اطلاعات زرد در جوامع بحرانزده
اردشیر گراوند، پژوهشگر اجتماعی و جامعهشناس است. او هم با بررسی وضعیت ارائه مشاورههای روانشناسی در فضای مجازی درباره چگونگی روند پیدایش روانشناسیزرد در جامعه توضیحاتی میدهد و به همشهری میگوید: «هر تقاضایی در جامعه، عرضهای هم بهدنبال دارد. این عرضه میتواند بهترین، کاملترین و جامعترین تا ابتداییترین و پیشپا افتادهترین و بهاصطلاح زردترین پاسخی باشد که میتوان برای آن موضوع درنظر گرفت. حتی برای تصمیمی مانند ورزش کردن هم میتوان از وسایل کنار پارکها برای این کار استفاده کرد و هم به مجهزترین باشگاههای ورزشی رفت؛ بنابراین عوامل متعددی بر این عرضه و تقاضا در جامعه تأثیرگذار هستند که شاید مهمترین آن شرایط اقتصادی افراد باشد.» بهگفته او، در مورد تقاضا برای دریافت خدمات روانشناسی و مشاوره هم وضع به همین منوال است؛ یعنی میتوان به چند جملهای که بهطور رایگان در صفحات مجازی ارائه میشود، بسنده کرد یا بهدنبال مشاوران متخصص و گرانقیمت رفت. میتوان حضوری مشاوره گرفت و پول بیشتری داد و میتوان در فضای مجازی با هزینه کمتر و بهصورت آنلاین، تحت مشاوره قرار گرفت.» براساس اعلام این پژوهشگر، جامعه ما از گذشته تاکنون با تحولات زیادی مواجه بوده است؛ از جنگ و تحریم و مشکلات اقتصادی گرفته تا شیوع کرونا. مجموعه این عوامل، شرایط عرضه و تقاضا را تحتتأثیر قرار داده و نوع نیازها را عوض کرده است. گراوند میگوید با گسترش تکنولوژی در دنیا، بهتدریج تحولات گسترده فرهنگی در تمام جوامع ازجمله ایران اتفاق افتاد که باعث ایجاد شکاف و فاصله فرهنگی زیادی بین نسلهای مختلف ازجمله والدین با فرزندانشان شده است؛ یعنی حتی تحصیلات بالا هم کشور را بهگونهای در معرض آسیب قرار داده است: «در این شرایط افراد زیادی در جامعه به دریافت خدمات مشاورهای نیاز پیدا کردهاند. گروهی امکان گرفتن این مشاورهها را دارند و گروهی دیگر هم از پس هزینههای آن برنمیآیند. مسئله هم تنها به هزینهها محدود نمیشود، خیلیها هنوز نمیتوانند مراجعه به روانپزشک و روانشناس برای حل مشکلاتشان را بپذیرند و اصلا راضی به دریافت چنین خدماتی نیستند.» براساس اعلام این پژوهشگر اجتماعی، در این وضعیت بهویژه با شیوع کرونا، روشهای مختلفی برای دریافت خدمات مشاورهای ارائه میشود؛ روشهایی که هزینههای متفاوتی دارند و هرکس بنا بر بودجه خود، اقدام به استفاده از این روشها میکند و روش مشاورهای را برمیگزیند. بهگفته او، زمانی که بهدلیل مشکلات زیاد مانند شیوع کرونا، هر کس با مسئلهای مواجه شده است، تقاضا برای دریافت خدمات مشاوره هم بیشتر شده و عرضه هم بالا رفته؛ بنابراین ممکن است در این شرایط، افرادی به فکر سودجویی و کلاهبرداری بیفتند و از این جریان به نفع خود استفاده کنند؛ حتی دیده میشود افرادی که روانشناس نیستند و علم این رشته را ندارند، بهخود اجازه میدهند بهکار مشاوره بپردازند؛ آن هم در فضایی که خیلی نمیتوان از مدرک تحصیلی افراد و تخصصشان اطمینان بهدست آورد؛ بنابراین در این شرایط، باید نظارت دقیقتری هم صورت گیرد. به اعتقاد این جامعهشناس، وقتی در جامعهای نظام مدیریت محصولات آن، رقابت سالمی ندارد، میتوان منتظر تقلب و تخلف بیشتری بود. همچنین محدودیت برای انتخاب و حضور افراد در فضای مجازی مثل اینستاگرام به این وضعیت دامن زده است. درحالیکه در برخی حوزهها مثل سلامت روان باید تلاش کرد، تقاضای کمتری ایجاد شود: «در دوران کرونا زمانی که میزان تقاضا تا این حد زیاد باشد، باید مجموع اقداماتی انجام داد تا میزان وقوع خطا و به بیراهه رفتن افراد کمتر شود. اما مسئله اینجاست که مردم ما به پذیرش راهکارها بدون آگاهی و درمان سریع عادت دارند.» او در همین زمینه این توضیح را میدهد که صبور نبودن، کمحوصله و کمطاقت بودن در میان مردم جامعه، ریشه فرهنگی دارد. از گذشته هم اینطور بوده که به افراد کمتر اجازه تحقیق و بررسی داده و از آنها خواسته میشد تا بدون آگاهی، از سنتها و فرهنگهای مختلف تبعیت کنند. حالا همین مسئله بهگونه دیگری مردم را به دام انداخته است.
گراوند تأکید میکند که تقاضا برای دریافت پاسخهای سریع و بهاصطلاح فستفودی در جوامع بحرانزده بیشتر است: «در جامعه ما با وجود مشکلات زیاد از سالها قبل، شکل تقاضای ما هم تغییر کرده و میتوان گفت کرونا هم تقریبا تا 10درصد بر آن تأثیر گذاشته است. از سوی دیگر، سرعت باسوادی در جامعه هم باعث اختلاف عقاید بین افراد خصوصا درمیان خانواده شده و نظام اجتماعی کشور را تحتالشعاع قرار داده است.» بهگفته او، سرعت زیاد مثل این است که بخواهیم میوهای را در سردخانه پرورش دهیم تا زودتر برسد. طبیعی است که آن میوه دیگر کیفیت میوه طبیعی را ندارد. وقتی نظام آموزش به این صورت پیش برود، موضوعات زیادی در این میان گم میشود و گاهی هم بهطور کل ازبین میرود. این پژوهشگر اجتماعی میگوید: «سرعت گرفتن جامعه لزوما بهمعنای پیشرفت آن نیست. مسئله مهم اختلافاتی است که در این میان بهوجود میآید و تغییراتی را ایجاد میکند که لزوما تحول مثبتی را منجر نمیشود. تمام این عوامل باعث بروز مشکلات در خانواده و جامعه میشود و در نهایت هم سبب میشود تا با بالا رفتن نیاز و تقاضا، راهحلهای سریع در کوتاهترین زمان درخواست شود و این درست همان چیزی است که روانشناسی زرد در خود دارد.» به اعتقاد این پژوهشگر، سرعت بالای تغییر، جدای از خوب یا بد بودن آن منجر به سردرگمی در افراد شده، هرج و مرج ایجاد کرده و میل زیادی در افراد به وجود میآورد تا سریعتر به نتیجه برسند: «گاهی داشتن سرعت زیاد برای رسیدن به نتیجه، مانع از ایجاد آرامش میشود و حتی درصد خطا را افزایش میدهد.»