نیمنگاهی به آخرین پژوهشهای اجتماعی و روانشناسی (ماه جاری میلادی) که نتایج آن در سایت مجله علمی JAMA Network Open منتشر میشود نشان میدهد تقریبا تمامی پژوهشگرها در غمافزا بودن شبکههای اجتماعی برای افراد مستعد اضطراب و افسردگی متفقالقول هستند. به همین دلیل پژوهشهای یادشده به رد یا پذیرش این فرضیه نپرداخته فقط سراغ دلایل آن میروند. برای نمونه مطابق نتایج آخرین پژوهشی که روی این موضوع انجام شده است از 8هزار و 45نفر آمریکایی بزرگسال جامعه آماری که با شبکههایاجتماعی شامل اسنپچت، فیسبوک، توییتر، پینترست، تیکتاک و اینستاگرام در ارتباط بودهاند 5هزار و 395نفر میزان افسردگیشان نسبت به سال پیش افزایش داشته است. بهگفته روانشناسها اگرچه شبکههای اجتماعی بهخودی خود نمیتوانند عامل بروز افسردگی باشند اما چنانچه فرد مستعد این عارضه باشد شبکههای اجتماعی میتوانند به راحتی شدت آن را افزایش دهند. پژوهش اخیر بیشتر به این موضوع پرداخته است که تشدید اختلال روانی افسردگی به وسیله شبکههای اجتماعی مختص جوانان نیست و روی بزرگسالان مستعد هم تأثیر منفی دارد. دیگر اینکه این تأثیر منفی را به تفکیک جنسیت، سن، نژاد و ایالتهای گوناگون آمریکا بررسی کرده است. اما پژوهشهای روانشناسی دیگری که در این زمینه انجام شده دلایل غمافزابودن شبکههایاجتماعی برای افراد مستعد افسردگی و اضطراب را در چند عامل مهم خلاصه میکند. نخست اینکه مخاطب شبکههای اجتماعی فقط با ویترین خوشتراش و چیدمان لاکچری زندگی کاربرها و مخصوصا اینفلوئنسرها و سلبریتیها مواجه میشود. وی پس از مقایسه وضعیت فعلی خود با وضعیت مطلوب و ایدهآل نمایش داده شده توسط گروه یادشده دچار احساس ناتوانی، بیکفایتی و ناکامی میشود. حال آنکه در پس این نمایش زیبا و باشکوه اغلب، پشتصحنهای نه چندان خوشایند وجود دارد که مخاطب شبکههای اجتماعی هیچگاه به آن دسترسی ندارد.
علل غمافزایی شبکههای اجتماعی
در همینه زمینه :