• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
دو شنبه 19 مهر 1400
کد مطلب : 142604
+
-

برای رویارویی با بحران آموزش ندیده‌ایم

یادداشت
برای رویارویی با بحران آموزش ندیده‌ایم

سارا رجبی‌مقدم‌- کارشناس ارشد روانشناسی

تقریبا در هر قرن، یک همه‌گیری جهانی، جان عده زیادی را می‌گیرد، اما هیچ‌یک از ما انتظار نداشتیم شیوع گسترده بیماری کرونا را در دوره حیات خود تجربه کنیم. کرونا، بیماری ناشناخته‌ای است که از نقطه‌ای بسیار دور آغاز شد و در نهایت به خانه‌هایمان راه پیدا کرد. واکنش‌ها به شرایط بحرانی ناشی از شیوع کرونا، نشانی از ترس و سردرگمی داشت. کرونا، سلامت جامعه را تهدید کرد و به‌ دلیل انتقال بالای بیماری، زندگی روزمره و شغل مردم دچار تعطیلی و رکود شد. همه آسیب‌های روانشناختی و اقتصادی ناشی از این بیماری را درک کرده‌‌ایم؛ هراس از بیماری و مرگ، نگرانی نسبت به آینده و تغییر سبک زندگی به شیوه‌ای نه‌چندان کارآمد، تعطیلی بسیاری از اصناف و مدارس. وقتی درآمدها به ‌علت تعطیلی‌های مکرر، کاهش و هزینه‌ها با شکل‌گیری نیازهای جدیدی مانند تهیه ماسک و ضدعفونی‌کننده‌ها افزایش یافت، نارضایتی‌ها بیشتر شد. در این دوران، بارها پرسیده‌ایم «چرا؟» چرا افراد نمی‌توانند در رویارویی با وضعیتی پیش‌بینی نشده، ناخوشایند و آسیب‌زا از نظر روان‌شناختی و اقتصادی، کارآمد باشند؟ ناکارآمدی در چنین شرایطی، موجب افزایش نارضایتی می‌شود. چرا برای این مشکلات، به ‌سرعت راه‌حل مناسبی پیدا نشد؟ شاید نباید تعجب کنیم. وقتی افراد جامعه یاد نگرفته‌اند در چنین شرایطی باید چه رفتاری از خود نشان دهند، نباید انتظار واکنش خارق‌العاده‌ای از آنها داشت. واقعیت این است که بهره هوشی و مهارت‌های بیشتر افراد جامعه به‌گونه‌ای است که نیازمند آموزشند؛ به همین دلیل هم برای رویارویی با این بحران، مردم نیاز به آموزش داشتند تا از وارد شدن آسیب‌های اقتصادی و روان‌شناختی بیشتر به‌ خود، خانواده و سایرین پیشگیری کنند. به‌نظر می‌رسد که مدرسه، امکانات و زمان مناسب برای آماده‌سازی‌ افراد جهت کسب مهارت‌های لازم برای زندگی واقعی را داشته باشد، اما سیستم آموزشی آنچنان دستخوش تحولات دوره‌ای از تغییر تعداد سال‌های مقاطع تحصیلی تا دگرگونی محتوا و اهداف برنامه‌های درسی است که به این مسائل اساسی نمی‌پردازد. یکی از آسیب‌های جدی موجود در سیستم آموزشی، فقدان مطالب مهمی مثل آموزش مهارت‌های حل مسئله است. سؤال اینجاست که آیا ما در موقعیت‌های دشوار زندگی، طبق الگوهای موجود در جامعه رفتار می‌کنیم؟ نخستین آسیب این کوتاهی، نقص در شکل‌گیری هویت فرد در جامعه است که احساسش نسبت به جامعه و خودش، به‌عنوان عضوی از جامعه را تغییر می‌دهد. آیا سیستم آموزشی، مهارت‌های ضروری برای درآمدزایی منصفانه در شرایط بحرانی همچون شیوع بیماری کرونا را آموزش می‌دهد؟
حالا با توجه به آنچه گفته شد، اکنون که در میانه مهری دیگر قرار گرفته‌ایم، عادلانه نیست که از سکاندار آینده نظام آموزشی کشور انتظار معجزه داشته باشیم، اما این حق را داریم تا از مسئول وزارت آموزش و پرورش بخواهیم که در دوران فعالیتش، آگاهانه و مسئولانه عمل کند. شاید وزیر آینده نتواند برای آموزش ریاضی، فروش یک محصول را در یک روز به دانش‌آموزان یک مقطع بسپارد، اما شاید بتوان از او خواست که بر کاربرد آموزش تأکید کند تا جامعه‌ای توانمندتر ساخته شود. آموزش قوانین راهنمایی و رانندگی به‌ صورت نظری و عملی، طی چند سال متوالی با همکاری آموزشگاه‌های معتبر و نهاد مربوطه، آموزش کمک‌های اولیه، نکات ایمنی در زمان آتش‌سوزی و گرفتار شدن در آسانسور، آشنایی با بورس و نرم‌افزار آن، آموزش موسیقی و سرود با تأمین ابزار مناسب در مدرسه و بدون تحمیل هزینه به خانواده‌ها، برای کاهش استرس ازجمله این آموزش‌هاست.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید