احترام؟ کافی نیست
در مورد شیخ دیاباته که در مصاحبههایش دلبری میکند، اما...
بهروز رسایلی- خبرنگار
شیخ دیاباته در یک گفتوگوی مفصل با تلویزیون ایران ظاهر شد و مطالبی به زبان آورد که مورد توجه قرار گرفت. طبق معمول و مثل تمام مصاحبههای تصویری قبلی دیاباته، چیزی که در این گفتوگو هم به چشم آمد و بیشتر مورد توجه قرار گرفت، شخصیت، متانت و ادب دیاباته بود. او باز هم در قوارههای یک جنتلمن ظاهر شد، به همه تیمها احترام گذاشت و از مربیان و همبازیان سابقش در استقلال به نیکی یاد کرد. شدت این موضوع تا حدی بود که او به ستایش از محمود فکری هم پرداخت و با وجود مشکلاتی که بین این دو نفر بهوجود آمده بود، سرمربی پیشین استقلال را فردی خوشقلب و دوستداشتنی دانست. همه اینها زیبا بود و ما هم از آن لذت بردیم؛ اما آیا اینها کافی است؟ به تعبیر دیگر آیا این جملات سرشار از ادب و احترام، عملکرد فصل گذشته دیاباته در استقلال را توجیه میکند؟ البته که نه.
استدلال شیخ، علیه شیخ
شیخ دیاباته در بخشی از مصاحبهاش، زمانی که تحت فشار قرار گرفت تا بین مربیانش در استقلال مقایسه انجام بدهد، استدلال سادهای مطرح کرد. او گفت: «من نمیگویم چهکسی بهتر بود، اما اعتقاد دارم عملکرد یک مربی با نتایجش روشن میشود. حالا شما بررسی کنید و ببینید کدام مربی بهتر نتیجه گرفته است.» در حقیقت او با این جملات به آندرا استراماچونی در مقایسه با فکری و فرهاد مجیدی اعتبار داد. با این حال استدلالی که از سوی مهاجم مالیایی مورد استفاده قرار گرفت، علیه خود او هم کاربرد دارد. اگر مربیان را با نتایجشان میشود قضاوت کرد، طبیعتا برای داوری در مورد بازیکنان هم باید به عملکردشان رجوع کرد. شیخ دیاباته فصل گذشته در این زمینه چه نمرهای بهخودش میدهد؟ بازیکنی که لیگ نوزدهم 15گل برای استقلال زد و آقای گل شد، در فصل بیستم چه کرد؟ آیا انجام تنها 12بازی لیگی و به ثمر رساندن فقط 2 گل، با هزینهای که صرف حفظ دیاباته شد همخوانی دارد؟
در حد آرمان رمضانی
هنوز هم خیلیها در فضای مجازی با حضور آرمان رمضانی در استقلال و بعد هم پرسپولیس شوخی میکنند. از نظر این گروه، رمضانی نماد کیفیت پایین است. کاری به درست و غلط این بذلهگوییها نداریم، اما جالب است که آرمان طی نیمفصل حضور در استقلال آماری به اندازه یک فصل کامل شیخ به جا گذاشت و موفق به زدن 2 گل شد! همین مقایسه کوتاه کافی است تا بدانیم عملکرد دیاباته تحت هیچ شرایطی قابل توجیه نیست.
تو برای هواداران نجنگیدی
شیخ در این گفتوگو همچنین از اینکه کفش طلای آقای گلیاش در لیگ نوزدهم به دستش نرسیده گلایه کرد. مراسم تقدیر از برترینهای آن فصل بهدلیل شیوع ویروس کرونا لغو شد و به همین دلیل کفش طلای شیخ را هم به او ندادند. مهاجم مالیایی ضمن شکایت از سازمان لیگ، از هواداران استقلال قدردانی کرد و گفت: «آنها به نیابت از من جنگیدند و حسابی اعتراض کردند.» بله؛ هواداران برای شما جنگیدند، اما آیا شما هم همینقدر برای آنها مایه گذاشتی؟ اگر این تعهد دوطرفه بود، شیخ پارسال باید لااقل به اندازه نیمی از اثرگذاری فصل اول حضورش در استقلال را تکرار میکرد، اما هرگز این اتفاق رخ نداد.
باشگاه آماتور، بازیکن آماتورتر
مطابق معمول، استقلال هم مثل اغلب باشگاههای ایرانی در تعامل با بازیکنان خارجیاش به مشکل خورد و نتوانست مطالبات شیخ دیاباته را به موقع پرداخت کند. همین هم بهانه دلخوری آقای مهاجم بود. او حتی در پایان گفتوگوی اخیرش گفت اگر از باشگاهی پیشنهاد دریافت کند که مقید به قواعد حرفهای است، بار دیگر به ایران برمیگردد. این اظهارنظر طعنهای آشکار به استقلال بود، اما پرسش اینجاست که آیا خود دیاباته به اندازه کافی حرفهای بود؟ آن همه مرخصی، آن همه تأخیر در برگشت و تازه بازگشت به ایران با بدن کاملا ناآماده؛ آیا اینها نسبتی با رفتارهای حرفهای دارد؟ شیخ احتمالا چون دیده بود دست استقلال بسته است و بهخاطر بدقولیهای مالی قادر به پیگیری حقوقی بینظمیهای او نیست، هر طور دوست داشت رفتار میکرد؛ بهطوری که او در اغلب مقاطع فصل در دسترس کادرفنی نبود. خب این حضور به چه درد میخورد؟ بله؛ ادب و احترام بهترین چیز است و همه باید تحت هرشرایطی آن را مدنظر قرار بدهیم، اما واقعا کافی نیست. شیخ میگوید: «من بازیکنم، نه هوادار»؛ بازیکن هم البته تکالیفی دارد که دیاباته در فصل دوم حضورش در استقلال آنها را رعایت نکرد و این تلخی، حتی با شیرینی فارسی حرف زدن او هم جبران نمیشود.