گفتوگو با مژده طباطبایی، نمایشگاهگردان نمایشگاه «مروری بر آثار سحابی»
نوشتن با نقاشی نقاشی با نوشتن
نقاشیهای سحابی آگاهانه شوخوشنگ است
محمدناصر احدی- روزنامهنگار
آنها که مهدی سحابی(1388-1322) را میشناسند، خوب میدانند او فقط مترجم آثاری همچون «در جستوجوی زمان ازدسترفته» مارسل پروست یا «مرگ قسطی» لویی فردینان سلین نبود. سحابی، علاوهبر ترجمه، نقاشی میکرد، عکس میگرفت و مجسمه میساخت. حتی در دورهای روزنامهنگاری تماموقت بود و داستاننویسی را هم تجربه کرد. با این حال، در 12سالی که از درگذشت سحابی میگذرد، وجه ادبی فعالیت حرفهای او پررنگتر و شناختهشدهتر از وجه هنری فعالیتهایش بوده است.
وجه اشتراک فعالیتهای ادبی و هنری سحابی را میتوان میل او به مکاشفه و نوجویی دانست. وقتی سحابی تصمیم به ترجمه «در جستوجوی زمان ازدسترفته» گرفت، این کتاب در ایران - به قول خودش - ناشناس بود و تصور اینکه رمانی به این حجم و با این پیچیدگی روایی و زبانی را بتوان به فارسی درآورد، در مخیله کمتر کسی میگنجید. البته «در جستوجو...» چنان اثر سترگی است که حتما پیش از ترجمه سحابی هم نامش در ایران به گوش اهلش رسیده بود، ولی این سحابی بود که ترجمه این اثر را با صرف 10سال از عمرش عملی کرد. در نقاشی هم سحابی سبکها و موضوعات مختلف را دستمایه کار قرار میداد و از اینکه فقط خودش را تکرار کند پرهیز داشت. از 12آبان نمایشگاه «مروری بر آثار سحابی» در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شده که برقراری پیوندی میان آفرینشهای ادبی و هنری را هدف خود قرار داده است.
در کنار این نمایشگاه، 2کتاب درباره فعالیتهای ادبی و هنری سحابی نیز منتشر شده است. به همین مناسبت، با مژده طباطبایی، نمایشگاه گردان نمایشگاه «مروری بر آثار سحابی»، درباره این نمایشگاه و فعالیتهای مهدی سحابی در هنرهای تجسمی گفتوگو کردهایم.
مهدی سحابی دورههای کاری مختلفی را تجربه کرد و آثار متنوعی از خود بهجا گذاشت. در این نمایشگاه چه آثاری از سحابی به نمایش درآمده است؟
مرحوم سحابی هنرمندی بود که دورههای کاری مختلفی داشت. ایشان از ابتدایی که کار هنری را شروع کرد تا پایان عمرش به خلق آثار هنری ادامه داد و اینطور نبود که دورههای کاریاش به پایان برسد. در واقع این دورهها در هم ادغام شده و ادامهدار بوده است. به همین دلیل مجبور شدیم کتاب را براساس دورههای کاری تقسیم کنیم و نه سیر تاریخی. 14دوره کاری برای ایشان درنظر گرفتیم و مجموعه آثارشان را براساس این 14دوره از هم متمایز کردیم. البته همه عکسهای ایشان را در کنار هم قرار دادیم، چه عکسهای مستند، چه عکسهای طبیعت و چه فتومونتاژهایشان را. «ماشین قراضهها» که نخستین نمایشگاه انفرادی ایشان بود باز تقسیمبندی خودش را داشت؛ «ماشین قراضهها با فیگورها»، «ماشین قراضهها با پازل» و «ماشین قراضهها با شمایلها» که این آخری تا به حال دیده نشده و نخستینباری است که به نمایش عمومی درمیآید. در انتخاب آثار برای نمایش در موزه طبیعتا با توجه به معماری و فضای موزه کار چیدمان را انجام دادیم تا مخاطب به این نکته برسد که سحابی هنرمندی بوده که نگاه خاص خودش را داشته است. اما در کتاب، دستمان برای چاپ آثار بازتر بود.
استیتمنتهای در کنار هر اثر که دارای QRکد هم هستند چه اطلاعاتی در اختیار بازدیدکنندگان میگذارد؟
استیتمنتهای روی دیوارها از کتاب «در جستوجوی زمان ازدسترفته» انتخاب شده است. ویژگی این استیتمنتها مشخص کردن ارتباط میان ادبیات و هنر در کار سحابی است. البته صرفا به این استیتمنتها که ممکن است برای مخاطب عام کاملا قابل درک نباشد بسنده نکردهایم و با اسکن QRکدهای روی هر استیتمنت بازدیدکنندگان اطلاعات بیشتری درباره هر اثر بهدست میآورند. حتی در دیوار ادبی، با اسکنQRکد صدای خود مرحوم سحابی پخش میشود که درباره ترجمه «در جستوجوی زمان ازدسترفته» توضیحاتی میدهد و به مخاطب کمک میکند تا بیشتر با این اثر آشنا شود.
علیاصغر قرهباغی، منتقد هنری، نقاشی سحابی را برخلاف اغلب آثار مدرن که تراژیک هستند، شادیبخش میداند و آن را «هنر تازه شادمانی» یا «هنر شادمانی تازه» وصف میکند که سرنخی است برای رهایی از هزارتوی درد و مصیبت، آنهم با نگریستن به افقی فراسوی درد و رنج انسانی. با این تعبیر از نقاشی سحابی موافق هستید؟
طنز و شوخوشنگی در آثار سحابی هست، همانطور که جسارت استفاده از مواد دورریختنی برای خلق مجسمههایش را دارد. این شوخوشنگی باعث میشود که نقاشیهای سحابی با مخاطب عام بدون واسطه ارتباط برقرار کند. در این چند روزی که در نمایشگاه بودهام و واکنش بازدیدکنندگان را دیدهام، حس کردهام که مخاطب در برخورد با این همه رنگ در نقاشیهای ماشین قراضهها، صورتکها و حتی در مواجهه با مجسمههای پرندهها و عکسهای سحابی همان شعف کودکانهای را حس میکند که هنرمند خواسته با او به اشتراک بگذارد. در واقع هنرمند موفق میشود شعف کودکانهاش را با مخاطب قسمت کند. بازدیدکننده نمایشگاه وقتی به قسمت فیگورها میرسد، میفهمد که سحابی نقاش چیرهدستی بوده و دستها و صورتها را درست میکشیده و کارش اشکال طرحی نداشته است. ما مخاطب را در موزه از مسیری عبور دادهایم که متوجه قدرت و توان هنرمند شود. شادی موجود در کار سحابی نشانه بیدانشی او نبوده بلکه تعمدی بوده و دانش و شناختی پشت آن بوده است. به همین دلیل با این تعبیر از کار سحابی موافقم.
عکسهای سحابی از روزهای انقلاب چه ویژگیای دارند؟
از انتهای گالری6 و ابتدای گالری7 در موزه به عکسهای انقلاب سحابی اختصاص دارد و نشان میدهد که او در بطن انقلاب بوده است. برای مثال، عکسی که از امامخمینی(ره) گرفته نشان میدهد در چه فاصله نزدیکی از ایشان قرار داشته که توانسته چنین عکسی بگیرد. مجموعه عکسهای سحابی از انقلاب قبلا هرگز نمایش داده نشده است و ما با کمک خانوادهشان این عکسها را آماده کردیم.
برگزاری این نمایشگاه، 12سال پس از درگذشت سحابی، چه هدفی را دنبال میکند؟
سحابی خودش خیلی متواضعانه با کارهایش، چه ادبی و چه هنری، برخورد کرده است. نقاشی یا عکاسی برای ایشان بخشی از زندگی حرفهایاش بود. سحابی با نوشتههایش نقاشی میکرد و با نقاشیهایش مینوشت. مدام بین این دو گزینه در حرکت بود. او سالها از دنیای ادبی به دنیای تجسمی و برعکس در رفتوآمد بود. بعد از 12سال از فوتش، برگزاری این نمایشگاه به نسلهای جوان کمک میکند که ایشان را جدا از ترجمههایش بشناسند و بدانند چقدر اثرگذار و سنتشکن بوده است. این نمایشگاه میتواند این اتفاق را رقم بزند که با دیدن دوباره آثار سحابی جایگاه او را در هنر معاصر ایران درک کنیم.