• دو شنبه 17 اردیبهشت 1403
  • الإثْنَيْن 27 شوال 1445
  • 2024 May 06
دو شنبه 10 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 14331
+
-

ده گردی با مارکو

گفت‌وگو با جوانی که ایده ده‌گردی را با استفاده از فناوری‌های جدید در گلستان پایه‌گذاری کرد

گلستان
ده گردی با مارکو

‌ستاره حجتی | خبرنگار:

گرگان


آن‌ها را با نام مارکو و رابینو بیشتر می‌شناسید تا به اسم‌ حقیقی‌شان. اگر هم تا به حال این نام‌ها را نشنیده‌اید، کافی است ده‌گردی گلستان با مارکو و رابینو را در گوگل یا اینستاگرام جست‌وجو کنید. محمد زنگانه جوان است. جوان‌تر از آنی که فکر کنید، اما او و دوستانش توانسته‌اند با کمی خلاقیت و ابزار ساده‌ای مانند اینترنت، روستاهای گلستان را به ایران و حتی بیشتر از آن به برخی کشورهای اروپایی هم معرفی کنند. خودش می‌گوید در ناامیدی شروع کرده است، اما انتهای مسیر ناامیدانه زنگانه امید بود.

 به قول شاعر: «پایان شب سیه سپید است.» با این‌که بیکاری روزهای سختی پیش روی او گذاشته بود، اما پیوند خلاقیت، تلاش، استفاده مطلوب از فناوری همزمان با توان محلی، ده‌گردی با مارکو و رابینو را پدید آورد.  گفت‌وگوی ما با زنگانه در کافه کوچکی در علی‌آباد کتول انجام شد که در ادامه می‌خوانید. 

ده‌گردی به معنایی که شما انجام می‌دهید، دقیقا چیست؟ روند کار شما با آنچه ما پیش‌تر به عنوان ده‌گردی می‌شناختیم، متفاوت است؟

بله. نوع ده‌گرد‌ی‌ای که ما انجام می‌دهیم، استفاده از وب‌سایتی برای امکان رزرو خانه‌های روستایی، معرفی روستاهای هدف گردشگری، شناسایی و معرفی روستاهایی است که قابلیت گردشگری دارند، اما الزاما در فهرست سازمان گردشگری نیستند.  گردشگری روستایی را انتخاب کردیم، زیرا معتقد بودیم گلستان قابلیت‌های زیادی در این زمینه دارد. در این مسیر به این نتیجه رسیدیم که تعریف سازمان از روستاهای هدف گردشگری، تعریف کوچکی است و بنابراین به سراغ معرفی روستاهای ییلاقی که جاذبه‌های طبیعی دارند، روستاهایی که جاذبه‌های تاریخی دارند و همین‌طور روستاهای ترکمن‌نشین رفتیم که منبع سرشاری از آداب و رسوم هستند.

 در کنار معرفی روستاها، مکان‌هایی را هم که امکان اقامت برای گردشگران داشت شناسایی کردیم و در نتیجه، وب‌سایت ما وب‌سایتی برای معرفی روستاها و رزرو اقامتگاه‌ها شد. راهنمایان ما در نقاط مختلف خدماتی شامل خانه، غذای محلی و راهنمایان محلی را جذب می‌کنند. بخش رزرو را ما انجام می‌دهیم، اما اگر گردشگر خدمات اضافه‌تری بخواهد از خود روستاییان دریافت می‌کند و ما دخل و تصرفی بیشتر از راهنمایی و آموزش به جامعه محلی نداریم. 

در مجموعه شما چند نفر مشغول کارند؟ 

3 نفر به صورت مستقیم در بخش‌های مختلف کار می‌کنند. یک نفر در ارتباط با روستاییان و مشتری‌هاست، اما به واسطه فعالیت ما تعداد زیادی از روستاییان استان در این طرح مشغول شده‌اند. از سوی دیگر به دلیل حضور گردشگران، کسب و کار و اشتغال در روستاها رونق گرفته است. 

ایده راه‌اندازی این وب‌سایت را چه کسی مطرح کرد؟ 

این ایده، ایده یک جمع 3 نفره بود. 

در این جمع، جمله «راستی بچه‌ها یک فکری» را چه کسی مطرح کرد؟ 

ماجرا این طور شروع نشد. ما جمعی بودیم که تقریبا مدام مشغول طبیعت‌ و روستاگردی بودیم. آن زمان من به همراه «کامل آرخی» در زمینه استارت‌آپ فعالیت می‌کردیم. به دلیل همین فعالیت‌ها به این نتیجه رسیدیم که گلستان به خوبی از فناوری در محورهای توسعه استفاده نکرده است و از سوی دیگر قابلیت بی‌نظیری در زمینه گردشگری دارد.  با توجه به این 2 نکته تصمیم گرفتیم حفره فناوری در زمینه گردشگری را پر کنیم. ایده نخست، طراحی اپلیکیشنی بود که گردشگران بتوانند به واسطه آن، از محل دقیق درمانگاه‌ها، بیمارستان‌ها، سوپرمارکت و داروخانه‌های استان مطلع شوند، اما این ایده کم‌کم به موضوع معرفی اقامتگاه‌ها رسید.

چطور شد روستاها را انتخاب کردید؟ همین که به روستاها سفر می‌کردید، کافی بود که فکر کنید ده‌گردی فراگیر می‌شود؟ 

نه، این طور نبود. ما پیش از شروع کار، وب‌سایت ده‌گردی، تحقیقات محلی داشتیم. میزان درآمد شهرها و روستاها را از گردشگری سنجیدیم و دریافتیم حقیقتا روستاها از این درآمد بی‌نصیب بودند. از سوی دیگر، تمایل گردشگران را بررسی کردیم و فهمیدیم بیشتر به استفاده از مکانی آرام و دنج علاقه‌مندند و با جمع این‌ها در نهایت به توان روستاها رسیدیم. 

برای شروع کارتان چقدر سرمایه‌گذاری کردید؟ 

همه سرمایه مادی ما، یک میلیون تومان پول نقد بود که هزینه خرید «هاست» و «دامین» و طراحی و اموری مانند این شد. 

جالب است. حالا چطور کسب درآمد می‌کنید؟ 

از فضاهای مجازی استفاده می‌کنیم. در فضای مجازی صفحه‌هایی ویژه استان گلستان ساختیم و هر روز منابع گردشگری استان را معرفی می‌کنیم. در مناسبت‌های ویژه سفر به گلستان را به گردشگران پیشنهاد می‌دهیم و تمرکزمان بر جذابیت بصری عکس‌هاست؛ عکس‌هایی که دیدن و تماشای آن‌ها می‌تواند اشخاص را مجاب یا کنجکاو به سفر و سیاحت از گلستان کند. بعد از رزرو خانه‌ها بخشی از پول را به عنوان سهم شرکت برمی‌داریم و بقیه را به صاحبخانه می‌دهیم.

موفقیتتان را چطور ارزیابی می‌کنید؟ 

رشد بسیار خوبی داشتیم. با این برنامه‌ریزی‌ها نوروز 96، 4 هزار و 270 گردشگر در روستاهای استان اقامت کردند. این تعداد مسافر گذری نبودند بلکه مقصدشان گلستان بود. گردشگران خارجی زیادی را هم به روستاهای گلستان آوردیم. 

اگر بخواهیم بدون تعارف با هم صحبت کنیم، طراحی وب‌سایت ده‌گردی برای جمع شما، قصه‌ای بود که «شوخی‌شوخی» جدی شد یا از همان ابتدا جدی بود؟ 

حقیقت این است که شروع ماجرای ده‌گردی در اوج بیکاری ما اتفاق افتاد. شغل من تبلیغات بود و آن را از دست داده بودم. به شدت نیاز به شغل دیگر یا ایده خوبی برای راه‌اندازی یک کار جدید داشتم. شرایط سایر بچه‌ها هم کم و بیش مشابه من بود. نمی‌شود بگوییم که شوخی‌شوخی جدی شد. بهتر است بگوییم در فضای ناامیدی جدی شد. البته تیم بعد از 3 ماه از هم پاشید و من کار را با 2 نفر دیگر ادامه دادم. در حال حاضر هسته مرکزی تیم، من و «حمید میرزایی» هستیم که به رابینو و مارکو معروف شده‌ایم. 

 ماجرای مارکو و رابینو چیست؟ نام‌های جالبی انتخاب کردید. 

می‌خواستیم برندی را انتخاب کنیم که در ذهن بماند. بنابراین برای کارهای برندسازی از 2 عنوان استفاده کردیم. یکی عنوان رسمی که همان ده‌گردی است و عنوان دیگر، رابینو و مارکو است که در فضای مجازی معمولا ما را به این نام می‌شناسند. مارکو را به دلیل شخصیت مارکوپولو و رابینو را هم به خاطر مورخ معروف و نویسنده کتاب مازندران و استرآباد انتخاب کردیم. 

برگردیم به همان قسمت قصه که جدا شدن هسته نخستین بود. چرا این اتفاق افتاد؟

ما در ماه‌های نخست هیچ درآمدی نداشتیم. بچه‌ها از کار جدا شده بودند و حالا باید با تیمی جدید کار را دنبال می‌کردیم. کار را هم بر همان روال و ایده سابق دنبال می‌کردیم تا این‌که سال گذشته دوباره مبلغی را به عنوان سرمایه گذاشتیم و سایت را به‌روز کردیم و قابلیت‌هایش را افزایش دادیم. البته هنوز چالش‌هایی درباره مجوزها داریم. 

ابتدای کار، چند درصد احتمال می‌دادید موفق شوید؟ 

کار در اوج ناامیدی شروع شد، اما تلاش کردیم روش‌های انگیزشی را به کار ببریم که ناامیدی بر ما چیره نشود. 

این انگیزه چه بود؟ 

همیشه دوست داشتم کاری داشته باشم که هم تفریح باشد و هم شغل. از سویی شیفته سفر و عکاسی هم بودم. در واقع ایده‌ای را دنبال کردم که از کودکی رویایم بود. 

تصویرتان از موقعیت شغلتان در آینده چیست؟ 3 سال دیگر کجا ایستاده‌اید؟ 

در همه ایران. ما الان در گیلان هم فعالیتمان را شروع کرده‌ایم و برنامه داریم این ایده را در سراسر ایران پیگیری و اجرا کنیم. 



اشتغال‌زایی با ده‌گردی

محمد زنگانه: 2 مثال برای اشتغال‌زایی با طرح ده‌گردی می‌زنم: یکی روستای چینو که پیش‌تر حتی سوپرمارکت نداشت. این روستا حالا به واسطه حضور گردشگران سوپرمارکت دارد. یعنی اهالی نیاز به وجود برخی مشاغل را احساس می‌کنند و آن را برای افزایش رونق گردشگری در روستایشان ایجاد می‌کنند. دومین مثال هم روستای محمدآباد علی‌آبادکتول است که با همکاری بخشداری و دهیاری، تنورهای نان در منازل راه‌اندازی کرده‌اند. وقتی اهالی محمدآباد دیدند تردد مسافران به این بخش زیاد شده است، خودشان دست به کار شدند. حالا دوغ، پنیر و نان محلی در هر خانه‌ای فروخته می‌شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :