شربتگل؛ از آوارگی در پشتونستان تا پناهندگی در رم
فتانه احدی- روزنامهنگار
شربتگل، زن افغانی که در سن 12سالگی چشمان سبز رنگش، او را به شهرت جهانی رساند، به ایتالیا پناهنده شده است. دفتر ماریو دراگی، نخستوزیر ایتالیا، 4آذرماه امسال اعلام کرد که شربتگل، به رم رسیده است. در بیانیه منتشرشده از سوی دفتر دراگی آمده است که پس از وقایع تابستان امسال و چیره شدن طالبان بر افغانستان، برخی فعالان جامعه مدنی از دولت ایتالیا خواسته بودند که به شربتگل برای خارج شدن از افغانستان کمک کند. در نتیجه شورای وزیران و ریاستجمهوری ایتالیا امکان انتقال او به ایتالیا را فراهم کردند. شربتگل 49ساله هرگز نمیدانست عکسی که در سنین کودکی در راه بازگشت از مکتب، توسط استیو مککوری، عکاس آمریکایی از او گرفته شد، سرنوشتش را تغییر خواهد داد و او را به چهرهای جهانی تبدیل خواهد کرد. هرچند این شهرت علاوه بر فراز و نشیب طولانی، او را بارها به سرخط زندگی بازگرداند.
شربتگل در سال۱۹۸۵، در اردوگاه ناصرباغ پشتونستان که محل زندگی پناهجویان افغان است در شمال پاکستان زندگی میکرد که تصویرش روی جلد مجله نشنالجئوگرافیک بهعنوان به نماد رنج مردم افغانستان چاپ شد و او را شهره جهان کرد. او 17سال بعد، از وجود این عکس سرنوشتساز مطلع شد. عکاس او را پیدا کرد و تصویر را برایش آورد. شربتگل آن زمان ازدواج کرده بود و فرزند و شوهر داشت. شربتگل ۴ یا ۵سال پس از حمله سال1979 شوروی به افغانستان، در میان میلیونها پناهنده افغان به پاکستان رفت و در اردوگاه پناهجویان زندگی مشقتباری را شروع کرد. او در حمله نیروهای شوروی پدر و مادرش را از دست داده بود. در 13سالگی ازدواج کرد و صاحب 4فرزند شد. دولت پاکستان در سال2014 پناهجویان افغان که با ارائه مدارک شناسایی جعلی ملیت پاکستانی دریافت کرده بودند را تحت پیگرد قرار داد. بهگفته مأموران پاکستانی شربتگل در آوریل۲۰۱۴ با نام «شربت بیبی» برای تهیه مدرک شناسایی یا «شناختی کارت» در پیشاور اقدام کرده بود. شربتگل پس از 2سال تعقیب و گریز سرانجام به اتهام حمل کارت جعلی هویت پاکستانی در نزدیکی مرز افغانستان دستگیر شد. خود او درگفتوگو با بیبیسی با اشاره به عکسی که باعث شهرتش شده بود میگوید: «ضرر این عکس برایم بیشتر از منفعتش بود. این عکس مرا در جهان رسوا کرد. مشهور شدنم باعث شد به زندان بیفتم.»
دادگاه شربتگل را به 15روز زندان و اخراج از پاکستان محکوم کرد. هرچند که او در پاکستان زندگی خوبی داشت، اما یک بیگانه و مهاجر بود و این مسئله مشکلات زیادی برایش ایجاد میکرد. از دست دادن همسر و دختر بزرگش بهدلیل بیماری زردی سیاه یا هپاتیت بی و زندانی شدنش او را بسیار رنجاند. او میگوید: «افغانستان تنها زادگاهم است اما پاکستان کشور من بود و همیشه آن را بهعنوان کشورم میشناختم. قصد داشتم در پاکستان زندگی کنم و آنجا بمیرم ولی آنها بدترین کار را با من کردند. این گناه من نیست که در افغانستان زاده شدهام.» بازداشت شربتگل در پاکستان واکنشهای زیادی را در پیداشت و مقامات دولت وقت افغانستان ازجمله سفیر این کشور در پاکستان تلاشهای زیادی برای آزادی او کردند. زمانی که آزاد شد و به افغانستان بازگشت، از سوی اشرف غنی، رئیسجمهور پیشین مورد استقبال قرار گرفت. غنی و همسرش به او خوشآمد گفتند و خانهای به او هدیه دادند. رئیسجمهور به شربتگل وعده داد که برای آموزش فرزندانش و برای درمان خودش که به گواتر و هپاتیت بی مبتلا بود، اقدام میکند. حتی به درخواست او برای ایجاد یک نهاد خیریه آموزشی پاسخ مثبت داده و قول دادند این نهاد را به نام شربتگل ایجاد کنند که در زمینه آموزش زنان کمک کند. اما با آمدن طالبان به افغانستان، همهچیز ویران شد.
شربتگل اکنون که با حمایت دولت ایتالیا، مهاجرت دیگری را تجربه میکند، گفته که قصد دارد بنیاد خیریهای برای کمک به خانوادههای فقیر ایجاد کند. شربتگل گفته که میخواهد از شهرتش برای کمک به یتیمان و زنان بیوه استفاده کند. او در جایی دیگر نیز اینگونه میگوید: «اگر من همان موقع که دختر 10ساله بودم به درسهایم ادامه میدادم و در ۱۳سالگی ازدواج نمیکردم شاید تا این حد مشکلات و سختی را متحمل نمیشدم. از هموطنانم میخواهم که دختران خود را در سن کم مجبور به ازدواج نکنند. همانگونه که زمینه تحصیل را برای پسران فراهم میکنند، به دختران نیز اجازه تحصیل دهند. امیدوارم در کشورم صلح برقرار شود تا دیگر کسی مجبور به مهاجرت نشود.»