ریزگردها کام مردم را تلخ کردهاند
سالهاست که بلای جان مردم جنوب کشورمان شدهاند، نفسها را تنگ کرده و به شماره میاندازند. ریزگردها این میهمانان ناخوانده زندگی را به کام مردم حسابی تلخ کردهاند. گفتوگوی همشهری با جواد کاظم نسب الباجی، نماینده مردم اهواز و عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان را در این باره میخوانید.
گردوغبار و ریزگردها سالهاست که میهمان مردم هستند.چه زمانی برای این موضوع تدبیری اندیشیده میشود؟
بیش از 13سال است که ریزگردها زندگی را برای مردم اهواز حرام کردهاند و تنها کارهایی که انجام شده است اقدامات مقطعی مانند تعطیلی مدارس و دانشگاهها و ادارات بوده؛ این در حالی است که این اقدامات نتوانسته راهکار قابلقبولی برای مدیریت ریزگردها در اهواز و سایر شهرهای جنوبی کشورمان باشد. بهدلیل سیاستهای غلط در حوزه کشاورزی حقابه این اراضی کشاورزی حاصلخیز تأمین نشده و امروز به شورهزار تبدیل شده است.این موضوع نهتنها سبب شده سلامت مردم تحتتأثیر قرار بگیرد و بار مالی نظام سلامت را هم چندبرابر کرده، بلکه سبب شده ما شاهد سیل مهاجرت مردم بهخصوص کارمندان، دانشجویان حتی متخصصان و نخبگان باشیم و اگر وضعیت ادامه داشته باشد بهزودی شاهد تخلیه مردم از شهرهای خوزستان خواهیم بود. همین حالا هم عدهای که توان مهاجرت داشتند از این مناطق رفتهاند. به همه اینها کاهش حضور توریستها و حتی گردشگران داخلی در ایام نوروز را هم باید اضافه کنید. زمانی، گردشگران بسیاری برای دیدن از رودخانه کارون و نخلهای اهواز وارد این شهر میشدند اما گردوغبار، حتی توریسم درمانی را هم دچار سیر نزولی کرده است؛ توریستهایی که روزگاری از عراق برای درمانهای پزشکی وارد اهواز میشدند، اکنون دیگر استانهای کشور ازجمله اصفهان و شیراز را برای چنین کاری ترجیح میدهند. در واقع میخواهم بگویم مشکلاتی که سبب بحران آلودگی چه در موضوع هوا و چه در موضوع آب در اهواز شده است، تنها شامل سلامت مردم نیست، بلکه این بحران تبعات اجتماعی سنگینی را هم در پی داشته است. ریزگردها اثرات قابلتوجهی بر دستگاه تنفسی و بهویژه مجاری تنفسی داشته و شانس ابتلای افراد را به بیماریهای مختلف افزایش داده است. اقدامات غیرکارشناسانه سوءمدیریت مسبب وضعیت امروز است.
راهاندازی بیمارستان تنفسی چه شد؟ این بیمارستان تا چه اندازه میتواند مشکلات مردم را رفع کند؟
بیمارستان تا حد بسیار قابل توجهی پیشرفت داشته است تا در زمان هجوم گردوغبار و ریزگردها به شهر، بیماران با سرعت بیشتری خدمات درمانی را دریافت کنند اما این راهکار مقابله نیست.
مثالی برای این اقدامات غیرکارشناسانه بزنید.
یک نمونه انتقال آب از سرچشمههای دز و کارون، عدمپیگیری حقابه تالابها و احداث سدهای غیرکارشناسانه است. مسئله اساسی امروز در این شهرها نبود آب است.خوب است بدانید که 345هزارهکتار زمین اطراف اهواز در اثر نبود آب تبدیل به شورهزار و کانونی برای ریزگردها شدهاند. همچنین7کانون در اطراف شهر اهواز وجود دارد که سبب میشود با کمترین نسیمی اهواز، خوزستان و حتی استانهای همجوار دچار آلودگی و بروز ریزگرد شوند. این در حالی است که این زمینها مسطح و حاصلخیزهستند اما تفکرات غیرکارشناسی اجازه نداده آب لازم را به آنجا هدایت کنند تا زمینها حاصلخیز بمانند. همچنین تأسیسات نفتی زمینه خشکی تالاب هورالعظیم و شیوع ریزگردها را فراهم کرده است. به این موضوعات حفاریهای بدونمجوز وزارت نفت را هم که اقدام به حفاری نفت در تالابها کرده است باید اضافه کرد. ضمن اینکه در اهواز صنایع آلاینده بسیاری وجود دارند که هر یک به نوبهخود سهم بسزایی در آلوده کردن هوا ایفا میکنند. این در حالی است که نصف بودجه مملکت از نفت خوزستان تأمین میشود و حداقل اگر آقایان نسبت به این درآمد توجه میکردند و حتی بخش کوچکی را برای بهداشت و درمان و مراکز درمانی و تأسیسات فرسوده بیمارستانها درنظر میگرفتند امروز مردم تا این حد با مشکلات روبهرو نمیشدند. واقعا چگونه میشود برای استان اقتصادی و استراتژیکی که در مجاورت کشورهای بسیاری قرار دارد و خط مرزی کنار خلیجفارس است و دارای تأسیسات نفتی آبی و کشاورزی کاری نتوان انجام داد؟ در واقع باید بگویم درحالیکه بزرگترین میادین نفتی و بیشتر تولید نفت را در اهواز داریم ارادهای برای حل مشکلات مردم این خطه که این روزها با انواع بیماریها و آسیبها روبهرو هستند، نداریم.