معاون عملیات نیروی دریایی ارتش در گفتوگو با همشهری:
ارتش منافع جمهوری اسلامی را اسکورت میکند
دروازه خطوط ساحلی جنوب ایران رو به آبهای آزاد، دریای عمان و اقیانوس هند کانون حساسیت حضور نیروهای فرامنطقهای است و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی سالهاست دژ مستحکم و اول ایران مقابل تهدیدات در دهانه ورودی آبهای سرزمینی جنوب بوده است. پایگاههای دریایی دوم و سوم نداجا از جاسک تا پسابندر ماموریتهای کلان نیروی دریایی ارتش در تامین امنیت این آبراه تجاری و عبور و مرور نفتکشها را رقم زدهاند و ابتکار عمل را در پیشکشیدن میدان رزم خود تا آبهای دوردست و اقیانوس اطلس بهدست گرفتهاند. از حضور پیوسته ناوگان نظامی آمریکا تا پرواز پهپادها و رادارها و ماهوارههای شناسایی و اطلاعاتی مسلط بر منطقه توانمندی تهاجمی و پدافندی ارتش در کنترل شرایط منطقه را به ارزیابی کشیدهاند و نداجا در هر بار تلاطم امواج آن را به آرامش رسانده است. دریادار مصطفی تاجالدینی، معاون عملیات نیروی دریایی ارتش، ماموریتهای ارتش در آبهای ساحلی جنوب را نهتنها دفاع که توسعه همراه با امنیت برای مردم سیستان و بلوچستان عنوان میکند. او به مناسبت هفتم آذرماه سالروز شکست نیروی دریایی عراق از نداجا، 67روز پس از آغاز جنگ تحمیلی در سال1359با همشهری به گفتوگو نشست.
شروع دوره مسئولیت شما در ستاد فرماندهی نیروی دریایی ارتش با حضور ناوگروه نداجا در اقیانوس اطلس مقارن بود. برنامه حضور در آبهای آزاد دوردست چه اهمیت و چه دستاوردهایی داشت؟
حضور نیروی دریایی در اقیانوس اطلس حداقل از 2بعد برای ما حائزاهمیت بود؛ نخست بعد تخصصی و دریانوردی است. ما فارغ از هرگونه نگاه سیاسی، سیادت دریایی و نمایش اقتدار نظام جمهوری اسلامی، از ابعاد تخصصی به این ماموریت نیاز داشتیم. 4ماه حضور در دریا بدون پشتیبانی و پهلوگیری در هر بندری یا استفاده از امکانات پشتیبانی یک حرکت حساب شده و تخصصی است. پرسنل ما در دریا نیاز به پشتیبانی از نظر همه آمادها دارد. اگر آمادهای دهگانه را درنظر بگیریم، یک ناو از نظر بحث جیره آب، غذا، تسلیحات و امکاناتی که نیاز دارد زنده است. وقتی یک ناو در دریانوردی حضور دارد،چیزی به نام اینکه خاموش کند یا کناره بگیرد و استراحت کند وجود ندارد. 4ماه دائم موتور و ژنراتور روشن است و پرسنل 24ساعته در قالب 3شیفت کاری پای دستگاه هستند. این کار از نظر تخصصی و دانشی در حوزه دریانوردی حرف برای گفتن دارد.
لحظات حساس و خطیر این ماموریت چه بود؟
حضور در دریای متلاطم با فورس بالای 7 آمادگی و قدرت عمل میخواست. یکی از بزرگترین افتخارات ما این است که وقتی ناوشکن سهند از دماغه نیک عبور میکرد، یکی از خرابترین وضعیتهای جوی را تجربه میکرد. این افتخار را داشتیم که ناوگان ما تمام آن شرایط و سختیها را تحمل کرد و با اقتدار در سنپترزبورگ حضور پیدا کرد و بدون کمک هیچ بندری ماموریت خود را انجام داد. مهمتر از این مسائل فنی نمایش قدرت نظام جمهوری اسلامی است. یک ناو، جزئی از خاک کشور محسوب میشود. وقتی پرچم کشوری روی عرشه ناو افراشته میشود، در تمام مسیر به دنیا شناسانده میشود. ما در جریان مسیر این ماموریت از 52کشور عبور کردیم، یعنی در ساحل و آبهای سرزمینی حداقل تحتانحصاری اقتصادیشان حضور پیدا کردیم. هزاران کشتی در جایی که فکرش را نمیکردند ما را دیدند. تصور نمیکردند جمهوری اسلامی بعد از این همه تحریم و شرایط سخت، ناوگان و یگانهایی را تجهیز کند که بتواند با اقتدار از سختترین مسیر عبور کند. برای اغلب دریانوردان عبور از دماغه نیک یک تراژدی و کار خطرناک است اما ما با برنامه، آموزش و پیشبینیهای لازم توانستیم از مسیر اقیانوس هند، اطلس جنوبی، شمال و 52کشور عبور کنیم و مهمتر اینکه در حیاطخلوت آمریکا حضور پیدا کنیم. یکی از پیچیدگیهای این ماموریت برای ما این بود که آمریکاییها تا دقیقه90 داشتند مقصد حرکت ناوگروه را حدس میزدند و از ونزوئلا تا برخی کشورهای دیگر را نام میبردند ولی هدف اصلی از قبل آنچنانکه پیشبینی شده بود این بود که ما در روز نیروی دریایی جمهوری فدراتیو روسیه شرکت کنیم.
در طول مدت ماموریت اقیانوس اطلس جایی بود که به چالش هم کشیده شوید؟
بله. یگانهای شناور نظامی برای خودشان حریم دارند. ما از ۳ تا ۵مایلی خودمان را مراقبت میکنیم. اگر شما با اقتدار نایستید، خیلیها دنبال این هستند که وارد آن حریم شوند و بتوانند نسبت به شما اشراف اطلاعاتی پیدا کنند. بارها اتفاق افتاد که کشورهای مختلف با اعزام هواپیمای شناسایی و یگانهای شناور به ما نزدیک شدند اما با تذکر بهموقع و انجام مانورهای صحیح شرایط خوبی داشتیم.
حضور در اقیانوس اطلس یکی از دورنماهای شما بود که به آن دست پیدا کردید. آیا هدفگذاری خاص دیگری هم در برنامهها و راهبردهای آینده دارید؟
به ما تکلیف شده است که در هر نقطه از آبهای آزاد دنیا که منافع جمهوری اسلامی اقتضا کند، حضور داشته باشیم. ما به این توانمندی دست پیدا کردهایم. ما در بندر روسیه هم که پهلو گرفتیم کمترین پشتیبانی آمادی را گرفتیم. برنامهریزیها و پشتیبانیها بهگونهای انجام شده بود که ما معادل همین سفر را اگر دریانوردی ادامه داشت میتوانستیم طی کنیم.
چه کمبودهایی از حیث تجهیزات در ماموریت اقیانوس اطلس احساس کردید؟
ما باید در مسیر و محل ماموریتمان که مدار بالای ۱۰درجه است رصد و اشراف اطلاعاتی داشته باشیم. لازمهاش این است که تجهیزات در اختیارمان را بهروز کنیم. آمریکا در لبه تکنولوژی حرکت میکند. نمیتوان با چنین کشوری بدون عقبافتادگیهای علمی و فنی دریایی رقابت کرد. ما باید دائما خودمان را بهروز نگه داریم. یگانهای شناوری اعم از زیرسطحی، سطحی و پروازی بسیار پیچیده است. وقتی در دریا حضور دارید باید حسگرها و سامانههای شناسایی برای همه اهداف و در عین حال توانایی مقابله با تهدیدات در همه این سطوح را هم داشته باشید. واحدهای ما در سالهای گذشته از ناوشکن جماران گرفته تا دماوند، سهند و دنا روزبهروز پیشرفتهتر میشوند یعنی هم رادارگریزتر میشوند و هم از لحاظ توان موشکی و پهپادی در حال گسترش هستند. برنامههای آینده ما نیز منطبق با ماموریتهای واگذاری است.
ماموریتهای ارتش در سالهای قبلتر بیشتر در مقابله با دزدیهای دریایی مطرح میشد ولی در سالهای نزدیکتر بحث تامین امنیت آبراهها و اسکورت کشتیهای تجاری و نفتکشها نیز پای ثابت ماموریتهای نداجا شدهاند. با توجه به تهدیدهای ربایش نفتکشهای ایرانی چه عملکردی در پیشگیری از این اتفاقات داشتهاید؟
ما حدود ۱۲سال است که در بحث اسکورت کشتیها جدیتر وارد شدهایم، اما با توجه به اینکه در آستانه هفتم آذر هستیم و میراثدار خیلی از دلاورمردیها و ایثارگریهای پرسنل جان برکف نداجا در آن سالها هستیم باید بگویم در زمان جنگ جمهوری اسلامی ایران با عراق خیلی از اطلاعات نفتکشها و جابهجایی نفت ما به عراق داده میشد. عراق نفتکشها و سکوهای ما را میزد و عملا اقتصاد ما دچار گرفتاری شد. خیلی از نفتکشهای اجارهای ایران یا آنها که پرسنل خارجی داشتند کار را رها کردند و درنهایت بچههای نیروی دریایی هم اسکورت کردند و هم در نفتکشها حضور پیدا کردند. نداجا خطوط مواصلاتی را باز نگه داشت تا اقتصاد جمهوری اسلامی ایران اداره شود. کار ما از آن زمان شروع شد. بزرگترین کاری که پیشکسوتان ما انجام دادند این بود که دقیقا ۶۷روز پس از شروع جنگ (۳۱شهریور۱۳۵۹) یعنی هفتم آذرماه۱۳۵۹ طومار نیروی دریایی عراق را درهمپیچیدند. در آمارها داریم که در همین مدت ۷۵درصد توان نیروی دریایی عراق مضمحل شد. در تمام مدت جنگ کمتر پیش آمد که نفتکشهای ما نتوانند نفت صادر کنند؛ با اسکورت و کار پدافندی که بچهها انجام میدادند خطوط مواصلاتی بازمیماند. از سال۱۳۸۸ به بعد که بحث دزدی دریایی در محدوده خلیج عدن و دریای سرخ جدی شد ناوگروههای ما دائما دارند کشتیهای تجاری و نفتکش جمهوری اسلامی ایران را اسکورت میکنند. تاکنون ۷۸ناوگروه ما به این ماموریتها اعزام شدهاند. مسیر اسکورت نیز کم نیست. فقط خلیج عدن بیش از ۴۰۰مایل دریایی یا ۸۰۰کیلومتر است. در محدوده دریایی این مسافت تا هزارو۲۰۰مایل است.
تجربه حضور و فرماندهی شما در این ناوگروهها چیست؟
بنده خودم فرمانده ناوشکن بودم؛ این اسکورتها را انجام میدادم تا زمانی که در منطقه چابهار حضور پیدا کردم و الان هم که به ستاد آمدهام. زمانی نبوده که در محدوده خلیج عدن و دریای سرخ یگانی از نیروی دریایی حضور نداشته باشد، چون اگر حضور نداشته باشیم مطمئن باشید در نخستین فرصت یا محموله نفت ما رفته یا در قالب دزدی و تروریسم دریایی آسیب خواهیم دید. قریب به ۳۰۰حمله اتفاق افتاده که اگرچه همگی با سلام و صلوات تمام نشدهاند اما در کل حضور موفقی داشتهایم و اسکورت ما نگذاشته آسیبی به منافع جمهوری اسلامی ایران وارد شود.
آیا جلوی مسائلی شبیه توقیف نفتکش ایران توسط انگلیس خواهید ایستاد؟ آیا مطالبهای از شما برای ورود به این مسائل وجود دارد؟
نیروهای مسلح براساس ماموریت و تکالیف ابلاغی عمل میکنند. اگر منافع جمهوری اسلامی ایجاب کند و به ما ابلاغیه بدهند مطمئن باشید فراتر از تصور و آنچه در اذهان بگنجد پرسنل ما در نیروی دریایی توانایی دارند و ماموریت را به انجام میرسانند اما مهم ابلاغ ماموریت است. ما در دریا یکسری تکالیف روتین داریم و یکسری تکالیف بنا به شرایط.