واکاوی تحرکات فرانسویها پیش از مذاکرات احیای برجام در گفتوگوی همشهری با رامین مهمانپرست
بازی فرانسوی
سلمان زند - خبرنگار
هرچه به روز برگزاری نشست وین و مذاکرات احیای برجام نزدیک میشویم تحرکات سیاسی کشورهای حاضر در نشست هم افزایش مییابد؛ تحرکاتی که یا همچون دیدارهای مقامات و دیپلماتهای ایرانی برای تبیین هرچه دقیقتر مواضع ایران در این نشست است یا همچون روسیه و چین که در راستای حفظ برجام فعالیتهایی را انجام میدهند. اما در این میان کشورهای اروپایی و بهویژه فرانسه، سعی دارند به همان نقش پیشین خود بهعنوان «پلیس بد» بازگردند و چه بسا این بار پررنگتر هم آن نقش را پذیرفتهاند؛ چراکه مقامات این کشورها در اظهارات خود سعی دارند فشارهایی را به ایران وارد کنند. رامین مهمانپرست، دیپلمات، سفیر سابق و سخنگو ی پیشین وزارت امور خارجه در اینباره ضمن بازخوانی رفتار فرانسه در مذاکرات برجام و تحرکات جدید آنها معتقد است که بعد از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و نیز کنار رفتن آنگلا مرکل از قدرت در آلمان، فرانسه احساس میکند فرصتی بهدست آمده تا رهبری اتحادیه اروپا را برعهده بگیرد؛ از اینرو در مورد برجام هم تحرکات خود را البته در نقش همان پلیس بد افزایش داده است. مشروح این گفتوگو را بخوانید.
تحرکات فرانسه در زمینه احیای مذاکرات برجام اخیرا افزایش یافته است. بهنظر شما چرا فرانسه سعی دارد نقش خود را بیشتر یا مهمتر از دیگر کشورهای اروپایی نشان دهد. آیا درواقع در حال ایفای نقش بهعنوان واسطه میان ایران و آمریکاست یا اهداف دیگری هم دارد؟
اگر بخواهیم درباره نقش فرانسه صحبت کنیم باید ببینیم که در اتحادیه اروپا چه اتفاقاتی افتاده است که فرانسویها تحرکات جدیدی پیدا کردهاند. اولا بعد از خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و بحث برگزیت، نقش 2کشور آلمان و فرانسه طبیعتا پررنگتر شده است و این دو کشور داعیه رهبری اروپا را دارند.
البته فرانسه همیشه زیر سایه قدرت اقتصادی آلمان نقش دوم را ایفا کرده است، اما با توجه به اینکه خانم مرکل بعد از 16سال که حاکمیت مقتدرانهای در آلمان داشت، کنار رفت و دولت در آلمان عوض شد، فرانسویها احساس میکنند که فرصتی بهدست آمده تا در سایه رقابتی که با آلمان دارند، رهبری اتحادیه را برعهده بگیرند.
این نقش اولیهای است که فرانسویها برای خودشان در اتحادیه اروپا قائلند و به همین دلیل تحرکاتی را در موضوعات مختلف دارند که آنها را به هدفشان برساند.
در رابطه با بحث هستهای، من رفتار فرانسویها را در 3دوره یادآوری میکنم. بهخاطر داریم که فرانسویها در همان آغاز مذاکرات برجام در دور اول نقش «پلیس بد» را بازی میکردند و سعی داشتند در بین کشورهای غربی که در برجام حضور داشتند همیشه همکاری پشت پردهای با آمریکاییها داشته باشند و مواضع خود را طوری تنظیم میکردند تا بتوانند امتیازات بیشتری از کشورمان بگیرند. درواقع تحرکات جدید فرانسه هم یادآور همان اقداماتی است که در آغاز برگزاری مذاکرات برجام هم از آنها دیده بودیم.
همچنین بهخاطر داریم که بعد از آنکه آمریکاییها بهدنبال ریاستجمهوری آقای ترامپ از برجام خارج شدند، اروپاییها اصرار داشتند که نقش خود را در غیاب آمریکا هم مهم جلوه دهند و تأکید میکردند که بهرغم خروج آمریکا از برجام آنها میتوانند برجام را حفظ کنند و بهاصطلاح مانع از فروپاشی آن شوند؛ از اینرو برای تبادلات بانکی و خنثی کردن تحریمهای آمریکاییها بحث اینستکس را مطرح کردند که شاهد بودیم آن هم به نتیجهای نرسید. حال یا واقعا توانایی مقابله با آمریکاییها را نداشتند یا اراده سیاسی لازم در اینباره وجود نداشت و شاید بیشتر قصد بازی کردن داشتند. در هر صورت نقش اتحادیه اروپا و فرانسویها در زمان خروج آمریکا از برجام هم نتوانست تأثیر جدی در حفظ برجام داشته باشد.
اقدام دیگری که آن دوران مکرون دنبال میکرد و میخواست که فرانسه را بهعنوان یک کشور تعیینکننده نشان دهد، این بود که یک خط اعتباری 15میلیارد دلاری را مطرح کرد و در کنار آن، اصرار داشت که در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل دیداری را میان رئیسجمهوری کشورمان، آقای روحانی و آقای ترامپ ترتیب بدهد یا حداقل یک عکس یادگاری بگیرد که بتواند از آن استفاده سیاسی کند. آنها در قبال این دیدار، وعده بسیار تحقیرآمیز خط اعتباری با مهلت 4ماهه که تا پایان سال میلادی همان زمان بود را به طرف ایرانی پیشنهاد کرده بودند. این پیشنهاد درواقع در قبال این بود که ایران انعطاف نشان دهد که این مسئله اصلا برای کشورمان جالب نبود و خط اعتباری یک وام چندماهه در قبال اینکه طبق برجام باید همه تحریمها لغو میشد و نفت ما به فروش میرسید و درآمدهای ارزی ما منتقل میشد، اصلا برابری نمیکرد و همان موقع هم فرانسویها سعی میکردند که مانور بدهند که ما در حال انجام یک کار تأثیرگذار هستیم که آن هم با هشیاری طرف ایرانی به نتیجه نرسید.
یعنی تحرکات فرانسویها در ادامه همان رفتارهاست و آیا این رفتارهای فرانسویها مستقل است یا با دیگر طرفهای غربی هماهنگ است؟
الان که بعد از یک وقفه چندماهه قرار است مذاکرات جدید برگزار شود و در حال نزدیک شدن به آن هستیم و دولت جدید هم با مواضع محکمی که اتخاذ کرده است میخواهد وارد مذاکرات شود، بهنظر میآید یک هماهنگیای بین کشورهای غربی یعنی آمریکاییها و اروپاییها در حال شکل گرفتن است که شاید فرانسویها دوباره میخواهند نقش پلیس بد را برعهده بگیرند. هدف آنها هم این است که شرایط سختی را برای ایران ایجاد و تهدید کنند و طرف ایرانی را تحت فشار بگذراند تا امتیازاتی را بگیرند یا در مواضع کشور ما یک مقدار اعتدال و انعطاف ایجاد کنند؛ به همین دلیل شروع کردهاند به اینکه اگر طرف ایرانی نخواهد مذاکرات را از انتهای آن 6مذاکره قبلی آغاز کند، ممکن است مشکلاتی در اصل برجام بهوجود بیاورد و آن را از اهدافش دور بکند. اینها فضاسازی است که فرانسویها در حال انجام آن هستند.
بهطور کلی غربیها در مذاکرات بهدنبال چه چیزی هستند و چه نگرانیای از جانب ایران دارند؟
درواقع ما الان در مذاکرات مواضع روشن و مشخصی داریم؛ بحث لغو تحریمهایی که آمریکاییها براساس برجام قرار بود انجام دهند و نهتنها انجام ندادند، بلکه در دوره ریاست جمهوری آقای ترامپ هم این تحریمها اضافه شد و حتی همین اواخر و روزهای اخیر هم شاهد هستیم که آمریکاییها به اشکال مختلف این تحریمها را اضافه میکنند. بر این اساس لغو تحریمها شرط اساسی برای شروع مذاکرات خواهد بود. این برای طرف غربی میتواند شرایط را سخت کند. از سوی دیگر آنها مایلند این مذاکرات هرچه زودتر به نتیجه برسد؛ چون کاهش محدودیتهایی که ما بهدلیل نقض برجام توسط آمریکاییها دنبال کردهایم باعث شده است که ما فعالیت هستهای خود را در یک سطح بالاتر و مهمتری دنبال کنیم و آنها نگرانند که ما به یک نقطه برگشتناپذیر هستهای برسیم.
از طرفی مایلند این مذاکرات به نتیجه برسد و هم از سوی دیگر یک بازی سیاسی و جنگ روانی را آغاز کردهاند تا مواضع طرف ایرانی را تعدیل کنند و بتوانند به خواستههای خود نزدیکتر شوند.
این اقدام فرانسه که از شورای حکام سازمان ملل خواسته است که پیام نیرومند و محکمی به ایران بفرستد را هم در چارچوب همین جنگ روانی تحلیل میکنید؟ یا اینکه تاکید دارند مسائل موشکی هم به مذاکرات احیای برجام اضافه شود هم با قصد فشار بر ایران است؟
قطعا بهمنظور فشار به طرف ایرانی انجام میشود؛ چون طرف ایرانی مواضعش کاملا روشن است و به هیچوجه نمیخواهد موضوع مذاکرات هستهای را به فعالیتهای موشکی کشور یا حضور منطقهای ما ارتباط دهد.
این سه موضوع ارتباطی با یکدیگر ندارند و خواسته طرف غربی، خواستهای بیجاست، ولی برای اینکه بتوانند زمینهای برای آن ادعاها و خواستههای غیرقانونی خودشان ایجاد کنند تلاش میکنند که فشارهایی بیاورند و ممکن است که در همین ایام از طرف بعضی از دیگر کشورهای غربی هم شاهد باشیم؛ مثل بحثی که بهصورت نمایشی برای محاکمه مسئولان ما بهصورت دادگاه مردمی راه انداختهاند و موضوعات دیگری که همه آنها کاملا مرتبط با نزدیک شدن آغاز دوباره مذاکرات هستهای و به قصد جنگ روانی است؛ از اینرو باید خیلی هشیارانه وارد بحث شد.
6سال از برقراری توافق برجام گذشته است. در این مدت ما تجربیاتی داشتهایم که میتواند در مواضع کشور ما مؤثر باشد. تحلیل شما در اینباره چیست؟
ما مواضع محکمی داریم و چیزی برای از دست دادن نداریم. اگر قرار باشد برجام بدون خاصیت باشد برای ما، بود و نبودش فرقی نمیکند. همانطور که در زمان توافق برجام در ابتدایی که آمریکاییها کاملا پشتیبان آن بودند و آقای اوباما و آقای جان کری این توافق را دنبال میکردند، در همان زمان هم برجام دستاورد اقتصادی خاصی برای ما نداشت و عملا با شگردهایی که بهکار برده بودند اجازه نمیدادند که تحریمها کنار بروند و شرکتها و کشورها را میترساندند از اینکه با ما کار کنند. اگر قرار باشد همان فضا ادامه پیدا کند خب ما مسیر خودمان را باید دنبال کنیم و بحثهای اقتصادی خود را با تقویت بنیه اقتصادی داخل در دستور کار قرار دهیم. اگر قرار است که برجام دستاوردی داشته باشد شرطش این است که آنها خواستههای بیجای خود را کنار بگذارند و به تعهداتشان عمل و تحریمها را لغو کنند. همچنین شرایط کار اقتصادی با ایران بهصورت عادی دربیاید. در مقابل ما نیز همه تعهدات هستهای خودمان را انجام خواهیم داد.
با توجه به اینکه جلسه شورای حکام چهارم آذر است و جلسه آغاز مذاکرات هشتم آذرماه، ممکن که تصمیم خاصی علیه ایران گرفته شود یا اتفاق خاصی رخ دهد که مذاکرات را تحت تاثیر قرار دهد؟
ببینید این کاملا به تصمیم کشورهای غربی برمیگردد. اگر بخواهند وارد این بازی شوند و اگر بخواهند تهدید کنند یا محدودیتهای جدی ایجاد کنند طبیعتا ما از مواضع خودمان عدول نخواهیم کرد و آنها باید این ریسک را بپذیرند یا باید براساس توافق برجام به تعهداتشان عمل و تحریمها را لغو کنند یا باید قبول کنند که این برجامی که دیگر برای ماخاصیتی ندارد میتواند کنار گذاشته شود و ما به فعالیت هستهای خود بدون هیچ محدودیتی ادامه دهیم. این ریسک برای آنها بهسادگی قابلقبول نیست و مطمئن باشید که کشورهای غربی اگر احساس کنند که ما بر مواضع خودمان محکم ایستادهایم مجبورند انعطاف نشان دهند و خواستههای بیمورد خود را کنار بگذارند. آنها فشار روانی ایجاد میکنند و با توجه به مشکلات اقتصادی که در داخل کشور هست سعی میکنند به اعتراضهای اجتماعی داخل کشور که بهخاطر مسائل اقتصادی است دامن بزنند؛ از اینرو طوری وانمود میکنند که تنها راهحل مشکلات داخل کشور ما این است که ما هر شرطی را در برجام بپذیریم و به هر توافقی هر چند توافق بد، قانع شویم. این فشارها در آن جهت انجام میشود. اما آنها باید متوجه باشند که خواستههایشان غیرقانونی است و مقصر اصلی به نتیجه نرسیدن برجام کشورهای غربی بودند؛ هم آمریکاییهایی که از برجام خارج شدند و هم اروپاییهایی که نتوانستند یا نخواستند که در غیاب آمریکا تعهدات برجامی را در قبال ایران انجام دهند. الان آنها هستند که باید تصمیم نهایی را بگیرند یا برگردند به تعهدات و تحریمها را لغو کنند یا اگر بخواهند وارد ریسک بزرگی شوند و ایران را تحت فشار قرار دهند، باید این احتمال را بپذیرند که ممکن است این برجام بیخاصیت کلا از سوی کشور ما کنار گذاشته شود.