دوره جدید سیاستورزی در آلمان
یوشکا فیشر ـ وزیر خارجه پیشین آلمان
انتخابات در آلمان برگزار شد اما فعلا سرنوشت دولت مشخص نیست و باید منتظر نتیجه مذاکرات احزاب برای ائتلاف ماند. اما هرچه باشد، انتخابات یک نتیجه مشخص داشته و آن پایان کار آنگلا مرکل، پس از 16سال حضور در قدرت است.
آلمانها برخلاف کشورهای همسایهشان در غرب رودخانه راین، انقلابیهای خوبی نیستند. نتیجه انتخابات اخیر بار دیگر این مسئله را تایید کرد. جایگاه احزاب چپ افراطی و احزاب راست افراطی در این انتخابات بیش از پیش تضعیف شد. ثبات سیاسی همیشه در آلمان یک اصل بوده است. تاریخ این کشور، بزرگیاش و موقعیتش در قلب اروپا چاره دیگری برایش باقی نمیگذارد. مرکل نماد ثبات در اقتصاد و سیاست آلمان بود و اگر تصمیم میگرفت همچنان در قدرت بماند، بدون شک پیروز میشد. اما آلمان نیازمند یک شروع دوباره بود و بعد از اعلام تصمیم مرکل برای پایان دادن به حضورش در قدرت، رأیدهندگان آلمانی نشان دادند که خواستار آغاز یک دوره جدید در سیاستورزی در کشور خود هستند.
در ظاهر بهنظر میرسد که اتفاق تازهای در فضای سیاسی آلمان نیفتاده؛ مثل همیشه رقابت بر سر کرسی صدراعظمی میان 2حزب اصلی آلمان یعنی حزب سوسیال دمکرات و حزب دمکرات مسیحی در جریان است. هر یک از این دو حزب حدود یکچهارم از آرا را بهدست آوردهاند؛ البته حزب سوسیال دمکرات اندکی بیشتر از رقیب خود. اگر روزی این دو حزب در رقابت انتخاباتی در آلمان شکست بخورند، بدون شک برابر با وقوع یک انقلاب در این کشور است. اما همانطور که اشاره شد، آلمانها انقلابیون خوبی نیستند. مهمترین تغییری که در فضای سیاسی آلمان اتفاق افتاد، جدایی از سیستم ائتلاف 2حزبی است که طی دهههای اخیر همیشه در آلمان اتفاق افتاده است. اکنون آلمان برای تشکیل دولت، یه یک ائتلاف 3حزبی نیاز دارد. 2حزب سوسیال دمکرات و دمکرات مسیحی بالاترین آرا را کسب کردهاند اما واقعیت این است که جایگاه آنها در فضای سیاسی آلمان تضعیف شده است. درست است که این دو حزب همچنان میتوانند تحت یک ائتلاف دوگانه به رهبری حزب سیوسیال دمکرات، دولت تشکیل دهند اما تحلیل آرا نشان میدهد جامعه آلمان دیگر به سکون و کرختی حکمرانی در آلمان تحت هدایت این دو حزب راضی نیست.
همانطور که برتولت برشت در یکی از آثار خود نوشته است، «قدرتمندان همیشه قوی و ضعیفترها هم همیشه ضعیف باقی نمیمانند.» سبزها 14.8درصد از آرا و حزب دمکرات 11.5درصد آرا را کسب کردهاند. بهعبارت دیگر این دو حزب روی هم، 26.3درصد از آرا را بهدست آوردهاند که از رأی هر یک از دو حزب بزرگتر، بیشتر است. اگر سبزها و دمکراتها در سیاستهای خود اشتراک نظر داشتند، قطعا ائتلاف آنها میتوانست در آلمان تغییرات بزرگ بهوجود آورد. یک سیستم ائتلاف 3حزبی، در شرایطی که 2حزب آن قدرت برابر دارند، میتواند به حزب سوم جایگاه ویژه دهد. اگر سبزها عاقلانه رفتار کنند و در چنین ائتلافی وارد شوند، میتوانند بر فضای اجتماعی، تکنولوژیک و زیستمحیطی آلمان و حتی اروپا اثرگذار باشند. این میتواند نقطه آغاز یک سیاست فعال برای سبزها در صحنه اروپا باشد.
چالشهای حکومتداری بعد از مرکل همان چالشهای گذشته است؛ چالشهایی که در قرن بیستویکم همچنان در برابر کشورها قرار دارد؛ چه اتفاقی در نهایت برای ما و زمین در عصر تغییرات اقلیمی خواهد افتاد؟ ویروسها با ما چه خواهند کرد؟ تغییرات تکنولوژیک تا کجا ادامه خواهند داشت؟ رویارویی قریبالوقوع میان 2قدرت بزرگ جهانی یعنی آمریکا و چین، چه تأثیری بر سرنوشت دیگر کشورها خواهد گذاشت؟ بر این اساس، میتوان گفت که دولت جدید آلمان هم در داخل و هم در عرصه سیاست خارجی با چالشهای جدی روبهرو خواهد شد.
انتخابات امسال آلمان یک تغییر نسلی هم در بر داشت. نسل جدید سیاستمداران در آلمان جوانتر و در نتیجه کمتجربهتر هستند. باید پذیرفت که جهان در حال گذراندن تغییرات بزرگ و مهمی است و در این میان، اروپا و آلمان هم استثنا نیستند. مردم آلمان نظر خود را از طریق صندوقهای رأی اعلام کردهاند و انتخابشان هم بد نبوده است. جامعه آلمان تصمیم گرفته از سکون و کرختی در سیاست عبور کند. دهه کنونی که به انتها برسد، آلمان و اروپا با یک دنیای به کلی جدید روبهرو خواهند بود. باید دید دولت جدید آلمان چگونه این کشور را در میانه تغییرات راهبری خواهد کرد.
منبع: Project Syndicare