جبهه یادگاری استعمار در صحرای غربی آفریقا
داستان جبهه پولیساریو که دولت مراکش، ایران را به حمایت از آن متهم میکند، چیست؟
وزارت خارجه مراکش در ساعات پایانی روز سهشنبه بهطور ناگهانی روابط دیپلماتیک این کشور با ایران را قطع کرده و سفیر خود در تهران را فراخواند.
در مصاحبهای که شبکه الجزیره، دقایقی بعد از صدور این بیانیه، با صلاحالدین مزوار، وزیر خارجه مراکش انجام داد، علت این تصمیم ناگهانی، ارتباط حزبالله لبنان با جبهه پولیساریو و حمایت ایران از حزبالله عنوان شد. ایران و حزبالله این دعا را رد کردند.
اما جبهه پولیساریو چه گروهی است و چرا مراکش نسبت به ارتباط هر گروه و کشوری با آن حساسیت دارد؟!
نگاهی به تاریخ پولیساریو
جبهه خلق برای آزادی ساقی الحمراء و وادی الذهب که در زبان اسپانیایی به اختصار پولیساریو شناخته میشود، گروهی مردمی است که از اواسط دهه 70میلادی برای مبارزه با استعمار اسپانیا و کسب استقلال صحرای غربی (منطقهای در غرب قاره آفریقا که مراکش ادعای مالکیت بر آن را دارد) تاسیس شده است. نقطه آغاز این جبهه به دانشجویان چپگرای دانشگاه رباط مراکش بازمیگردد که تحتتأثیر جنبشهای انقلابی آن زمان بهدنبال راهی برای مبارزه با استعمارگران در سرزمین خود بودند.
به گفته منابع تاریخی، قلع و قمع خونین تظاهرات مردم و عشایر ساکن صحرای غربی از سوی نیروهای نظامی اسپانیا در سال 1970، بهانه لازم بهمنظور تشکیل سازمانی سیاسی-نظامی را برای این جوانان عرب فراهم کرد.
جبهه پولیساریو اگرچه در آغاز راه در مقابل کشوری قدرتمند و استعمارگر همچون اسپانیا تنها بود اما خیلی زود از حمایتهای همهجانبه لیبی و الجزایر برخوردار شد؛ کشورهایی که تحتتأثیر جنبشهای چپ و بعدها انقلاب جمال عبدالناصر در مصر، خواهان مبارزه با استعمار در سرتاسر آفریقا بوده و در این زمینه از تمام جنبشهای مردمی شکل گرفته حمایت میکردند.
اقدامات نظامی محدود پولیساریو از سال 1973با حمله به نیروهای اسپانیایی حاضر در صحرای غربی آغاز شد و بهتدریج در سایه حمایتهای نظامی و تسلیحاتی قذافی ابعاد بزرگتری بهخود گرفت تا جایی که حملات محدود به اسپانیاییها، از سال 1976جای خود را به نبردهای نظامی متعدد و فرسایشی با دولت مراکش داد.
این جنگهای فرسایشی و پرهزینه (بهویژه برای دولت مراکش) سرانجام در سال 1991و با مداخله مستقیم سازمان ملل و قدرتهای جهانی (از جمله آمریکا) از طریق دستیابی به توافق آتشبس خاتمه یافت، اگرچه تنشهای سیاسی و حتی امنیتی میان طرفین بحران همچنان ادامه دارد.
زخم کهنه استعمار بر پیکر آفریقا
از بحران صحرای غربی با عنوان طولانیترین بحران قاره آفریقا که از دوران استعمار اسپانیا در این منطقه به یادگار مانده و همچنان در جریان است، یاد میشود. ریشه این بحران به سال 1885برمیگردد، زمانی که بعد از دسترسی نیروهای استعماری به ساحل غربی آفریقا، کشورهای اروپایی حاکمیت اسپانیا بر این منطقه را به رسمیت شناخته و صحرای غربی بهعنوان یکی از استانهای اسپانیا شناخته شد، اما تحولات تاریخی همراهی چندانی با اراده کشورهای استعماری نداشت و در سایه ظهور جنبشهای مقاومتی در موریتانی، سومالی، سودان و حتی مراکش، اسپانیا همچون دیگر کشورهای استعمارگر ناچار به محدودسازی حضور نظامی خود در آفریقا شد و از این رو، صحرای غربی مناسبترین گزینه برای استمرار حضور نظامی اسپانیا به شمار میرفت.
در این مقطع است که نقش تاریخی جبهه پولیساریو نمایان شده و مانع از باقی ماندن اسپانیا در آفریقا میشود؛ دولت اسپانیا در نتیجه حملات مقطعی و غیرقابل کنترل این جبهه، بهتدریج نیروهای نظامی خود را از صحرای غربی خارج کرد و سرانجام در سال 1975با انعقاد توافق مادرید آینده بحران صحرای غربی را به دولت مراکش و جبهه پولیساریو سپرد. این در حالی است که حمایتهای پیدا و پنهان این کشور از دولت مراکش با هدف فشار به حامیان استقلال صحرای غربی هیچگاه خاتمه نیافت. طی تمام این سالها، نهادهای مختلفی ازجمله اتحادیه آفریقا، اتحادیه اروپا و حتی سازمان ملل با مداخله در این بحران تلاش کردهاند به راهحلی برای خاتمه نزاع طرفین دست یابند؛ راهحلهایی که البته یکی بعد از دیگری با شکست مواجه شده است.
در این میان، الجزایر تلاشهای دیپلماتیک گستردهای برای بهبود موقعیت سیاسی جبهه پولیساریو و جمهوری صحرای غربی در مجامع بینالمللی، ازجمله اتحادیه آفریقا انجام داد؛ تلاشهایی که سرانجام در سال 1983منجر به رسمیت شناختن این جمهوری و متعاقبا، خروج مراکش از اتحادیه آفریقا به نشانه اعتراض شد.
در جریان آخرین دور از مذاکرات جدی میان طرفین با مشارکت کوفی عنان و چندین سارمان بینالمللی، جبهه پولیساریو در نهایت پیشنهاد مغرب مبنی بر حق خودمختاری در صحرای غربی و باقی ماندن حقوق حاکمیتی این منطقه برای مراکش (پرچم، سیاست خارجی، نیروی نظامی و...) را رد کرد.
اقدام روز سهشنبه مراکش در قطع روابط با ایران نشان میدهد بحران صحرای غربی همچنان به قوت خود باقی است؛ بحرانی که ریشه در سیاستهای اسپانیا در دوران استعمار دارد. محمد عبدالعزیز، نخستین رهبر جبهه پولیساریو گفته است: رفتار مراکش و بسیاری دیگر از کشورها در قبال بحران صحرای غربی، ریشه در این نگاه استعماری دارد که منطقه ما را سرزمین بیمردم میدانستند، درحالیکه صحرای غربی صاحب تاریخ و جامعه بوده و خواهد بود.