مساوی هستید، ولی مساوی نکنید
آمارهای متریکا در بخشهای مختلف فنی، از نزدیک بودن عملکرد پرسپولیس و استقلال خبر میدهند؛ آنقدر نزدیک که میتوان گفت قدرت هر دو تیم مساوی است
نودوهفتمین داربی تاریخ پرسپولیس و استقلال، عصر امروز در چارچوب هفته هشتم از بیستویکمین دوره لیگ برتر ایران برگزار میشود. بعد از برگزاری 7هفته از فصل جاری، پرسپولیس در رتبه دوم و استقلال در رتبه پنجم قرار دارند اما فاصله 2تیم فقط یک امتیاز است و امکان سبقت گرفتن از رقیب برای هر 2تیم وجود دارد. جدالهای فرهاد مجیدی و یحیی گلمحمدی در داربی معمولا با نتیجه تساوی در 90دقیقه به پایان رسیده ولی شاید طرفین امروز راهی برای برنده شدن پیدا کنند. آمارها نشان میدهند این 2تیم هر کدام در چه بخشهایی از حریف سرتر هستند.
چرا پرسپولیس میبرد؟ چرا استقلال میبرد؟
ضمن اعلام برائت از مساوی احتمالی، به 3دلیل سرخابیها میتوانند فاتح داربی باشند
بهروز رسایلی
این احتمال وجود دارد که مثل خیلی از داربیهای بیبو و بیخاصیت پایتخت، مسابقه امروز پرسپولیس و استقلال هم با یک تساوی سرد و بیروح به پایان برسد، اما از صمیم قلب امیدواریم چنین اتفاقی رخ ندهد. برگزاری این بازی در عصر روز اول هفته به اندازه کافی مضحک هست، کاش لااقل مردم فوتبال خوبی ببینند و این بازی برنده داشته باشد. در هر صورت هر کدام از سرخابیها به 3دلیل میتوانند برنده این مسابقه باشند.
90دقیقه خوب باشید؛ میتوانید؟
محمدرضا نصیری | همهچیز برای یک بازی خوب و زیبا و فنی از سوی پرسپولیس و استقلال فراهم است جز دعوا بر سر تبلیغات دور زمین و البته یک چیز مهمتر؛ اینکه بازیکنان و مربیان علاقهای به بازی خوب و زیبا و فنی ندارند. همه با این نیت به زمین میروند که نبازند و اگر شد گلی هم بزنند یا پنالتیای بگیرند. راستش هواداران هم دنبال بازی زیبا نیستند؛ همین الان اگر به آنها بگویید این بازی صفر - صفر میشود، خوشحالاند. کریها و تمسخرهای این بازی دستکم تا یک نیمفصل و شاید بیشتر و چندین سال بماند. شاید نتیجه این بازی ننگی شود بر پیشانی بازیکنان 2تیم و هوادارانشان؛ ننگی ابدی و پاکنشدنی...
چرا کلمهها به این سمت رفت؟ کلمهها قرار بود جملههایی را تشکیل بدهند تا اعضای 2تیم را ترغیب کنند به بیرون آمدن از پوستهای که از احتیاط برای خودشان ساختهاند. اینکه این بازی هم مثل همه بازیها 3امتیاز بیشتر ندارد که اگر مساوی تمام شود، تنها 2امتیاز دارد. اینکه بازیکنان داخل زمین با هم رقیباند و خارج زمین با هم رفیق. قرار بود گلمحمدی و فرهاد مجیدی بهصورت اتفاقی و در میان همه اضطراب و مشغله مربوط به بازی امروز اینها را بخوانند و بزنند روی پیشانیشان و بگویند: «وای! ما چقدر غافل بودیم» و به بازیکنان دستور بدهند برای ارائه یک فوتبال جاندار. بازیکنان باید این کلمهها را میدیدند و میگفتند «اینبار باید بهترین ورژن خودمان را نشان دهیم!» نشد؛ نمیشود حساسیت شهرآورد را نادیده گرفت.
خب؛ حالا حرف، کلمه و جمله باید به سمتی دیگر هدایت شوند... آقای بازیکن! آقای مربی! حساسیت هواداران را درک کنید. آقایانی که بین این همه مشکل معیشتی و زیستمحیطی و دلنگرانیهای مردم خدا را شکر وضع اقتصادیتان خوب است و دغدغه مالی ندارید؛ دستکم در همین یک بازی هر چه دارید و ندارید رو کنید. کل سال غر میزنید که در اردوها فقط یک نوع غذا میخورید و تنوعی در کار نیست، نق میزنید که چرا به تیم رقیب 30 درصد حقوق دادهاند و به شما 25درصد؛ که آقا اجازه، به آنها پاداش دادهاند و به ما نه؛ که داور برایمان پنالتی مشکوک را نگرفت و... یک آن تصور کنید این آخرین بازی عمر شماست و از این به بعد شما را با همین یک مسابقه قضاوت میکنند. فکر کنید اگر در این بازی ندرخشید، دیگر هیچ تیمی حاضر نیست با شما قرارداد ببندد و هیچ هواداری دلش نمیخواهد اسمتان را بیاورد. گمان کنید اگر در این بازی هم خراب کنید، صدای مردم درمیآید که اینها پس برای چه کاری آن همه پول میگیرند! همین یک90 دقیقه را طور دیگری باشید، مارادونا شوید، در زیدانیترین حالتی که میتوانید ظاهر شوید. از چند دقیقه پس از پایان بازی تا آخر عمر سرتان را بالا بگیرید و بگویید هر چه داشتید رو کردید و مردم هم شما را با انگشت نشان بدهند و بگویند اینها همان نسلی هستند که در آن داربی خاص دست به آن کارهای بزرگ زدند. این گوی و این میدان... بسمالله!