محمدحسین شاورد- پژوهشگر سیاستگذاری عمومی
خودرو در ایران حکایت تلخی دارد که در کمتر بخشی نظیر آن تجربه شده است. تصویر خودرو، مصرف خودرو و تولید خودرو به آینه شکستهای میماند که حتی با کنار هم قرار دادن قطعات، قابلیت انعکاس حقیقت برای ما ممکن نیست اما از خلال همین تصاویر شکسته میتوان به بخشی از واقعیت رسید. خطا در مسئلهشناسی، خطا در انتخاب راهحل و خطا در سیاستگذاری در جایجای سیاست نوسازی خودرو و سیاست حملونقل کشور مشهود است. یک جراحی دقیق برای یافتن مسائل این حوزه نشان میدهد مسیر برای رسیدن به نوسازی ناوگان حملونقل مسدود است. بنزین ارزان، بحران کمبود ارز، سیاست صنعتی محافظ صنایع داخلی در کنار تضعیف قدرت خرید مالکان خودرو از مهمترین مسائلی است که در به نتیجه رسیدن سیاست نوسازی ناوگان فرسوده نقشی مخرب ایفا کردهاند.
تاریخچه
مسئله جایگزینی خودروهای فرسوده از دستکم 3دهه پیش و از سال1370در دستور کار مقامات عالی کشور قرار دارد. مصرف بالای سوخت در ایران مهمترین عاملی است که سیاستگذاران حوزه انرژی را در این 30سال به صرافت تدوین و اجرای سیاستهای بازسازی ناوگان حملونقل خصوصی یا عمومی انداخته است؛ موضوعی که ریشههایی مختلف با بنیادی واضح دارد. دام فراوانی راز شکست بزرگ ایران در جایگزینی خودروهای فرسوده و نیز سایر انواع بازسازی محصولات مصرفی است. از آنجا که در نیمقرن اخیر عمده اهداف دولت اعطای رانت فراوردههای نفتی به گروههای مختلف بوده، تنظیمگری درست یا رواج دولت قانون به فراموشی سپرده شده است. مصادیق این دو موضوع را میتوان در قالب بیتوجهی به ترغیب صنایع خودرو برای تولید محصولات بهرهور از منظر مصرف انرژی یا اجرای قوانین و استانداردهای تولید و مصرف خودرو دید.
مشکل کجاست؟
انرژی ارزان یکی از بزرگترین بحرانهای بخش حملونقل است که راه را بر بسیاری از روشهای حل مسئله بسته است. از آنجا که قیمت مهمترین عامل در ارسال سیگنال به مصرفکننده و همه بازیگران دیگر یک بخش اقتصادی است، ارزان بودن قیمت بنزین و گازوئیل موجب خواهد شد تولیدکنندگان خودرو برای ساخت محصولات کممصرف سرمایهگذاری چندانی انجام ندهند و مصرفکنندگان بین خودروی کممصرف و محصول پرمصرف تفاوت چندانی قائل نشوند. ماندگاری خودروهای 30، 40و حتی 50ساله در خط تولید خودروسازان کشور بهترین شاهد برای این ادعاست که انرژی ارزان، خودروساز را از ساخت محصولات کممصرف بینیاز کرده؛ بنابراین خودروساز بهمدت 3دهه خودروهایی نظیر پراید، نیسان وانت یا پژوه405 را در خط تولید خود نگهمیدارد. از آن سو مشتریان نیز همین رفتار را تکرار کرده و بعد از 3دهه همچنان مشتری خودروهای مذکور هستند. ایران اگر یک اقتصاد پیوسته با نظام جهانی از منظر بازار کار، بازار مواد و انرژی یا نظام تجارت و پول بود، نیروی انسانی، انرژی و باقی اجزای تولید تا این اندازه هدر نمیرفت و بدون آورده مناسب، مصرف نمیشد.
مشکلات سیاستگذار برای حل مسئله
خودروهای کممصرف عموما خودروهایی بهروز و دارای سطح فناوری بالا هستند. این موضوع از طریق صنایع داخلی قابلتامین نیست. از آنجا که با توجه به وضعیت امنیتی کشور در نظام جهانی و ریسک بالای سرمایهگذاری هیچ شرکت بزرگ صاحب فناوری و دانشی حاضر نیست در ایران خودروی کممصرف تولید کند. راه تامین خودروهای کممصرف واردات آنهاست. بحران ارزی کشور که ناشی از فاصله جدی با نظام اقتصاد بینالملل است، موضوعی است که راه را بر طرحی معقول جهت خروج از وضعیت کنونی نوسازی ناوگان خودرو بسته است. امروز همین بهانه باعث شده تا طرح آزادسازی واردات خودرو از سوی نهاد ناظر قانون رد شود.
از آن سو حتی اگر شرکتی به سرمایهگذاری در ایران در همین شرایط بغرنج متمایل شود، سیاست صنعتی کشور از این مسئله ممانعت به عمل میآورد. مدیران بخش صنعت ظاهرا تأکید بالایی بر تولید ملی دارند و با بهانه حفاظت از خودروسازان داخلی، بسیاری از امکانهای پیشروی کشور در بخش خودروی پاک و کممصرف را از بین میبرند. در سالهای گذشته ژاپن در 3مقطع مختلف پیشنهادهایی در راستای ورود به صنعت خودروی ایران در ازای بازسازی ناوگان فرسوده خودروهای سواری و تجاری کشور ارائه کرده که همه آنها با پاسخ منفی مقامات کشور روبهرو شده است. اما حتی اگر 2مشکل بالا یعنی تامین مسئله ارز برای واردات خودرو یا تولید این محصولات در ایران فراهم شود، قدرت خریدی برای انتخاب یک محصول کممصرف وجود ندارد. با وجود یک سیستم لیزینگ پویا و شبکه بانکی کمهزینه، مشتری میتواند خیلی سریع و با پرداختی نازل خودروی پرمصرف خود را بدون مداخله دولت بهروز کند؛ امکانی که در ایران فراهم نیست.
این سیاست تداوم مییابد
تری لینکارل، استاد مشهور سیاست مقایسهای در مدرسه سیاست استنفورد کتابی مشهور دارد با نام «معمای فراوانی» که حاصل شواهدی است که از اقتصادهای نفتی گردآوری کرده است. این کتاب که در ایران با ترجمه جعفر خیرخواهان در دسترس است یک حرف ساده دارد. اینکه وقتی منابع زیادی را به شکل بادآورده داشته باشید، این منابع به فقر شما منجر خواهد شد. در فقره خودروهای فرسوده بهنظر میرسد ارزانبودن قیمت بنزین میتواند با از بین بردن انگیزه خرید خودروی کممصرف، تا بینهایت نوسازی ناوگان خودروهای فرسوده را به تعویق بیندازد.
توصیه به سیاستگذار
برآورد برخی اندیشکدههای نزدیک به حاکمیت ازجمله اندیشکده حکمرانی شریف از اعطای سالانه بیش از 40میلیارد دلار یارانه انرژی به مصرفکنندگان ایرانی حکایت دارد؛ عددی که به شکل ناعادلانه توزیع میشود. در واقع برآورد این اندیشکده از سهم 15درصدی 5دهک پایین و سهم 85درصدی 5دهک بالا از این یارانه وسیع است. بر این مبنا رفاه مردم در نتیجه تداوم بنزین ارزان و خودروی داخلی نهتنها عادلانه نیست که محیطزیست را آلوده کرده و مصرفکنندگان را نیز از داشتن خودروهای ایمن و کممصرف و پاک دور میکند.
حملونقل در دام فراوانی
چرا پروژه جایگزینی خودروهای فرسوده در ایران شکست خورد؟
در همینه زمینه :