• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
یکشنبه 18 مهر 1400
کد مطلب : 142423
+
-

مقصدی برای مهاجرت

همشهری وضعیت مهاجرپذیری در 8 استان و آسیب‌های سرعت گرفتن این روند درسال‌های اخیر را بررسی کرده‌است

مقصدی برای مهاجرت

یکی از مهم‌ترین چالش‌های شهرنشینی درایران در دهه‌های اخیر گسترش حاشیه‌نشینی و ایجاد شهرک‌های اقماری در اطراف کلانشهرها و بسیاری از شهرهای بزرگ کشور بوده‌است؛ موضوعی که بیش‌از هرچیز نشان‌دهنده سرعت گرفتن روند مهاجرت به چنین مناطقی است.براساس برخی آمارها، قم، البرز، گیلان،  هرمزگان، گلستان و یزد از استان‌هایی به‌حساب می‌آیند که بیشترین مطلوبیت‌ را برای مهاجران داشته‌اند و استان‌هایی مانند کرمانشاه و آذربایجان‌شرقی علاوه بر مهاجرپذیری، در مهاجرفرستی نیز جزو استان‌های مهم به‌شمار می‌روند.با توجه به این موضوع، همشهری در پرونده ویژه‌ای به بررسی وضعیت مهاجرپذیرترین استان‌های کشور، مهم‌ترین ویژگی‌های ترغیب‌کننده آنها برای مهاجرت و همچنین چالش‌ها و آسیب‌هایی که سرعت گرفتن روند مهاجرت به این‌استان‌ها در سال‌های اخیر به‌همراه داشته‌، پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

مهاجرت بدون توقف به قم
شهر قم به‌واسطه وجود حرم مطهر حضرت معصومه(س) و مراکز آموزش علوم دینی، نزدیکی به مراکز بزرگ جمعیتی کشور و فراهم بودن فضای کسب و کار و زندگی، یکی از شهرهای مهم در مهاجرپذیری است. آمارهای حاصل از سرشماری نفوس و مسکن سال1390 نشان‌دهنده مهاجرت 68هزارنفر به قم و خروج 53هزارنفر از قم بوده که در سال1395 به 77هزارو 813 نفر مهاجر ورودی و 48هزارو 314نفر خروجی تغییر یافته است. بیشترین استان‌های مهاجرفرست به قم شامل تهران با 12هزارو 437نفر، خوزستان با 5هزارو 762نفر، اصفهان با 5هزارو 94نفر و مرکزی با 4هزارو 537نفر هستند. همچنین 6هزارو 778مهاجر از خارج کشور به قم مهاجرت کرده‌اند. ازسوی دیگر از 48هزارو 314 نفری که از قم مهاجرت کرده‌اند، سهم تهران 12هزارو 132نفر بوده‌است. استان اصفهان با 3هزارو 934نفر، استان مرکزی با 3هزارو 521نفر و استان البرز با 2هزارو 233نفر، به ترتیب بیشترین استان‌های مهاجرپذیر از قم بوده‌اند. برخلاف ترکیب جنسی مهاجران کشور، زنان بیشتر از مردان به قم مهاجرت کرده‌اند. بالاترین سهم مهاجران نیز متعلق به گروه‌های سنی 20 تا 24 و 25 تا 29سال است. بنابراین تحصیل و شغل را می‌توان مهم‌ترین عامل مهاجرت به قم دانست. مهاجرت بی‌رویه و بدون برنامه‌ریزی هدفمند چالش‌هایی را برای مدیریت‌شهری و مسئولان استان قم به‌وجود آورده‌است. بخش عمده‌ای از این مهاجران در حاشیه شهر قم زندگی می‌کنند و این موضوع منجر به شکل‌گیری پدیده حاشیه‌نشینی و بروز معضلات اجتماعی گسترده شده‌است. اکنون قم دارای 16سکونت‌گاه غیررسمی در 20هزارو 165هکتار است که بیش‌از 163هزارنفر دراین سکونت‌گاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند. بعضی از این سکونت‌گاه‌ها در خارج از محدوده شهری و با مسائل اجتماعی، بهداشتی و اقتصادی فراوان ایجاد شده و سال‌هاست مسئولان استان را درگیر جابه‌جایی این سکونت‌گاه‌ها کرده، اما نتیجه موثری به‌همراه نداشته است.

مهاجرت درون‌استانی در کرمانشاه
استان مرزی کرمانشاه از استان‌های پرجمعیت کشور است که بیشتر از اینکه مهاجرپذیر باشد، مهاجرفرست است. جنگ تحمیلی، نرخ بالای بیکاری، توسعه نیافتگی ازجمله عوامل مهاجرفرستی استان کرمانشاه طی چند دهه اخیر بوده‌است. درحالی‌که آمارها نشان می‌دهد استان‌های تهران، کردستان، البرز، همدان، ایلام، مرکزی، اصفهان و خوزستان عمده مقصد مهاجران کرمانشاهی بوده‌است، اما درسال‌های اخیر مهاجران زیادی از کردستان وارد کرمانشاه شده‌اند. درمجموع استان کرمانشاه از ۱۴شهرستان تشکیل شده که ۱۰شهرستان آن مهاجرفرست و ۴شهرستان نیز مهاجرپذیر هستند. براساس آمارها، ثلاث‌باباجانی مهاجرپذیرترین شهرستان استان محسوب می‌شود. دراین میان بیشترین حجم مهاجرت‌ به کرمانشاه درون‌استانی و از استان‌های اطراف، آن‌هم به‌دلیل همخوانی‌های قومی و فرهنگی بوده‌است. اینها درحالی‌است که بیشترین حجم مهاجرت دورن‌استانی به مقصد شهر کرمانشاه بوده‌است. درسال‌های اخیر تغییر نگرش به شغل کشاورزی و اختلاف‌های خانوادگی از مهم‌ترین عوامل مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به کلانشهر کرمانشاه بوده‌است. 

افزایش حاشیه‌نشینی در هرمزگان 
براساس آمارهای ارائه شده ازسوی مسئولان وزارت کشور، استان هرمزگان یکی از استان‌های مهاجرت‌پذیر کشور محسوب می‌شود که براساس آخرین سرشماری رسمی کشور در سال ۱۳۹۵، بیشترین مهاجرت به هرمزگان از استان کرمان انجام می‌شود. همچنین با توجه به آمارهای اعلام شده ازسوی استانداری هرمزگان، طی ۵سال‌گذشته ۱۰هزارنفر از کرمان به استان هرمزگان مهاجرت کرده‌اند که از این تعداد، حدود ۶هزار و ۹۲۶نفر از مهاجران فقط در بندرعباس زندگی می‌کنند. بندرهای فعال و بزرگ استان هرمزگان در کنار آب و هوای معتدل‌تر درمیان استان‌های جنوبی، از اصلی‌ترین دلایل انتخاب هرمزگان ازسوی مهاجران به‌عنوان شهر مقصد است. درچنین شرایطی مهاجرت گسترده دراین استان در کنار مهاجرت داخلی از روستاها به بنادر استان، معضل بزرگ حاشیه‌نشینی و بافت‌های ناکارآمد شهری را در همه شهرهای استان و به‌ویژه بندرعباس ایجاد کرده‌است. براساس اعلام اداره‌کل راه و شهرسازی هرمزگان، در بندرعباس نیمی از مساحت شهر، یعنی چیزی حدود ۱۲محله که ۳۰درصد از جمعیت شهر را در خود جا داده‌اند و نزدیک به ۳هزارو ۵۰۰هکتار مساحت دارند، به بافت ناکارآمد شهری تبدیل شده‌است که این عدد درمجموع سایر شهرهای استان، ۲هزارو ۵۰۰هکتار است. به‌گفته مسئولان استان، گسترش مراکز حاشیه‌نشینی ناشی از مهاجرت گسترده، علاوه بر بالابردن نرخ بیکاری برای افراد بومی استان، ایجاد مشکلات مختلف در حوزه خدمات‌رسانی عمومی و توسعه زیرساخت‌های شهری، با افزایش آسیب‌های اجتماعی دراین استان نیز نسبت مستقیم دارد.

مزیت‌های یزد برای مهاجران
آن‌گونه که از آمارها برمی‌آید، یزد جزو مهاجرپذیرترین استان‌های کشور به‌شمار می‌رود. این آمار نشان می‌دهد موج زیادی از متقاضیان نیروی کار از استان‌های مختلف کشور به واسطه صنعتی بودن و اشتغال در بخش صنعت، به یزد مهاجرت می‌کنند. این مهاجرت‌ها ابعاد مختلفی دارد و تنها به افراد غیربومی ایرانی محدود نمی‌شود، بلکه براساس برخی آمارهای غیر رسمی، تاکنون بیش‌از ۱۰۰هزارتبعه افغانستانی به استان یزد مهاجرت کرده‌اند و دراین استان زندگی می‌کنند. این افراد بیشتر در کوره‌های آجرپزی و گلخانه‌ها مشغول به‌کار هستند، اما عمده افرادی که از استان‌های همجوار ازجمله خراسان‌جنوبی، خراسان‌رضوی و فارس برای  اشتغال به یزد سفر می‌کنند، کارگرانی هستند که در صنایع سنگین استان ازجمله صنایع کاشی و سرامیک و صنعت فولاد مشغول به فعالیت می‌شوند، چراکه بالارفتن سطح تحصیلات جوانان یزدی‌ درسال‌های اخیر، تمایل آنان به فعالیت در چنین مشاغل سنگینی را کاهش داده و راهی جز به‌کارگیری نیروهایی از سایر استان‌ها ازسوی صاحبان این صنایع وجود ندارد. این دو موضوع سبب شده است که یزد در زمره مهاجرپذیرترین استان‌های کشور قرارگیرد. درچنین شرایطی عمده مهاجرت‌ها به اطراف شهرهای بزرگ استان، ازجمله یزد، اردکان، میبد و بافق ختم می‌شود. با توجه به بالا بودن هزینه زندگی در مرکز شهرها، بیشتر  کارگران مهاجر، در حاشیه شهرها یا روستاهای نزدیک به شهرها اقامت می‌کنند. این موضوع سبب شکل‌گیری حاشیه‌نشینی، به‌ویژه در شهرهای یزد و میبد، بدون درنظر گرفتن استانداردهای لازم برای زندگی شده‌است. ساخت‌وسازهای غیرمجاز در اطراف شهرهای مهم استان، به ویژه در روستاهای بخش مرکزی یزد، موید این مشکل است. عمده کارگرانی که به استان یزد مهاجرت می‌کنند، در اطراف شهر یزد در منطقه اسکان، حسن‌آباد و روستاهای بخش مرکزی ازجمله اکرم‌آباد، اکرمیه، دهنو، نجف‌آباد و سایر روستاها ساکن می‌شوند، چراکه هزینه‌های زندگی ازجمله اجاره بها نسبت به مرکز شهر بسیار پایین‌تر است. 

مصائب مهاجرپذیری گیلان
سطح توسعه‌یافتگی استان‌ها، همواره ازجمله عوامل مؤثر در مهاجرپذیری آنها به‌شمار می‌رود. استان‌های دارای توسعه‌یافتگی بیشتر، همواره مهاجرپذیر بوده‌اند و بالعکس، استان‌هایی که کم‌تر توسعه‌یافته به‌شمار می‌روند، همواره جزو مهاجرفرست‌ها قرار گرفته‌اند. طی سال‌های اخیر موضوع‌های اقلیمی، مباحثی مانند سیل و زلزله هم در افزایش حجم مهاجرت‌ها در کشور تأثیرگذار بوده‌است. شرایط آب و هوایی گیلان و شرایط طبیعی و اقلیمی این استان از قبیل داشتن دریا و مناطق جنگلی زیبا و شرایط کم‌آبی در برخی نقاط کشور، گیلان را به یکی از مقاصد مهاجرت در سال‌های اخیر تبدیل کرده‌است. آمارها نشان می‌دهد بیشترین مهاجرت به استان گیلان از استان‌های تهران و البرز صورت گرفته است. براین اساس گیلان از سال1385 به یکی از استان‌های مهاجرپذیر کشور تبدیل شده‌است. از سال1385 تا 1395، گیلان جزو اصلی‌ترین استان‌های مهاجرپذیر کشور قرار داشته و نواحی روستایی بیشترین مقصد مهاجران را تشکیل داده‌اند. همچنین دراین مدت تعداد مهاجران حدود ۱۸۰هزارنفر در قالب ۶۲هزارخانوار بوده‌است که ۲۵درصد آنان اقامت دائمی و بقیه نیز به‌صورت موقت دراستان اسکان دارند. مبدأ ۵۸درصد از مهاجران استان گیلان نیز تهران، البرز و قم هستند و اصفهان، قزوین، آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غربی و اردبیل در رده‌های بعدی قرار دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهد شهرستان رشت نخستین مقصد مهاجران است و 5/37درصد از مهاجران در محدوده شهرستان رشت حضور دارند و درمجموع ۶۴درصد در محدوده جلگه‌ای استان و بقیه در نواحی کوهپایه‌ای و کوهستانی هستند. اینها درحالی‌است که کارشناسان معتقدند بسیاری از آسیب‌ها و مشکلات فرهنگی و اجتماعی در نواحی روستایی گیلان، به‌دلیل اسکان مهاجران و تضادهای فرهنگی این موضوع است. درسال‌های اخیر غلبه تعداد مهاجران بر بومیان در برخی نواحی استان سبب ایجاد مشکلات متعددی شده‌است. جدایی‌گزینی اجتماعی، استفاده از کالاهای لوکس ازسوی مهاجران، عدم تعامل مهاجران با بومیان و سرخوردگی جوانان بومی و نگاه مبتنی بر خصوصی‌سازی در روستاها ازسوی برخی مهاجران و نگاه غیرواقعی مهاجران به زندگی روستایی، از مهم‌ترین آسیب‌های اجتماعی مهاجرت به گیلان است. ازسوی دیگر شدت گرفتن روند مهاجرت به گیلان موجب شده این استان در سال‌های آینده درخطر بحران آب قرار گیرد؛ چنانچه درحال‌حاضر این بحران در مناطق کوهستانی استان مشهود است. 

البرز؛ مقصد نخست مهاجرت از پایتخت
البرز سال‌هاست که به‌دلایل مختلف، ازجمله نزدیکی به پایتخت، جزو رتبه‌های اول مهاجرپذیری در کشور به‌حساب می‌آید. براساس آمار سازمان برنامه و بودجه، سالانه بیش‌از ۸۰هزار مهاجر به جمعیت البرز اضافه می‌شود. رشد جمعیت استان در 2سال‌گذشته به‌دلیل افزایش قیمت مسکن در تهران بیشتر هم شده و بسیاری از پایتخت‌نشینان که توانایی اجاره و خرید مسکن در تهران را ندارند، ناچارند به کرج مهاجرت کنند. از طرفی وجود 4زندان که زندانی‌های غیربومی درآن حضور دارند و سکونت خانواده زندانیان در در اطراف زندان‌ها، از مهم ترین دلایل مهاجرت و گسترش حاشیه‌نشینی دراین استان است. همچنین قرارگرفتن البرز برسر راه چندین استان پرجمعیت دیگر و شرایط آب و هوایی معتدل آن، سبب شده بسیاری از ساکنان استان‌های گرمسیری که امکان مهاجرت به تهران را ندارند، البرز را برای سکونت خود انتخاب کنند و بسیاری از افرادی هم که در شهرهای خود بیکار هستند، راهی البرز می‌شوند تا بلکه در شهرک‌های صنعتی استان شغلی بیابند. در طول سال‌های گذشته تلاش‌های بسیاری برای افزایش اشتغال‌زایی و رونق تولید دراستان انجام شده، اما رشد مهاجرت به شکل تصاعدی این اقدام‌ها را تاحدود زیادی ناکام گذاشته‌است. براین اساس افزایش روند مهاجرت به استان البرز تبعات منفی بسیاری، ازجمله افزایش حاشیه‌نشینی را به‌دنبال داشته‌است، به‌طوری‌که درحال‌حاضر یک‌سوم از جمعیت البرز حاشیه‌نشین هستند. ورود جمعیت به استان نیازمند تأمین زیرساخت‌ها و امکانات رفاهی، بهداشتی، آموزشی و.. است. این درحالی‌است که البرز در بسیاری از این امکانات ضعف‌های محسوسی دارد. برای مثال سالانه حدود ۱۰هزارنفر به جمعیت دانش‌آموزان استان اضافه می‌شود و درحالی که امکانات موجود رضایت‌بخش نیست، سالانه ۴۰۰ کلاس درس نیز به نیاز استان اضافه می‌شود. همین کمبودها در حوزه بهداشت و درمان، خدمات شهری و... نیز دیده می‌شود. البته اگر روند روبه‌رشد مهاجرت‌ها کنترل و مدیریت شود، می‌توان از آن به نحو مطلوبی در راستای پیش‌برد اهداف و پیشرفت استان استفاده کرد، اما مهاجرت باید با ظرفیت‌ها، توان اکولوژیک، اقلیمی، شرایط زیرساختی و سرانه‌های استان همخوانی داشته باشد تا امکان خدمات‌رسانی به شهروندان فراهم شود.

چهره‌های متفاوت مهاجرت در آذربایجان‌شرقی
استان آذربایجان‌شرقی و به‌ویژه شهرتبریز، در چند دهه گذشته چهره‌های متفاوتی از مهاجرپذیری و مهاجرفرستی را تجربه کرده‌است. در سال‌هایی که کارخانه‌های بزرگی مانند ماشین‌سازی و تراکتورسازی درحال رشد بودند، نیاز به نیروی کار فراوانی دراستان وجود داشت و مهاجرانی از استان‌های شمال‌غرب کشور برای پیدا کردن کار دراین کارخانه‌ها راهی تبریز شدند و عمدتا در نواحی غرب تبریز ساکن شدند. از حدود 20سال قبل نیز برخی روستاها و شهرهای کوچک غرب تبریز شاهد حضور مهاجران بودند، به‌گونه‌ای که درحال‌حاضر کم‌تر اثری از ساکنان بومی دراین مناطق دیده می‌شود و محله‌های روستایی مانند «باغ معروف» میان مهاجران قدیمی و جدید تقسیم شده‌است و هر محله‌ای به نام یکی از شهرها یا استان‌های همجوار آذربایجان شرقی شناخته می‌شود که بیشترین جمعیت مهاجر را درآن منطقه دارد. ازسوی دیگر افزایش جمعیت استان و افزایش نیروی متخصص و تحصیلکرده در آذربایجان‌شرقی سبب شد تقاضای کار برای مشاغل تخصصی هم بیشتر شود و نیروی کار به‌دنبال مشاغلی متناسب با تحصیلات خود باشد، اما کمبود مشاغلی از این دست، نیروی کار متخصص استان را مجبور به مهاجرت کرد. برهمین اساس با توجه به آمارهای ارائه شده ازسوی مسئولان استان، آذربایجان‌شرقی درسال‌های اخیر درجمع استان‌های مهاجرفرست‌ کشور قرار گرفته‌است و جوانان متخصص زیادی ازاین استان مهاجرت کرده‌اند؛ موضوعی که سبب شده درحال‌حاضر برخی صنایع تخصصی استان برای به‌کارگیری نیروی کار ماهر و متخصص با مشکلات جدی روبه‌رو شوند. بنابراین می‌توان گفت روند مهاجرپذیری استان آذربایجان‌شرقی در دهه‌های قبل، در سال‌های اخیر جای خود را به مهاجرفرستی داده‌است. با این وجود اکنون شهر تبریز به کانون مهاجرپذیری داخلی دراین استان تبدیل شده‌است.

گلستان؛ مقصدی برای مهاجران 6 استان
براساس آمارهای منتشر شده ازسوی معاونت آمار و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان گلستان، این استان طی ۵سال‌گذشته با مهاجرت ۸۹هزارنفر از سایر استان‌های کشور به این استان مواجه بوده‌است. براساس همین آمار، از این تعداد ۲۱درصد مربوط به استان تهران، ۱۶درصد از سیستان‌وبلوچستان، ۱۳درصد از خراسان‌رضوی، ۱۱درصد از مازندران، ۸درصد از سمنان و ۵درصد هم از خراسان‌شمالی بوده‌است. بنا بر همین آمار، اصلی‌ترین دلیل مهاجرت به گلستان مسئله اقلیمی و آب و هوایی و پس از آن، یافتن شغل مناسب عنوان شده‌است. اینها درحالی‌است که براساس اعلام اداره‌کل اتباع‌خارجی و امورمهاجرت استانداری، گلستان میزبان ۳۰هزار نفر از اتباع افغانستانی مقیم ایران و تعداد نامعلومی از پناهجویان غیرقانونی از این کشور نیز هست. افزایش بافت‌های حاشیه‌ای در شهرهای مختلف گلستان و به‌ویژه گرگان، ایجاد روستاها و سکونتگاه‌های غیررسمی به‌ویژه در نواحی شرقی استان، تولد کودکان بی‌شناسنامه و افزایش آمار کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل و کودکان کار، در کنار افزایش آسیب‌های اجتماعی ناشی از پدیده تقابل فرهنگی، بخشی از چالش‌هایی است که گلستان در نتیجه این‌گونه مهاجرت‌ها با آن روبه رو است. ازسوی دیگر آن‌گونه که سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی گلستان اعلام کرده‌است، طی ۵سال گذشته ۵۴هزارنفر از این استان به سایر استان‌های کشور و همچنین خارج از کشور مهاجرت کرده‌اند که تحصیل و شغل، از اصلی‌ترین دلایل مهاجرت آنان عنوان شده‌است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید