• دو شنبه 8 بهمن 1403
  • الإثْنَيْن 27 رجب 1446
  • 2025 Jan 27
چهار شنبه 7 مهر 1400
کد مطلب : 141741
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/82Log
+
-

دعوت به ضیافت بزرگ سینما

مروری بر چند فیلم دیوید لین

دعوت به ضیافت بزرگ سینما


شهاب مهدوی ـ روزنامه‌نگار

آن‌قدر کمال‌گرا بود که از دهه50 که درگیر تولید «پل رودخانه کوای» شد تا آخرین فیلمش «گذری به هند» که در دهه80 ساخت، فقط ۵ فیلم کارگردانی کرد. در این دوران معمولاً هر فیلمی از دیوید لین در بازه زمانی ۵ساله به ثمر می‌رسید. البته بعد از شکست تجاری «دختر رایان» در ابتدای دهه70، ۱۴سال طول کشید تا گذری به هند که آخرین اثرش هم شد، روی پرده بیاید. دیوید لین را بیشتر با فیلم‌های عظیم و حماسی‌اش به‌خاطر می‌آوریم درحالی‌که او در دوره اول فیلمسازی‌اش هم کارگردان فوق‌العاده‌ای بود‌. «برخورد کوتاه» از بهترین عاشقانه‌های تاریخ سینما و آرزوهای بزرگ و الیور توییست بهترین اقتباس‌ها از آثار چارلز دیکنز هستند. دیوید لین فیلمساز محبوب آکادمی بود و اسکارهای فراوانی که خودش و عوامل فیلم‌هایش بردند نشانی است آشکار بر محبوبیت و اعتباری که او در صنعت فیلمسازی آمریکا داشت. میان منتقدان اما او خیلی محبوب نبود؛ به‌خصوص بعد از «دکتر ژیواگو» که منتقدان چپ گرا را به‌خاطر تصویر انتقادی‌اش از انقلاب سوسیالیستی برآشفته کرد. دیوید لین مورد عجیبی بود که منتقد پیرو نگره مولف (اندرو ساریس) و منتقد مخالف نگره مولف (پالین کیل) در تخفیف و تحقیر فیلم‌های او تفاهم و توافق کامل داشتند. پرهزینه‌بودن فیلم‌هایش معمولاً باعث کنایه منتقدان می‌شد. درحالی‌که فیلم‌های پر‌هزینه لین هم اغلب با موفقیت‌های تجاری گسترده‌ای همراه می‌شدند و هم کوشش‌هایی سبک‌پردازانه و جاه‌طلبانه بودند که در آنها معمولا ایده‌ها به ثمر می‌رسیدند و برخلاف نظر اندرو ساریس با پول یکی از فیلم‌های دیوید لین احتمالا نمی‌شد 10فیلم ساخت که تعدادی‌شان بهتر از اثر پرهزینه او از کار درآید. در دهه60 بیگ پروداکشن ساختن جرم نابخشودنی دیوید لین بود و بهترین فیلم‌های او بی‌رحمانه مورد‌هجوم منتقدان قرار‌گرفتند. با شروع دهه70 هم او عملا کنار گذاشته شد. با شکست «دختر رایان» دیوید لین کبیر تقریباً تمام شد؛ چون دیگر کسی حاضر نبود برای ایده‌های بلندپروازانه او پول خرج کند؛ دیوید لین که کل دهه70 را به راه‌اندازی پروژه‌هایی که به نتیجه نرسیدند،گذارند و در سال‌های بعد تنها توانست« گذری به هند» را بسازد، هرگز دست از کمال‌گرایی برنداشت. تن به بازنشستگی نداد و در ۱۹۹۱ در تدارک تولید فیلم تازه‌اش «نوستراما» بود که درگذشت؛ پروژه‌ای که لین مدت‌ها با رابرت بولت روی فیلمنامه‌اش کار کرده بود. در سال‌های آخر به چشم دید که منتقدان چگونه ستایشگر فیلم‌های فاخرش شدند. به‌خصوص که بخت ارائه نسخه‌ای تازه و کامل‌تر از لارنس عربستان را در سال ۱۹۸۹ یافت؛ نسخه‌ای که اکرانش دوباره نام دیوید لین را سر زبان‌ها انداخت؛ کارگردان بزرگی که رکورددار نامزدی اسکار بود، بارها این جایزه را گرفت و در ژانرهای متنوع فیلم ساخت؛ فیلم‌هایی که اغلبشان جزو بهترین‌های ژانر و بهترین‌های تاریخ سینما هستند.

Brief encounter 
برخورد کوتاه (۱۹۴۵)
 

 این احتمالا بهترین فیلم دوره اول فیلمسازی دیوید لین است‌ و از بهترین عاشقانه‌های تاریخ سینما. سلیا جانسن و ترور هوارد در نقش زن و مردی که در برخوردی کوتاه شیفته هم می‌شوند فوق‌العاده‌اند. فیلم به‌عنوان اثری عاشقانه اندازه نگه‌می‌دارد و در عین پراحساس بودن احساساتی نمی‌شود. خیلی‌ها بزرگ‌ترین دستاورد دیوید لین در کارگردانی را نه در فیلم‌های هالیوودی عظیم و پرهزینه‌اش که در همین سیاه و سفید ارزان و جمع و‌جور جست‌وجو می‌کنند. دیوید لین در روایت داستانی که در عین سادگی، موقعیت اخلاقی پیچیده‌ای را ترسیم می‌کند و درآوردن لحن مناسب، موفق است و در بهره از لوکیشن‌ها برای ترسیم حال و هوای حاکم بر زوج عاشق به توفیق می‌رسد. این چهارمین همکاری دیوید لین با نویل کووارد نمایشنامه‌نویس و ظاهراً بهترین اقتباس سینمایی از آثار او است. «برخورد کوتاه» گرچه میان عامه مردم شهرت فیلم‌های فاخر لین را ندارد ولی فیلم محبوب منتقدان است و معمولاً در هر نظرسنجی برای انتخاب بهترین عاشقانه‌های تاریخ سینما، جایگاهی تثبیت شده در تاپ‌تن منتقدان دارد؛ برنده نخل طلای کن و نامزد اسکار بهترین کارگردانی، فیلمنامه و بازیگر نقش اول زن.

Great expectations 
آرزوهای بزرگ (۱۹۴۶) 


  اقتباسی از شاهکار چارلز دیکنز و نشانه‌ای دیگر از هنر دیوید لین در مقام کارگردانی مسلط بر ابزار و توانا در تبدیل روایت ادبی به روایت سینمایی. 
« آرزوهای بزرگ» از کلاسیک‌هایی است که سال‌ها با آن درس کارگردانی، تدوین، نورپردازی و قاب‌بندی بوده است. 
سکانس مواجهه پیپ با محکوم فراری از زندان در گورستان، مثل سکانس افتتاحیه «الیور توییست» دیگر ساخته لین، فصلی است که هنوز هم در دانشکده‌های سینمایی تدریس می‌شود.
 رمان پرآوازه چارلز دیکنز بارها، قبل و بعد از فیلم دیوید لین در سینما اقتباس شده ولی هیچ‌کدام به توفیق آرزوهای بزرگ لین نرسیدند؛ فیلمی که در عین وفاداری به جهان نویسنده، می‌تواند عناصر ادبی را به عناصری فیلمیک تبدیل کند‌. مطابق معمول فیلم‌های دیوید لین، عوامل پشت و جلوی دوربین در بهترین وضعیت‌شان به سر می‌بردند.گای گرین برای فیلمبرداری سیاه و سفید فیلم اسکار گرفت و اسکاری هم به طراحی صحنه فیلم تعلق گرفت. فیلم در رشته‌های بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه هم نامزد اسکار شد.

Olever twist 
 الیور توییست (۱۹۴۸) 


 دومین اقتباس سینمایی دیوید لین از آثار چارلز دیکنز و تداوم تجربه موفق قبلی، یکی از کلاسیک‌های دوست‌داشتنی دهه40 هالیوود است. به تبع رمان دیکنز، فیلم حال و هوای افسانه پریانی را با رئالیسم اجتماعی ترکیب کرده است، البته سویه واقع‌گرایانه اثر به‌گفته دیوید لین پررنگ‌تر بوده است.
سکانس معروفی که الیور در یتیم‌خانه تقاضای غذای بیشتری می‌کند، شهرت عالم‌گیری دارد. مثل آرزوهای بزرگ، باز هم این مهارت فنی کارگردان است که فضای اثر را باورپذیر می‌سازد. فیلمبرداری سیاه و سفید گای گرین و نورپردازی متاثر از مکتب اکسپرسیونیستی آلمان، مبین سبک بصری فیلم‌های دهه40 هالیوود است.
 «الیور توییست» در پخش‌های مکررش از تلویزیون بسیار دیده شده و با وجود گذشت بیش از 70سال از زمان ساختش، هنوز رنگ کهنگی به‌خود نگرفته است. 
فضاسازی فیلم، بازی الک گینس در نقش فاگین و داستان‌گویی روان و موجزش، همچنان تأثیر‌گذار است.

Hobson’s choice 
انتخاب هابسن (۱۹۵۴) 


 نمایشنامه هارولد بریگهاوس، بارها بر صحنه آمده بود و با بازی چارلز لاتن اجرای صحنه‌ای بسیار موفقی داشت و قبلاً هم به فیلم برگردانده شده بود. 
دیوید لین در «انتخاب هابسن» مهارتش در گرفتن بازی‌های درخشان را به نمایش گذاشت؛ در راس همه چارلز لاتن که مثل همیشه دست‌نیافتنی است.
 درگیری و اختلاف چارلز لاتن که صاحب کفاشی با3 دختر دم بخت است، با جان میلز، کارگر کفاشی که قصد ازدواج با یکی از دختران را دارد، موتور محرک فیلم است‌.
 انتخاب هابسن روان و جذاب پیش می‌رود و مایه‌کمدی‌اش دلپذیر است. نمایش فیلم در دهه60 از تلویزیون، با تغییر در تدوین و جابه‌جا کردن برخی سکانس‌ها هم در نوع خود جالب‌توجه بود.

The bridge on the river kwai 
پل رودخانه کوای (۱۹۵۷) 


 نخستین فیلم عظیم و پرهزینه دیوید لین، چنان موفقیت‌آمیز از کار درآمد که مسیرش را برای گام‌های بعدی هموار کند‌. «پل رودخانه کوای» به‌عنوان فیلمی جنگی هم به نمایش عظمت می‌پردازد و هم به شخصیت‌پردازی توجه دارد و در رأس‌شان، الک گینس در نقش افسر انگلیسی سازنده پل که فیلمساز تلاش سبک‌پردازانه‌اش برای خلق صحنه‌های عظیم را در خدمت انگیزه‌های فردی کاراکتر برگزیده‌اش قرار می‌دهد و همین برگ برنده پل رودخانه کوای است. موفقیت تجاری عظیم فیلم و فتح ۷جایزه اسکار در رشته‌های بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه، بازیگر نقش اول مرد، فیلمبرداری، تدوین و موسیقی، چندان برای منتقدان جالب‌توجه نبود. منتقدان با ستایش از فیلم‌های دوره انگلیسی دیوید لین، فیلم عظیم او را مورد‌انتقاد قرار دادند؛ ماجرایی که با پل رودخانه کوای شروع شد و با فیلم‌های بعدی لین ادامه یافت. مایکل ویلسن و کارل فورمن بدون ذکر نامشان در تیتراژ در نگارش فیلمنامه سهم داشتند؛ فیلمنامه‌ای که بستر مناسب برای داستان‌گویی و ایجاد کشش برای تماشای فیلم جنگی‌ای با زمان طولانی بیش از 2ساعت‌و‌نیم فراهم می‌کرد.

Doctor Zhivago 
دکتر ژیواگو (۱۹۶۵)


  اقتباس باشکوه دیوید لین از رمان پرآوازه بوریس پاسترناک، نویسنده ناراضی روسیه که برایش نوبل ادبی به ارمغان آورد، یکی از نقاط اوج کارنامه کارگردانی است که متخصص برداشتن و به ثمر نشاندن سنگ‌های بزرگ بود. 
«دکتر ژیواگو» در بستری از تاریخ و روایت بلایی که انقلاب سوسیالیستی بر سر مردمان آورد، بیش از هر چیز به حکایت عشق می‌پردازد. فیلم چه در روایت عاشقانه‌اش و چه در ترسیم روسیه دوران انقلاب، متری بر جا می‌گذارد که هنوز هم معتبر و قابل‌مراجعه است. 
مخالفت منتقدان با فیلم‌های عظیم دیوید لین از این فیلم شدت گرفت. او متهم شد تصویری بازاری و عامه‌پسند از انقلاب روسیه ارائه کرده است! تماشاگران اما در همه این سال‌ها فیلم را دیده و از تماشایش لذت برده‌اند.
برنده ۵جایزه اسکار بهترین فیلمنامه، فیلمبرداری رنگی، موسیقی، طراحی صحنه رنگی و طراحی صحنه رنگی و نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم، کارگردانی و بازیگر نقش مکمل.

Ryan’s daughter 
دختر رایان (۱۹۷۰) 


 اینکه برای نخستین‌بار طولانی بودن فیلمی از دیوید لین تماشاگر را خسته می‌کند، نشانه‌ای است بر کمرنگ شدن جادوی استاد‌، درحالی‌که لین همچنان با نویسنده محبوبش، رابرت بولت همکاری کرده و باز هم فردی یانگ پشت دوربین ایستاده و چیزی از کمال‌گرایی فیلمساز کاسته نشده، نتیجه کار به پای«پل رودخانه کوای»، «لارنس عربستان» و «دکتر ژیواگو» نمی‌رسد؛ در واقع دختر رایان آغاز افول دیوید لین است.
فیلم در جزئیات البته چشمگیر و تماشایی است ولی به‌عنوان فیلمی سینمایی با زمانی بیش از ۳ساعت ملال‌آور و کند است‌.
 رابرت میچم با وجود تلاش‌اش به‌عنوان بازیگر اصلی فیلم، چندان متقاعدکننده نیست‌.
 در عوض جان میلز درخشان است و سارا مایلز هم در «دختر رایان» حضوری متقاعد‌کننده دارد اما مهم‌ترین دستاورد فیلم فیلمبرداری فردی یانگ است که یک اسکار دیگر را هم برایش به ارمغان می‌آورد. جان میلز هم اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را می‌گیرد و سارا مایلز هم نامزد دریافت جایزه اسکار می‌شود.

A passage to India
گذری به هند (۱۹۸۴) 


آخرین فیلم کارنامه دیوید لین باز هم یک اثر فاخر و طویل‌المدت است؛ اقتباسی از رمان مشهور ا.‌ام.‌فورستر که فیلمساز این‌بار بدون حضور رابرت بولت، فیلمنامه را به تنهایی (و با بهره از نمایشنامه‌ای از سانتا رامی رایو) نوشته است. از گروه ثابت دیوید لین فقط موریس ژار حضور دارد که موسیقی‌اش از امتیازات «گذری به هند» است. مطابق معمول دیوید لین در ساخت سکانس‌های پرشکوه و خلق قاب‌های زیبا موفق است و البته این بار هم مانند دختر رایان در فیلمنامه کم می‌آورد. منتقدان زمان اکران فیلم، عقیده داشتند اقتباس دیوید لین حق مطلب را در مورد رمان فاستر ادا نمی‌کند ولی زیبایی چشم‌انداز‌ها و دقت‌نظر فیلمساز در خلق فضا، توجه مخالفان سرسخت فیلم را هم به‌خود جلب کرد. مشکل فیلم بیشتر در شخصیت‌پردازی ارزیابی شد و از دست دادن لحن طنزآمیز فوستر. با این همه اعضای آکادمی به آخرین فیلم دیوید لین هم عنایت داشتند؛ نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمبرداری و برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن و موسیقی متن.

این خبر را به اشتراک بگذارید