گزارش همشهری از شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه؛ کارخانهای که در سالهای اخیر ماجراهای زیادی داشته است
کارخانهای با 6 هزار کارگر چشم انتظار
آزاده باقری/ خبرنگار
معمولا هر وقت خبری از اعتصاب و اعتراض کارگران باشد نام شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه نیز به گوش میرسد. کارخانهای باسابقه در شهر شوش استان خوزستان که چند سالی است بعد از واگذاری به بخش خصوصی دچار مشکلات فراوانی شده و کارگران آن هر چند وقت یکبار دست به اعتراض میزنند. این وسط در میان خود کارگران و فعالان صنفی هم اختلافاتی وجود دارد و باعث شده کارخانه انسجام کافی نداشته و چند جریان در آن شکل گرفته باشد؛ از جناح چپ و راست گرفته تا خود کارگران و مدیریت و... . اسماعیل بخشی که یکی از اعضای جناح چپ سندیکای کارگری هفتتپه است حاضر شد با ما درباره این شرکت صحبت کند. در کنار آن یکی از کارگران هم با ما گفتوگو کرد اما مدیران شرکت حاضر به گفتوگو نشدند. آخرین اظهارنظر از مدیرعامل شرکت هفتتپه به اوایل اسفند گذشته باز میگردد که خبر پرداخت باقیمانده دستمزد آذرماه کارگران شرکت را داده بود. اسد بیک در آن اظهار نظر از صبوری کارگران تقدیر کرده و از پرداخت عیدی و پاداش پایان سال سخن به میان آورده بود تا بخش مهمی از مطالبات کارگران هفت تپه در سال گذشته پرداخت شده باشد.
اگر اخبار مربوط به کارگران را جستوجو کنید حتما چندین بار نام هفتتپه را خواهید دید و خبرهایی از اعتراض و اعتصاب دربارهاش میخوانید. اما پاییز سال96 حجم اعتراضات بیشتر شد. «نزدیک 6ماه میشود که درگیری ما زیادشده اما چند وقت است اعتصاب خوابیده. همین درگیریها برای ما دردسرها و پروندههای زیادی را بهوجود آورده است. ما نزدیک 6 هزار نیرو هستیم که هنوز تکلیف مان مشخص نشده. مشکل ما فقط کارخانه نیست. مدیریت مجتمع هفتتپه مشکل دارد. کارخانه تنها یک قسمت از هفتتپه است. حق و حقوق فراوانی از ما خورده شده است. در فصل تابستان 5 ماه حقوق عقب افتاده داشتیم تا اینکه رسید به فصل بهرهبرداری که فصل حساسمان است و گفتند در این فصل تمام مطالبات عقبافتاده را میدهند که ندادند. این خلف وعده منجر به اعتصابهای شدیدی شد که از آذرماه تا حدود یک ماه پیش ادامه داشت. مدیران هر چند وقت یکبار تعهد میدادند اما باز زیر تعهدات خود میزدند و میخواستند با فشار، اعتراضها را بخوابانند که رسید به امروز.»
تغییرات پیدرپی مدیران
از زمانی که کارخانه به بخش خصوصی واگذار شده، ثبات مدیریتی هم از بین رفته و هر روز یک نفر با یک تیم وارد میشود و کار را در دست میگیرد؛ اتفاقی که کارگران معتقدند از دلایل اصلی مشکلات است. «بیسر و سامانی اذیت مان میکند. هماکنون هم 2ماه حقوق عقب افتاده داریم. 2سال پاداش کشت را به ما ندادند که برابر با یک حقوق ثابت است. 180نفر از سال94 دو نوع حقوق دارند که به آنها ندادهاند. اینها مشکلات ریالی ماست.» غیراز پول و حقوق اما نوع قراردادها و تغییراتی که در آن ایجاد شده هم کارگران را شاکی کرده است. «کسانی که روزمزد هستند مشکلات خاص خودشان را دارند. ایاب و ذهاب و حق همسر به آنها تعلق نمیگیرد. شیفتشان را کم کردهاند. شیفت قدیمیها 30درصد است روزمزدهایی که 3شیفت کار میکنند حق شیفتی 10درصد حقوق به آنها میدهند. حقوقشان نهایت یک میلیون و 500 هزار تومان است که آن را هم 3، 4 ماه یکبار میدهند. الان کارگر دیگر یادش نیست حقوق کی را میخواهند بدهند و چقدر بوده؟ مشکلات زیاد است. با این حال فعلا اعتصابها خوابیده. اما این دلیل نمیشود که مشکلات حل شده باشد. تابستان که برسد باز هم به مشکل خواهیم خورد.»
شکر یا انگور؟ مسئله این است
کارخانه هفتتپه از سالها پیش تا حالا شکر تولید میکرده و به همین نام شناخته میشود. مدیران جدید اما ترجیح دادهاند که محصولات دیگری را هم آزمایش کنند. مواردی مثل احداث تاکستان و تولید زغال از این دست است. آقای بخشی درباره این اتفاق هم توضیحاتی دارد: «هفتتپه زمین زیاد دارد. آقایان بخش خصوصی مقدار زیادی از مزارع را به تاکستان تبدیل کردهاند. میخواهند کارخانهای احداث کنند مثل کارخانه امدیاف، زغال، قند و... حالا درصدها به چه صورت است؟ چقدر آن به دولت و چقدر به کارگر میرسد؟ چقدر شخصی است؟ به هر حال زمین، آب و... برای دولت است. شما که میخواهید تاکستان بزنید یا کارخانه رب راهاندازی کنید آن وقت شرکت خصوصی میخواهد همهچیز بهنام خودش شود؟ 2سال است میگویند شرکت خصوصی شده. من به آنها میگویم توضیح دهید آیا توانستید یک کیلو شکر بیشتر نسبت به زمان دولتی بودن تولید کنید؟ آیا ترقی کرده اید؟ این تغییرات را توضیح دهید.»
بهدنبال راهحل
با وجود تمام مشکلات، کارگران هفتتپه فعلا سر کارشان هستند و امیدوارند در روزهای آینده اوضاعشان بهتر شود، منتهی قبل از همهچیز خواسته کارگران این است که حقوق عقبافتادهشان را بگیرند. «فقط حقوق ما را سر وقت بدهند. یک کارفرما چه تعهدهایی به کارگر دارد؟ اینها در قانون کار نوشته شده. مسائل رفاهی، مسائل انگیزشی و...
هیچ کدام را انجام نمیدهند. ما آنقدر درگیر همان حقوق ناچیز کارگری هستیم که یادمان رفته ایمنی محیط کار چیست؟ اصلا ایمنی محیط کار را برای کارگرتان فراهم کرده اید؟ این همه کارگرها در این کارخانه فرسوده در حال آسیب دیدن هستند. برای بیمه ما با آن همه وعده و وعید چه کار کردید که میخواهید آباد کنید؟» نکته دیگر درباره هفتتپه خود این منطقه است.
منطقهای باستانی که اصلا خود وجود کارخانه در آن جای سؤال است. «قلب شمال خوزستان به اسم هفتتپه میتپد. موقعی که منطقه آسیب میبیند همه مردم بغض میکنند. هفتتپه برایشان مهم است. آبادانی هفتتپه برایش مهم است چون این منطقه در فرهنگ مردم ریشه کرده است. هفتتپه ظرفیت آبادانی را دارد. حدود 20هزار هکتار زمین و کارخانه شکر دارد. شکر یک محصول استراتژیک در کشور است. تمام هم صنفیهای ما در کارخانههای شکر اوضاعشان خوب است.
ما فقط در سختی دست و پنجه نرم میکنیم. اصلا یک اکیپ متخصص در این دو سال ندیدهایم. من مرتب در سخنرانی هایم داد زدهام. به مدیریت ایراد گرفتهام. مدیران بیسواد هستند. مگر میخواهند سرکارگر بیاورند؟ این محدوده بزرگترین جامعه کارگری ایران را دارد.
درست است که شرکت نفت میگوید بزرگترین است اما شرکت نفت تکه تکه است. ما اما یک جا 6هزار کارگر هستیم. باید برای این مجموعه یک مدیر دانشمند آورده شود. یک مدیرعامل مانند استاد دانشگاه باید بیاید اینجا مدیریت کند. آدمهای بدون تخصص آوردهاند که اصلا یک خط تعریف مدیریت نخواندهاند. همهاش خانوادگی شده است. اینجا را باید متخصصان امر مدیریت کنند.
فلهای استخدام میکنند و فلهای کارهای بیهوده انجام میدهند. تا به این منوال پیش میرویم هیچ کاری درست نخواهد شد و ما همچنان اندرخم یک کوچه باقی خواهیم ماند.»