پرسپولیس؛ تیم نیمههای دوم
اسرار ساده، اما مهم یک بازی حذفی
بهروز رسایلی
در مرحله یکشانزدهم نهایی جامحذفی، پرسپولیس با 4گل تیم دسته اولی ویستاتوربین را شکست داد و به دور بعد صعود کرد. شاید بهنظر برسد مسابقهای در این سطح ارزش تحلیلی چندانی ندارد، اما دقیقا برعکس است. این بازی چند پیام نهفته داشت که میتواند بهکار سرخپوشان بیاید؛ مخصوصا که این تیم در فصل جاری عملکرد پرفراز و نشیبی داشته است.
نیمههای اولی که مفت میسوزد
آمار گلزنی پرسپولیس در مسابقات این فصل واقعا عجیب است. با احتساب 2بازی آسیایی و یک مسابقه لیگی، سرخپوشان تاکنون 13بازی انجام دادهاند و در این مسابقات 19گل به ثمر رساندهاند. از این 19گل فقط 3گل در نیمه اول زده شده و سرخپوشان 16گل دیگر را در وقت دوم وارد دروازه رقبا کردهاند. این یک نسبت خیلی عجیب و معنادار است که نشان میدهد پرسپولیسیها معمولا نیمه اول را مفت از دست میدهند. در همین بازی با ویستاتوربین نمایش پرسپولیس در وقت نخست بسیار دور از انتظار بود و همه را کلافه کرد، اما در وقت دوم شرایط عوض شد و سرخپوشان 4بار تور دروازه رقیب دسته اولی را لرزاندند. اینکه چرا 45دقیقه بهراحتی تلف میشود جای بحث دارد. همیشه اینطور نیست که اهمال نیمه اول در نیمه دوم قابل جبران باشد. گاهی گره کار باز نمیشود و امتیازات طلایی از دست میرود. شاید یحیی گلمحمدی و کادرش خوشحال باشند که پرسپولیس نیمه مربیان موفقی دارد، اما مسئولیت فنی از دست رفتن نیمههای نخست هم فقط و فقط متوجه خود آنهاست.
معجزه نیمکت
2 گل از 4گل پرسپولیس در این بازی را محمد شریفی و علی شجاعی به ثمر رساندند؛ بازیکنانی که از سوی خود یحیی گلمحمدی جذب شدند، اما اغلب نیمکتنشین بودند و فرصت چندانی برای بازی در اختیار آنها قرار نمیگرفت. بهطور کلی یحیی اعتقاد چندانی به جوانگرایی ندارد، اما این اواخر با افزایش فشارها و یکنواخت شدن نمایشهای پرسپولیس او کمی از نیمکتش استفاده کرده و فعلا پشیمان هم نیست. به هر حال حتما باید گاهی به بازیکنان ذخیره اعتنا کرد و آنها را به میدان فرستاد؛ حالا یا خوب هستند که باید حقشان را بگیرند، یا خوب نیستند که باید بروند دنبال زندگیشان. فعلا که مخصوصا شجاعی نشان داده میتواند بیشتر از اینها بازی کند. البته باید منتظر ماند و عملکرد این بازیکنان را در مسابقات دشوارتر دید.
مسئله رضا اسدی
بعد از پاس گلی که رضا اسدی در بازی با پیکان داد، شاید بهنظر میرسید فشارها از روی او برداشته شده و این بازیکن کمکم میتواند عملکرد بهتری داشته باشد، اما اتفاقی که رخ داد دقیقا عکس این بود. با نیمکتنشینی میلاد سرلک، رضا اسدی در مسابقه ساده با ویستاتوربین فیکس شد و قاعدتا این بهترین فرصت بود تا میخش را بکوبد. او اما آنقدر ضعیف و سردرگم بازی کرد که بین 2نیمه تعویض شد. اغراق نیست اگر بگوییم خروج اسدی از میدان در جان گرفتن تیم مؤثر بود! به هر جهت پرسپولیس هماکنون خرید پرسروصدایی دارد که دستمزد بالایی هم میگیرد، اما هنوز نتوانسته ارزش این انتقال را نشان بدهد. آیا ممکن است سرخها در پنجره زمستانی برنامهای برای اسدی داشته باشند؟