مردم آن قدر کتاب میخوانند که کور میشوند
رضا ساکی:
این هفته مناسبتهای بسیاری داشتیم. یکی روز ملی خلیجفارس بود. این روز را پساپس به همه ایرانیها تبریک عرض میکنم. یکی دیگر از مناسبتها روز جهانی کاروکارگر بود.
این روز را هم به همه کارگران عزیز کشورم تبریک میگویم و خدا را شکر میکنم که امروز اوضاع کارگران در کشور اینقدر خوب است؛ یعنی حتی کارگران آلمانی را نمیشود با کارگران ایرانی مقایسه کرد. باور کنید آنقدر وضع کارگران در جهان وخیم است که بسیاری از آنان دوست دارند به ایران بیایند و کارگری کنند. حتی کارگران ژاپنی نیز به حال کارگران ما غبطه میخورند. یکی از این کارگران به من میگفت: این ساعت کار، این بیمه، این مسکن، این خوراک، این پوشاک و این بازنشستگی در ژاپن نیست. کارگران شما در بهشت کارگری میکنند. کاش دولت ژاپن هم اینقدر به فکر کارگرانش بود. ما الان یک سال است که حقوق نگرفتهایم و 2سال است لباس نو نخریدهایم. اما کارگران ایرانی را که دیدم همه لباسهای نو و ابزار نو و کلاه ایمنی به سر داشتند. باید بدانید کارگران در شهر تهران از بهترین امکانات برای کار استفاده میکنند. مثلا سرو کردن شیرقهوه یکی از افتخارات ما در جهت احترام به حقوق است. همانطور که میدانید در تهران هر کارگر باید یک ساعت کار کند و بعد برود و شیرقهوه و اسنک بخورد و اگر این کار را نکند یک شیرقهوه و اسنک جریمه میشود و اگر باز نرود و نخورد یک شیرقهوه و اسنک دیگر جریمه میشود و همه آنها را باید بخورد. این هفته روز معلم را هم پشت سر گذاشتیم. این روز را به همه آموزگاران و معلمها تبریک میگوییم و خوشحالیم که اوضاع آنها هم مساعد است و روزگار بر وفق مرادشان میگذرد. امروزه فرهنگیان ما الگوی فرهنگیان در سراسر جهان هستند و همه معلمها در جهان دوست دارند که در ایران معلمی کنند. داشتن خانههای بزرگ، ماشین آخرین مدل، حقوق زیاد، بیمه خفن و بازنشستگی لاکچری که معلمهای ایرانی از آنها بهره میبرند باعث شده است که همه دوست داشته باشند معلم بشوند. گذشت آن روزگاری که میگفتند طرف زندگی معلمی دارد. امروزه معلمها همه شاسیبلند دارند و همه در بالای شهر زندگی میکنند. امروزه برندهای مهم دنیا در خدمت معلمهای ایرانی هستند و آنها بدون هیچ دغدغه فکری به شاگردان خود درس میدهند. در فرانسه اما معلمها از کمبود انواع ویتامینها رنج میبرند و همه پوکی استخوان دارند. از بس دولت فرانسه نامرد است و حقوق آنها را زیاد نمیکند. یکی دیگر از مناسبتهای این هفته روز روانشناس و مشاوره بود؛ روزی که مردم جهان آن را گرامی داشتند. البته ما در کشور نیاز به روانشناس نداریم و همگی اوضاع روانی خوبی داریم. اما میدانید که در اروپا اینطور نیست و اغلب مردم روانی هستند. در آمریکای وحشی هم روانی زیاد داریم؛ روانیهایی که سلاح هم دارند و هر بار میزنند یکسری آدم را نفله میکنند. امیدواریم بتوانیم روانشناسان خبره ایرانی را به غرب صادر کنیم تا بلکه با مشاوره این روانیها را آرام کنند. مناسبت دیگر این هفته افتتاح نمایشگاه کتاب تهران بود. ما مردمی علاقهمند به مطالعه هستیم و یک نمایشگاه در سال کفاف مطالعه ما را نمیدهد و باید مسئولین یک نمایشگاه کتاب دائمی برای این کار اختصاص بدهند. باعث تأسف است که اینقدر مردم در اروپا و آمریکا و آفریقا و اقیانوسیه کتاب نمیخوانند. متأسفانه آنقدر کتاب نخواندهاند که خنگ شدهاند و بهزودی نسلشان منقرض میشود. مردم در ایران و تهران آنقدر کتاب میخوانند که کور میشوند و همانطور که میدانید میزان کوری در ایرانیها بهعلت خواندن کتاب هر سال افزایش پیدا میکند. خدا را شکر که همهچیز خوب است و اینقدر عالی است. خوش باشید.
باقی بقایتان