جمهوری دیگر هم به این پیمان پیوستند. گورباچف در ابتدا مجبور شد بهعنوان رئیس حزب استعفا بدهد، چون این حزب دیگر کارکردی نداشت و بعد از آن از سمت خود بهعنوان رهبر رئیس اتحاد جماهیر شوروی استعفا دهد. او، 30 سال بعد از این تصمیم، در گفتوگو با ریا نووستی گفته است که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، آمریکا و غرب «متکبر و بااعتماد به نفس شدند». او گفته است که آب رفتن شوروی، قدرت چانهزنی کرملین را پایین آورده بود؛ «در چنین وضعیتی، چطور میتوانید انتظار رابطهای برابر با آمریکا و غرب را داشته باشید؟ این نخستین چیز است. مسئله دوم، که به همان اندازه مهم است، وجود حس پیروزی در غرب، بهخصوص در آمریکا بود. تکبر و اعتماد به نفس بیش از حد وارد سر همه آنها شده بود.» در 26دسامبر 1991، یک روز بعد از استعفای گورباچف و جایگزینی پرچم 3 رنگ روسیه با پرچم سرخ، اتحاد جماهیر شوروی رسما منحل شد. در ماههای بعد، تمامی جمهوریهای آن استقلال خود را بهدست آوردند. سقوط شوروی، عملا چندماه طول کشید اما پیامدهای آن، بهخصوص در دنیایی که به منطق دوتایی ابرقدرتهای شرقی و غربی خو کرده بود، همچنان پایدار بود و هنوز هم تمام نشده است.
30 سال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این روسیه است که بسیاری از استراتژیهای اتحاد جماهیر شوروی را با هدف تامین امنیت ملی خود در فراسوی مرزهایش زنده نگه داشته است. روسیه در دوران پوتین، با چالشهای زیادی در جمهوریهای سابق شوروی مواجه است و همزمان با افزایش تنشها و چالشها، تلاشهایش برای حفظ نفوذ خود را افزایش داده است. روسیه در این راه، حتی دو بار دست به اقدام نظامی زده است؛ یکبار در سال 2008نیروهای این کشور به گرجستان حمله کردند و 6 سال بعد، در اقدامی بسیار فراگیرتر، به اوکراین حمله کردند و شبهجزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کردند. روسیه، بهگفته غرب، همین حالا هم در آستانه یک حمله نظامی به اوکراین است. مسکو این ادعا را رد میکند. مدل رفتار روسیه با اتحاد جماهیر شوروی سابق همان مدلی است که فرانسه و انگلیس- امپراتوریهای دو قرن اخیر- در آفریقا در پیش گرفته بودند؛ هم لندن و هم پاریس بعد از ترک قاره، تلاش کردند تا نفوذ خود را تا آنجا که میتوانند در مستعمرههای پیشین خود حفظ کنند. روسیه هم امروز میخواهد نفوذ خود را، چه بهصورت سیاسی، نظامی و یا اقتصادی در این جمهوریهای جوان حفظ کند و دقیقا همینجاست که تقابل غرب با شوروی، به شکل نوینش، این بار با روسیه احیا میشود؛ پوتین در راستای حفظ نفوذ مسکو در کشورهایی که حیاط خلوت خود میداند، با هرگونه توسعه ناتو در شرق اروپا مخالف است. اما آمریکا و متحدانش در ناتو، از عضویت کشورهای شرق اروپا در این پیمان امنیتی نظامی استقبال میکنند. این نگاه متفاوت، باعث اختلاف نظر در مسکو و واشنگتن شده است که بسیاری، آمادگی روسیه برای حمله به اوکراین را پیامد این اختلاف نظر میدانند.
مسکو اخیرا خواستار تضمینهای حقوقی غرب برای جلوگیری از گسترش ناتو به شرق و عدماستفاده از سلاحهای هستهای در کشورهای اطراف خود شده است. آمریکا گفته است که درخواستهای مسکو غیرقابلقبول است اما ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه گفته که دو طرف آماده مذاکره هستند.
بسیاری در غرب، پوتین را که پیشتر فروپاشی جماهیر شوروی را «بزرگترین فاجعه ژئوپولتیک قرن بیستم» خوانده، متهم میکنند که بهدنبال احیای بلندپروازیهای اتحاد جماهیر شوروی است. شوروی شاید در حرف و عمل مرده باشد، اما خصومتی که با غرب داشته، همچنان زنده است.